آیا نابرابری آموزشی در عصر هوش مصنوعی (AI) تشدید می‌شود؟ دیوارها کوتاه نمی‌شوند

بیش از یک نسل است که یک شکاف دیجیتالی در آموزش را نظاره‌گر و از آن متأسف هستیم. شکافی به این معنا که برخی کودکان، خانواده‌ها، معلمان و مدارس به فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات دسترسی دارند و دیگران خیر. حال، آیا ممکن است دسترسی به هوش مصنوعی یک شکاف دیجیتالی جدیدی را در آموزش رقم بزند؟ خسرو سلجوقی

خسرو سلجوقی

موضوع جدیدترین مجمع جهانی آموزش (EWF) بزرگ‌ترین گردهمایی وزرای آموزش جهان، «سرآغازهای جدید» یا «NEW BEGINNINGS» بود. دسترسی به آموزش، کیفیت آموزش، برابری، مشاغل، مهارت‌ها، نقش معلمان، جنسیت و پایداری، مقاوم‌سازی و انعطاف سامانه‌های آموزشی پس از همه‌گیری بیشتر از سال‌های قبل از آن در مرکز توجه مجمع فوق قرار گرفت. به پیروی از جریان‌های کلان اجتماعی، بحث در باره نقش آموزش در تغییرات اقلیمی بیشتر و رساتر به گوش می‌رسد. با این‌حال، وجه مشترک سخنرانان و مذاکرات مجمع، سطحی از نگرانی، سردرگمی، اضطراب و هیجان نقش تأثیر احتمالی هوش مصنوعی در آموزش بود.توان ابزارهای جدید هوش مصنوعی برای دانش‌پذیران به‌ویژه به نفع آن‌هایی است که در مدرسه ثبت‌نام نکرده‌اند یا در کلاسی با نسبت تراکم دانش‌آموز به معلم 60 به یک هستند یا در مدارسی که معلمان از آموزش یا حمایت کافی برخوردار نیستند و با توجه به اینکه به اندازه کافی برای تمام دانش‌آموزان معلم شایسته نداریم و بعید است در آینده نزدیک هم داشته باشیم و فناوری هوش مصنوعی می‌تواند این خلأ را پر می کند

نوید یادگیری شخصی‌سازی‌شده:بحث رایانش در صنعت آموزش، همواره با نوید یک مربی یا معلم شخصی‌سازی‌شده دیجیتالی همراه بوده است. یک «ماشین تعلیم» همیشه روشن، هیچ‌وقت نمی‌خوابد و همیشه به نیازهای ذهنی دانش‌آموز پاسخ می‌دهد. ابزارهایی مثل khanmigo از آکادمی خان که بر اساس فناوری پشت پرده chatgpt ساخته شده، گوشه‌ای جذاب از آنچه را شاید به‌زودی ممکن شود و در اختیار میلیون‌ها دانش‌آموز قرار گیرد. در جهانی که با بحران سوادآموزی بین‌المللی روبه‌رو است و تا 70 درصد از 10 ساله‌ها در اقتصادهای کم‌درآمد و متوسط قدرت خواندن ندارند، بیش از 244 میلیون کودک و نوجوان مدرسه نمی‌روند و کمبود معلم تقریباً 70 میلیونی تا سال 2030 برایش پیش‌بینی شده، همین حالا هم برای موج جدید نوآوری‌های آموزشی با محوریت هوش مصنوعی دیر است.

شکاف‌های دیجیتالی در آموزش:بیش از یک نسل است که وجود یک «شکاف دیجیتالی» در آموزش را نظاره‌گر و از آن متأسف هستیم. شکافی به این معنا که برخی کودکان، خانواده‌ها، معلمان و مدارس به فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات برای حمایت از یادگیری دسترسی دارند و دیگران خیر. به گفته سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)، با بهبود دسترسی به دستگاه‌های رایانشی، یک «شکاف دیجیتالی ثانویه» نیز شکل‌گرفته و «آن‌هایی را که توانمندی و مهارت‌های کافی برای بهره‌برداری از رایانه دارند از دیگران جدا می‌کند» و سامانه‌های آموزشی سراسر جهان، در کشورهای ثروتمند و کم‌درآمد، همگی باتوجه‌به این شکاف روی زیرساخت رایانشی سرمایه‌گذاری می‌کنند و مهارت لازم را به معلمان، دانش‌آموزان و مدیران آموزش می‌دهند تا از این زیرساخت استفاده بهینه کنند. همه این اتفاقات در محیطی است که منابع پولی محدود هستند، کاردان کم و چالش‌های بسیاری پیش روی بخش آموزش است. درعین‌حال، روزی نیست که خبری درباره توان پیشرفت‌های جدید هوش مصنوعی برای تحول آموزش که منتشر نشود. آیا ممکن است دسترسی به هوش مصنوعی یک شکاف دیجیتالی جدید (و سوم) را در آموزش رقم بزند

‌ازهمه باید شفاف بود: شکاف‌های دیجیتالی فعلی یا همان خلأهایی که بر اساس تعداد دستگاه‌های رایانشی موجود برای حمایت از آموزش، یادگیری و دسترسی، سرعت و ثبات اینترنت سنجیده می‌شوند همچنان در بخش آموزش به قوت خود باقی هستند. با وجود دسترسی نسبتاً فراگیر به ابزارهای رایانشی آموزش در کشورهایی مثل کره جنوبی و استونی، همچنان از لحاظ دسترسی و مهارت حتی در سامانه آموزشی اقتصادهای پیشرفته «OECD» روبه‌رو هستیم. اوضاع در کشورهای کمتر توسعه‌یافته آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین وخیم‌تر است.مسئله صرفاً این نیست که مدارس منابع کافی و دسترسی به اینترنت دارند. چون مشکل بعدی دسترسی در خانه است و محکی که جهان در شرایط آموزش اضطراری از راه دور خورد، به‌روشنی این مشکل را نشان داد. با اینکه برای بسیاری از دانش‌آموزان، به‌ویژه در جوامع حاشیه‌ای و فقیرترین کشورها، پیشرفت در این حوزه سرعت بالایی ندارد، اما چگونگی حرکت در این مسیر تا حد زیادی مشخص است. حتی وقتی بخشی از راه‌حل به دریافت اینترنت ماهواره‌ای مستقر در مدار زمین منتهی شود، باز هم این کار مشکلاتی دارد که مربوط به فناوری نیست. پیشرفت در این حوزه تابعی از ترکیب پول، برنامه‌ریزی و اراده سیاسی است.

مشاهدات نشان می‌دهد «معلم متوسط می‌گوید. معلم خوب توضیح می‌دهد. معلم عالی تشریح می‌کند. معلم فوق‌العاده الهام‌بخش است.» هوش مصنوعی به‌زودی می‌تواند سه وظیفه اول را انجام دهد. اما وظیفه چهارم چه می‌شود؟ اگر در آینده دسترسی به فناوری مختص یک قشر خاص، باشد و دسترسی به انسان (والدین فعال، معلم خصوصی و معلمان آموزش‌دیده) محدود باشد چه؟تبعات آن چیست؟ و درباره‌اش چه باید کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *