تبشیر و تنذیر های شورای عالی آموزش و پرورش

به گزارش خبرگزاری رسانه معلم، سید نصرت الله فاضلی قائم مقام کانون در یادداشت خود نوشت: شورای عالی آموزش و پرورش نهادی فرا دستگاهی با نمایندگان ذی نفعان آموزش و پرورش از وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی ، وزارت علوم، وزارت جهاد وکشاورزی، سازمان فنی و حرفه ای ، مدیران مجرب مدارس ، صاحب نظران تعلیم وتربیت و با ریاست عالی ترین مقام اجرایی کشور نزدیک به شش دهه است که تشکیل گردید تا سیاستگذاری کلان آموزشی و پرورشی مانند دوره های تحصیلی ، برنامه های درسی ، ارزشیابی ، اساسنامه مدارس خاص ، نیروی انسانی و…. تدوین نماید وبراجرای آن نظارت نماید برای رسیدن به این هدف دبیرخانه شورا و کمیسیون ها وکارشناسان آن همراه با اعتبارات پرسنلی و پژوهشی با ردیف مستقل از منابع عمومی دولت به آن اختصاص داده می‌شود و مجموعه عملکرد آن قوانین و آیین نامه هایی است که در طول این سال‌ها تصویب شده است و در دسترس است و مهمترین آن ،اسناد تحولی بوده است که بعضی از آنها از جمله سند تحول بنیادین برای تصویب به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه شد وتعدادی از جمله برنامه درسی ملی در شورا به تصویب رسید گویا شورا تاکنون در تشکیل جلسات (ماهی دو بار) موفق بوده است در تصویب و دستور کارها نیز توفیق داشته است و در تکثیر و اشاعه آن نیز کارنامه قابل قبولی داشته است و حضور دو نفر نماینده فرهنگیان با انتخاب فرهنگیان در دوره مدیریت جناب آقای بطحایی به این نهاد صبغه مردمی داده است. واز همه عزیزانی که در این این مدت تلاش بی وقفه داشته اند قدرشناسی می نماییم و عند الله ماجور و عند الله سر بلند باشند
اما نگاهی نقادانه به عملکرد شورا و موشکافانه و تقدیر همراه با تنذیر ، تحسین همراه با تنبه و مطالبه گری اجتماعی در راستای منافع ملی توسط نهادهای مردمی امری ضروری است و جزء حکمرانی اسلامی در قالب امر به معروف و نهی از منکر جهت جلوگیری از تضییع حقوق جامعه به ویژه حق تربیت است.
که دولت بر صیانت وضمانت و حمایت آن مکلف است
۱ ساختار شورا ،دولتی است و ریاست آن را در عمل نه قانون، وزیر آموزش و پرورش به عهده داردورؤسای جمهوری ، رییس قانونی شورا،در دو دوره ریاست جمهوری بعد از انقلاب حداکثر دو بار در جلسات شرکت کردند و مصوبات کلان شورا را ابلاغ نمودندو شاید عدم کارآمدی شورای آموزش و پرورش در ۴۰ سال گذشته باعث این اجماع رو سای جمهوری در عدم شرکت به جلسات شورا باشد

و‌یا تخصصی و فرایندی بودن تصمیمات شورا سبب عدم استقبال روسای جمهور گردید و یا اینکه تأثیر گذاری در آموزش مدرسه محوربوده است و دخالت در آن بی ثمر و حمایت از آن مقدور نمی باشد و یا دبیرخانه تا کنون شبکه مسئله یابی و ارزیابی از صف تا ستاد با رویکرد پیامد محوری در مدرسه و جامعه محلی و ملی را نداشته است تا با گزارش به شورا زمینه تصمیم سازی های مناسب و مدیریت کلان را با حضور بالاترین مقام اجرایی کشور فراهم نماید یا آموزش و پرورش اقتضای تصمیمات فرادستگاهی را نداشته (گرچه ماهیت آموزش از خاستگاه آن تا ارائه و بهره برداری آن فرادستگاهی است )و مشارکت دستگاهها رافقط به شرکت در جلسات شورا تعریف می‌نمایندو کمتر موضوعاتی بین دستگاه‌ها مانند ارتباط آموزش عمومی با آموزش عالی،ارتباط آموزش با دنیای کار، ارتباط آموزش با فرهنگ عمومی ،ارتباط آموزش با سیاست های کلان مانند اقتصاد مقاومتی، جمعیت، آسیب های اجتماعی …مطرح می شود تا حضور ریاست جمهور الزام برای همه دستگاه را فراهم نماید وذینغعان آموزش سهیم در آن باشندو یا نقش دستگاه‌های دیگر در آموزش با رویکردی میان رشته ای، موقعیت محوری مهارت آفرینی، مهارت برای کسب حلال در شوراتبیین وتصمیم و در سطح ملی اجرا ‌شود و یا ا اینکه قتصاد اولویت مدیران کشور بوده است و آموزش ارتباطی به مدیران کشور ندارد؟؟؟ تا انگیزه ای برای حضور رییس شورا باشد

۲ -از سوی دیگر جوانگرایی در اعضای حقیقی ومتخصصان تعلیم و تربیت شورای عالی آموزش و پرورش فراموش شده است در نتیجه روحیه خلاقیت نوآوری ریسک‌پذیری پویایی مطالبه گری به روحیات خاطره گویی احتیاط افراطی ،محافظه کاری تغییر یافته است و شاید ثقل سامعه عده‌ای در برابر هشدارهای امام جامعه درباره جوان گرایی ریشه در منافع نه در جوارح دارد.

3-با اینکه شورای عالی آموزش و پرورش پاره‌ای از مسئولیت‌های مجلس را نیابت می کند و لی حلقه مولاِیی وسیادتشورای عالی انقلاب فرهنگی را به دلیلی به گردن انداخته است و طرح ها و تاکنون لایحه ملی را به مجلس تقدیم نموده است و پاسخگویی به شورای عالی انقلاب فرهنگی را به پاسخگویی به نمایندگان ملت ترجیح می‌دهد و شاید توان و جرأت و استطاعت مواجهه با مجلس را ندارند و هدایت مجلس به استخدام حق التدریسی ها و نهضتی ها راه فراری در برابر پاسخگویی به ماموریت های قانونی شورای عالی و آموزش و پرورش باشد.

۴ -شورای عالی آموزش و پرورش و در ادامه آن مجلس شورای اسلامی سنجش ملی ازآموزش کشور فارغ از ارزشیابی درون دستگاهی

از قبیل امتحانات پایه، امتحانات گذر دوره تحصیلی و امتحان نهایی ندارد و حتی نتایج‌کنکور که میانگین نمرات بچه ها خیلی کمتر از حدنصاب است شورای عالی و مجلس واکنشی نشان نمی دهند
….
….
بعد از چهل سال از انقلاب شورای عالی هنوز موفق به اسکن آموزش با سنجش ملیبه صورت دوره ای ومستمر نشده تا بیماری های مزمن آن را تشخیص ودرمان نماید احدی در مقابل افت تحصیلی دانش آموزان پاسخگو نیست و شورای عالی گزارشی از علل آن به شورا و جامعه ارایه نمی نماید کسی درباره هدایت تحصیلی نامتوازن و بی خاصیت دانش آموزان وهدر رفت استعداد ها ومهمل ماندن نیاز های جامعه پاسخگو نیست

۵ -دبیرخانه شورای عالی آموزش و پرورش در تشخیص و تعیین اولویت های دستور کار شورا حداقل پس از تصویب اسناد تحولی بیراهه رفته است و نتوانسته بعد از گذشت ۱۰ سال از تعریف اسناد تحولی اسناد واسطه ای را تصویب و سند را به کلاس و مدرسه برسند اسناد و هنوز آیین نامه هایی که با صراحت سند تحول می بایستی پس از یکسال تدوین و تصویب می‌شد به تصویب نرسانده است

۶ -دبیرخانه شورا از ظرفیت نخبگانی متدین و انقلابی فرهنگی بهره لازم را نگرفته و سازوکاری برای شناسایی آنان تعریف نموده است.وافراد پر مشغله کم دغدغه را
برای تعامل و ارتباط مفید تر دانسته است افرادی که نسخه های آنان هزینه فراوان اما فایده چندانی تا کنون نداشت

۷- دبیر شورای عالی آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی لازم است مرز بین التقاط و ارتباط فرهنگی و آموزشی را بشناسد و بهره مندی از علم وپداگوژی وتعلیم و تربیت دنیا، ناخواسته سربازی آن افکار ننماید و غذای مسموم شرک آلود ،اثبات گرایی و سکولاریسم وتفرعن، زیاده خواهی دنیای غرب را درظرف بلورین الفاظ برای مخاطبین سلف ننماید و اسلام ناب محمدی امام خمینی را به اسلام متهجدو اخلاقی تتزل ندهد و ‌روح توحیدی تمدن اسلامی در معماری جان دانش‌آموزان را به مهارت‌های زریسته تقلیل ندهد و روحیه جهاد و مبارزه و مقاومت و مهاجرت را با پروژه‌های تساهل وتسامح وگردشگری توجیه نماید و سبک زندگی اسلامی-ایرانی در عرصه فردی و اجتماعی را به عرصه فردی در حد ظاهرگرایی کاهش ندهد و در تصمیمات، مدیریت ها و اولویت ها به ظاهر سند تحول و باطن سند ۲۰۳۰ تمسک ننماید وحلقه تصمیم‌ساز را به متخصصان دانش غربی منحصر ننماید و آنان خفا و علن فرصتهای دبیرخانه را پر ننمایند و متخصصان علوم اسلامی در حد ارتباط بین حوزه آموزش و پرورش به سالی دو بار جلسه آبروداری خلاصه نشود دنیای تعلیم و تربیت را شناختن لازم است و استحاله شدن در فرهنگ آنها مصیبت است تعلیم و تربیت اسلامی را در میان نظریه های دیگر توصیف و تبیین و سبز نمودند یک رسالت است.

نصرت الله فاضلی
قائم مقام کانون تربیت اسلامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *