تبلیغات رسانه ملی
افزایش نیازهای کاذب!؟
انسان موجودی است که به صورت فطری داراي گرایش به بی نهایت است.این گرایش در هردو جهت تعالی و تنزل وجود دارد. اگر انسان در مسیر الهی قرار گیرد به اعلی علييين میرسد که بجز خدا نبیند و اگر در مسیر شیطاني قرار گیرد از اسفل السافلین و قعر دوزخ سر در می آورد. از آنجا که انسان در هنگام تولد موجودی بالقوه است و هیچ نمی داند( لا تعلمون شیئا ،سوره نحل آيه 78)پس برای بالفعل شدن استعدادهاوتوانائي هاي فطري و یافتن مسیر درست زندگی، ضمن برخورداری از اراده و توفیقات الهی، شرايط و جلوههای محیطی هم اثر بسیاری بر فرد دارند و او را ممکن است از مسیر صحیح زندگی خارج ودرمسیر خلاف سعادت انسانی قرار دهند. یکی از این عوامل محیطی که بسیار به وسیله مردم دیده و شنیده می شود، تبلیغات بازرگانی در رسانه ملی است. این دستگاه به جهت نداشتن بودجه کافی و به منظور اداره سازمان، ناگزیر است روی به تبلیغات بیاورد و هزینههای خود را تأمین کند اما این عمل با چه قیمتی صورت می گیرد؟
اکنون پوشش رسانه ملی حتی فراتر از مرزها است. پس در همه نقاط کشورگسترده شده است. صاحب کالاها هم برای معرفی محصولات خود به قصد جلب مشتری و افزایش فروش، از بهترین روش ها و صحنه سازی هاكه داراي جذابیت حداكثري باشددر تبلیغات محصول استفاده میکنند و كالاي خود را به معرض نمایش قرار می دهند تا براي مصرف، مردم را شدیداً تحريك وترغيب كنند. تا اینجا ممکن است گفته شود که تشویق و تحریک مردم برای خرید کالا كه موجب رونق کسب و کار میشود بويژه اگر کالای تولید شده داخلي هم باشد عملي کاملا درست است.بايد توجه داشت آنچه بیان شد توصیف یک روی سکه است. اما اين سكه روی دیگري هم دارد.
توجه داشته باشیم خانوادههائی هستند که شامل چند نفرند یا درآمد پایین دارند یا سرپرست آن ها بی کاراست. و آنهایی که درآمد مختصري دارند درآمدشان صرف نیازهای اولیه مي كنند وآناني كه بي كارهستند بايد با قرض زندگي بخورونميري داشته باشند.
حال هر روز اعضاء این خانواده ها( همسر ، پسر و دختر و…)در معرض بمباران تبلیغات کالاهای خوش آب و رنگ رسانه ملي هستند و مشاهده می کنندكه، مادر خانواده درخواست فلان كالا را مي كند و پدر،دركمترين زمان به آن جامه عمل می پوشاند و همه شاد و خوشحال از تناول غذاهای آنچنانی ،استفاده از فلان لباس،بهره مندي از وسیله نقلیه آخرين مدل و… هستندكه نمایش بسیاری از فیلمهای تلویزیونی و شبکههای خانگی هم آن را تقویت می کنند .
دراين شرايط، چند حالت واحساس در اعضای خانواده هائي که توان تهیه فراورده هاي به نمایش گذاشته شده را ندارند بوجود مي آيد:
1- به علت عدم توانائي بهره مندي ازآن محصولات احساس حقارت مي كنند.
2- نسبت به کسانی که توانایی بهره مندی از آنها را دارند احساس نفرت وخشم پیدا مي كنند.
3-مسئولاني راكه درمقابل اين شرایط بي تفاوت هستند وياآنان را مسبب آن مي دانند، زیر سوال میبرند و نسبت به کوتاهی آن ها معترض میشوند.
4- خطرناك تراين كه برای به دست آوردن آنچه عرضه شده به هر طریق تلاش میکنند و این تلاش اغلب از راه های ناصواب صورت میگیرند.
5- اگر افراد خانوده نتوانند کار کند به نان آور خانواده فشار می آورند و او هم ناگزیر است از راههایی که در چارچوب قوانین و شرع نيست برای برآوردن نیازهاي كاذب اعضای خانواده، خود را آلوده کند. مشاهده اختلاس، رشوه خواری، احتکارؤ… که هر روز مي بينيم ومیشنویم، نشأت گرفته از این جریان است
.
در این صورت، پول و امکانات مادی به صورت ارزش در جامعه تلقی شده و ارزش هاي انساني مانند پاك دستي، قناعت، صبوري و… به فراموشی سپرده میشود. ادامه این حرکت دامن نظام و کشور را هم خواهد گرفت زیرا افراد احساس میکنند که حق آنها خورده شده و به دنبال حق و کسب حق غیر واقعی(كاذب) خود هستندو به هر اقدامی ممكن است دست بزنند. درحالی که اگر این نیازهای کاذب از طریق همین تبلیغات و به نمایش گذاشته شدن واستفاده فخرفروشانه از امکانات توسط ثروتمندان به وجود نمی آمد، افراد میتوانستند با آنچه نصیبشان شده به راحتی زندگی کنند و از آن هم لذت ببرند و حتی انفاق کنند. در اوایل پيروزي انقلاب اسلامی و در دوران جنگ تحميلي این چنین بود. اولاً ثروتمندان تظاهر به دارایی خود نمیکردند و رسانه ها هم به دور از تبلیغات كالا ومحصولات بودند. مردم درآن شرايط از زندگی ساده خود بسیار راضی بودندو درهمان حال به جبهه ها كمك مي كردند. ولی از دهه دوم انقلاب به بعد متاسفانه جریان به اصطلاح توسعه، آن شرایط را به مسابقهای برای برخورداری از امکانات مادی تبديل کرد و امروز شاهد هستیم که موضوع های حقوق نجومی و درآمد هاي نامناسب دیگر، حاصل این مسابقه است كه هرروز تبليغات صدا وسيما وفيلم هاي سينمائي والبته حجم برخورداري ثروت اندوزان به آن دامن مي زند.بايد جلوي اين مسابقه زياده خواهي وايجادنياز هاي كاذب گرفته شود.بعضي ازاين ها دردست مجلس محترم كه برخاسته از مردم ديندار وولايتمدار كشوراست مي باشد وبخش تاثيرگذار دردست مسئولان رسانه ملي است كه با عدم پخش تبليغات تجاري است از افزايش ان كاسته مي شود. راسانه ملي بايدبودجه خودرا ازمجراهاي درست تأمين كند.
ابوالقاسم جامه بزرگ
کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی