توصیه های علامه حسن زاده آملی برای ماه مبارک رمضان وشب قدر

 رسانه معلم#زمان قدرش به متزمن است که عظمت شب قدر به نزول قرآن است واز آنجایی که قرآن مجید بزگترین رحمت الهی است از این باب آن رحمت واسعه خاص برای ابد ادامه دارد وطالبان شب قدر، قدر خویش از آن بهره مندند به پای درس استاد علامه ذی الفنون که از مستعدترین افراد روزگار ما در درک رحمت خاصه الهی است می نشینیم واین رحمت خاصه درک شده را در سلوک رمضانی معنا می بخشیم

علامه حسن زاده در انتهای درس شانزدهم کتاب معرفت نفس بیان می دارد: هم اکنون در پی تحصیل کمال بوده باشید تا آتیه ای سعادتمند داشته باشید زیرا که باور کرده اید هر چیز تا به کمال نرسیده است قدر و قیمت ندارد. باید از همسالان و همزادان خود که شب و روز را به بیکاری و ولگردی و هرزگی به سر می برند، سخت دوری گزینید که رهزن شمایند.

این گروه روی سعادت را نخواهند دید چند روزی در مقام خیال به تازگی رنگ و رخسار خود سرگرم و به پوشاک های گوناگون بوقلمونی وطاووسی دل خوشند و به زودی نه آن را دارند نه این را نه کمالی تحصیل کرده اند که بدان دل گرم باشند ، ناچارا باید بعدا تن به گدایی دهند و یا به دزدی و دیگر بیچارگی ها مزاحم اجتماع باشند و زندگی را بگذرانند.

با آنان همنشین نشوید که به شما بگویم نطفه و مربی و اجتماع و معاشر از اصولی اند که در سعادت وشقاوت انسانی دخلی به سزا دارند…..

باید دوستان از روش نابخردان همواره دوری گزینند و بدانند که اکثر بزرگسالان عصر ما به حد بلوغ نرسیده اند و در راه آن نیستند که هر روزشان بهتر از روز پیش باشد.

بیشمار ( و ما یعلم جنود ربک الا هو) دست هم گرفته در کارند تا انسان بسازند و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و می گوید که مروت نباشد که کفران شود و جبران نشود.

با خلق خدا مهربان باش. از سخنان ناهنجار گرچه به مزاح باشد بر حذر باش. خلاف مگو گرچه به مطایبت باشد. از قسم خوردن هم اگر چه به راست، احتراز کن. چه ایستاده ای دست افتاده گیر و تا می توانی نماز را در اول وقت به جای آر.

انسان بیدار همواره کشیک نفس می کشد و پاسبان حرم دل است و واردات و صادرات دهان خود را می پاید و دار هستی را کارخانه ای بزرگ می یابد که با عمّال و از عالمی تحویل به عالم دیگر دهند و می گوید که مروت نباشد که کفران شود و جبران نشود.

از امیرالمومنین علی (ع) سوال کردند که وجود چیست؟ فرمود به غیر وجود چیست؟ اما در باب شیوه پسندیده سکوت، حق است که:

هر که را اسرار حق آموختند مُهر کردند و دهانش دوختند

رسول الله (ص) به قیس ابن عاصم فرمود: “ان مع الدنیا آخره”

از ماه شعبان که میقات شهر الله است، غسل توبه کن و لباس و فا و ولا از دل و جان محرم شو و از صمیم قلب لبیک گو و در خویشتن سفری کن و گرد کعبه عشق طواف کن که دستی از غیب برون آید و کاری بکند.

در روز، مشغله و آمد و شد و اسباب انصراف انسان بسیار زیاد است، بخلاف شب که هنگام آرامش قوله سبحانه:

(انا سنلقی علیک قولا ثقیلا ان ناشئه الیل هی اشد و طئا و اقوم قیلا ان لک فی النهار سبحا طویلا).

لذا اذکار و اوراد و خلوت را در شب تاثیری خاص است که در روز نیست، به خصوص در ثلث آخر لیل.

اهل الله گفتند که هیچ نوع از انواع اذکار و عبادات در ترقی درجات و مقامات معنوی کلمه طیب(لا اله الا الله) ندارد.

از این روی رسول خدا (ص) فرمود: (کل حسنه یعملها الرجل توزن یوم القیامه الا شهاده لا اله الا الله فانها لا توضع فی المیزان و وضعت السماوات و الارضون السبع و ما فیهن کان لا اله الا الله ارجح من ذلک)

یعنی:

در روز رستاخیز هر کار نیک سنجیده شود جز گواهی دادن به لا اله الا الله که آن را در ترازو ننهند چه اگر در ترازو رود، آسمان ها و زمین های هفتگانه با وی برابری نکنند. کنایه از این که ثواب این کلمه را نهایت نبود و به شمار نیاید و هیچ چیز هم سنگ او نگردد.

در این اوان که بحمدالله با ” لا اله الا الله” محشوری ، خوش آن که با دوست، حشر علی الدوام دارد.

لیله قدر و ماه رمضان در الهی نامه علامه حسن زاده آملی

الهى ماه مبارك را حرام كردم كه نه قدر روزه را دانستم و نه قدر قدر را، نه قرآن خواندم و نه سحر داشتم و نه سهر، در ليلة الجوائز جز شرمسارى چه مى برم خوشا بحال صائم كه له فرحتان حين يفطر و حين يلقى ربه بدا به حالم كه لى حزنتان، بار آلها آهم جهنم سوز است.

الهى واى بر آنكه در شب قدر فرشته بر او فرود نيامده با ديو همدم و همنشين گردد.

الهى شكرت كه مجاز را قنطره حقيقت گردانيدى تا از ليلة القدر زمانى زمينى به ليلة القدر آسمانى رسيدم . الهى شكرت كه در اين شب مبارك بليلة القدر رسيدم.

درپایان ذائقه شعری به عرفان الهی را درکام خویش مزمزه وزمزمه می نماییم

برگرفته از کتاب نامه های عرفانی علامه حسن زاده آملی

باز دلم آمده در پیچ و تاب
انقلب ینقلب انقلاب

همچو گیاه لب آب روان
اضطرب یضطرب اضطراب

آتش عشق است که در اصل و فرع
التهب یلتهب التهاب

نور خداییست که در شرق و غرب
انشعب ینشعب انشعاب

آب حیاتست که در جزء و کل
انسحب ینسحب انسحاب

شک که دل موهبت عشق را
اتهب یتهب اتهاب

از سر شوق است که اشک بصر
انحلب ینحلب انحلاب

صنع نگارم بنگر بى حجاب
احتجب یحتجب احتجاب

سر قدر از دل بى قدر دون
اغترب یغترب اغتراب

آمُلیا موعد پیک اجل
اقترب یقترب اقتراب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *