برنامه پرسشگرپژواک سخن معلمان نیست


 
برنامه ای با عنوان پرسشگر ،که سعی دارد هراز گاهی بادعوت از ستاد نشینان بیخبر از صف ، با نقد و نقبی به چالش های آموزش و پرورش بر زخم های کهنه و بی شمار این نهاد بحران زده،یعنی مدرسه ،مرهم نهاده ،آنرا را التیام ببخشد.
گرچه موضوعات در هربخش از برنامه به ظاهر متمایز و متنوع بنظر می رسند اما کارشناسان آن ، اغلب همان چهره های تکراری است که اتفاقا انگشت اتهام قبل از هرچیز ،متوجه خود آنها است.
چهره های ثابتی که مثل نخود در تمامی آش های آموزش و پرورش حضور دارند.
 
تحویل دادن یک مشت حرف های تکراری ،به عاریت گرفتن واژه های غامض و دهن پر کن از حدیث مکرر سند تحول و سرانجام شکستن تمامی کاسه و کوزه ها بر سر دو عنصر “معلم” و “بودجه” پایان بخش این برنامه نافرجام و بی حاصل است.
کسی نیست به این حضرات دانشمند! بگوید این آموزش و پرورش بیش از سه دهه در تیول شماست.
بماند که دیروز با فوق دیپلم آمدید اما اکنون با مدرک دکتری دانشگاه آزاد و …، دسته جمعی به عنوان هیات علمی، فلان دانشگاه تحت فرمان را به تسخیر خویش در آوردید ،لااقل، قدری تواضع به خرج داده ،لختی وعظ و خطابه را با ما معلمان کنار بگذارید!
شما اگر طبیب حاذق و چالاکی برای این بیمار چهل ساله بودید که کار آموزش و پرورش به اینجا نمی کشید.
مگر امثال شما نبودند که مدام در گوش وزیر بیچاره می خواندند که همین بودجه ای هم که خرج آموزش و پرورش می شود زیادی سنگین است باید تا دیرنشده آن را به حراج خرید خدمات آموزشی سپرد.
مگر امثال شما ،هنوز هم ،آموزش و پرورش ایران را از فرط ایدئولوژیک بودن به فقر ایده ،نبود چابکی و پویایی متهم نمی کنیدتا تمام آنرا یکجا ،در طبق اخلاص نهاده ،به بخش خصوصی پیش کش کنید؟
گنده گویی،گفتار درمانی و برشمردن مشکلات چاره ساز مساله نیست ،شما خود از متهمان اصلی این شهر پر آشوبید انگشت اشارت را به سوی آین و آن حواله ندهید.
 
اگر قرار بود با حلوا حلوا گفتن این و آن ، تلخی ها بر معلم شیرین شود که تاکنون این اتفاق افتاده بود.
یک روز به بهانه رفع انحصار ، تصمیم به بستن دانشگاه فرهنگیان می گیرند دیگر روز قربان صدقه آن رفته ،در ضرورت وجودش ،مبالغه می کنند.
یک روز از کاستی آموزش و پرورش در مهارتهای اساسی چهارگانه در زبان آموزی دم می زنید دیگر روز با سکوت یا دادن چراغ سبز به وزیر ،کلاس های چهل نفره

مدارس ابتدایی را دربست ، به معلمان آموزش ندیده خرید خدمات اموزشی اجاره می دهید.
 
هفت سال است بر منبر خطابه از فضایل و مناقب رتبه بندی معلمان می گویید عاقبت سعی دارید در قالب مصوبه نیم بند هیات دولت در زمین بازی قانون تبعیض آمیز مدیریت خدمات کشوری با توزیع چندرغاز پول بین معلمان ، کمی آب بر آتش نارضایتی ها پاشیده تا تبعیض فاحش بین دریافتی آنان با دیگر کارکنان دولت برای مدتی که هم شده در گذر زمان به فراموشی سپرده شود.
کیست که نداند رتبه بندی باید مترتب بر آثاری باشد که البته مستلزم پیش نیازها و لوازمی است که یکی از آنها طراحی واستقرار نظام پرداخت مبتنی بر توانمندی و شایستگی است که تا کنون در این زمینه قدم از قدم بر نداشته اید؟!
 
کیست که نداند سقوط چند پله ای ایران در آزمونهای بین المللی تیمز و پرلز یا دیگر المپیاد های علمی قبل از هرچیز معلول فروکاستن از منزلت علمی -اجتماعی معلم ،جعل مدرک و نمره فروشی ، تحمیل کردن اجرای مساله دار ارزشیابی توصیفی به مدارس ، به حاشیه راندن دروسی مانند انشا و هنر در دوره ابتدایی و به مرز انفجار کشاندن کلاس های همین دوره است.
سیاست زدگی موجب شده است تا آموزش و پرورش ایالتی اداره شده از اقتدار آن در حوزه تصمیم گیری کاسته شود.
همزمان سه مرجع موازی برای این بیمار فلک زده ، نسخه می پیچند!
شورای عالی انقلاب فرهنگی ،شورای عالی آموزش و پرورش ،کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هریک به دور از چشم رقیب، در آموزش و پرورش مشغول کارند و راه خود را می روند.
در این میان ، مجری اتوکشیده برنامه پرسشگر با قیافه ای جدی و حق به جانب از میهمانان تکراری و همیشه ثابت خود ،بسته درمانی مطالبه می کند ،گویی معلمان را سواد اعظمی می داند که دل به اعجاز او خوش کرده اند تا این آموزش و پرورش رو به موت را مداوا کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *