به گزارش خبرگزاری رسانه معلم به نقل از خبرگزاری فارس به سر کوچه که میرسد، قدمهایش را تندتر میکند و سریعتر گام بر میدارد؛ احساس میکند احوالش دگرگون شده است، حالا به وضوح صدای نفسهایش را میشنود؛ خودش میداند که طاقتش دیگر طاق شده است چرا که بغضی گلویش را به سختی میفشارد.
جلوی درِ مدرسه میایستد و کمی صبر میکند تا نفسش جا بیاید اما همینکه نگاهش به درون مدرسه میافتد، بغضش میترکد و ناگهان اشک روی گونههایش جای میگیرد؛ این دگرگونی وجودش را دوست دارد چرا که حس زنده بودن به او میدهد؛ حس دوست داشتن و دوست داشته شدن و حس محبت کردن و محبت دیدن و حس یاد دادن و یاد گرفتن.
حالا حدود دو ماه و نیم میشود که بعضی روزها به مدرسه خالی میآید تا در یکی از کلاسها، برای شاگردانش محتوای آموزشی تولید کند؛ البته بعضی وقتها هم در خانه، فیلمها را ضبط میکند تا دانشآموزانش از درس و مشق عقب نیفتند.
دوربین را آماده میکند، اشکهایش را پاک میکند و چند نفس عمیق میکشد، لبخند را به لبانش مینشاند و شروع میکند: «سلام بچههای گلم …»
از اوایل اسفند سال 98 تاکنون مدارس کشور به دلیل پیشگیری از شیوع کرونا، تعطیل است ولی در این مدت، آموزش تعطیل نبوده است؛ در کنار آموزش تلویزیونی، معلمان در فضای مجازی هم به دانشآموزانشان آموزش میدادند.
یکی از این معلمان، زهرا عکافزاده هنرآموز طراحی دوخت است که 24 سال سابقه کار دارد و در هنرستان امام خمینی(ره) منطقه 4 تهران تدریس میکند؛ او در روزهایی که مدارس کشور به دلیل پیشگیری از شیوع کرونا تعطیل است، به مدرسه میآید و محتوای آموزشی را ضبط کرده و برای دانشآموزانش ارسال میکند.
خانم عکافزاده میگوید: «از اول سال یک گروه در یکی از پیامرسانها درست کردم و از آموزشها در کلاس به صورت لحظه به لحظه عکس میگرفتم در گروه بارگذاری میکردم چرا که رشته ما، رشته عملی است و لازم است که دانشآموزان مدام کار عملی را ببینند و تمرین کنند و بعد که مدارس تعطیل شد، همان برنامه را اجرا میکردم فقط با این فرق که در خانه یا مدرسه از آموزشهایم فیلم میگرفتم و در گروه بارگذاری میکردم».
وی ادامه میدهد: «بچهها فیلمی که برایشان میفرستم را بارها میبینند و تمرین میکنند و هرجا مشکلی دارند، با من در میان میگذارند؛ این موضوع باعث شده است که حتی ضعیفترین شاگرد کلاس، اکنون قوی شود. شاید یک دلیلش این باشد که در جلسات حضوری برخی بچهها خجالت میکشند که مدام پرسش کنند اما در خانه میتوانند فیلم را هرچند بار که میخواهند عقب و جلو ببرند».
خانم عکافزاده به رشته تحصیلی دانشآموزان اشاره میکند و میافزاید: «با دانشآموزان مختلف سر و کار داریم و همه نوع دانشآموز داریم؛ دانشآموزانی که به رشته تحصیلیشان خیلی علاقه دارند و یا آنها که اصلا علاقهای ندارند؛ باید برای دانشآموزان ایجاد انگیزه کنیم و از خوبیهای رشته بگوییم».
دانشآموزان رشته طراحی دوخت، در همان دوره مدرسه، کار خیاطی میکنند و مشتری دارند؛ نکته جالب اینکه درآمد خوبی هم دارند و البته خانم عکافزاده هم به آنها کمک میکند.
او میگوید: «به دانشآموزانم کمک میکنم که کارهای مشتریشان را انجام دهند و ایراد کارهایشان را میگیرم حتی گاهی با مدیریت مدرسه هماهنگ کردیم و مشتری به مدرسه آمده و لباسش را پرو کرده است؛ با این کار دانشآموز اعتماد به نفس پیدا میکند و میتواند کار کند».
تخصص خانم عکافزاده، دوخت لباس عروس است؛ البته او دوست دارد به جای دوخت لباس عروس، بیشتر هنرش را یاد دهد اما گاهی خیاطی میکند و لباس عروس میدوزد؛ او برای عروسی دخترش هم لباس عروسی دوخت اما چون زمان عروسی همزمان با ایام شیوع کرونا شد، در نهایت عروس خانم به جای لباس عروس با چادر سفید به خانه بخت رفت.
خانم عکافزاده میگوید: «عروسی اواخر سال گذشته بود اما با شیوع کرونا همزمان شد؛ تاریخ عروسی را 30 فروردین گذاشتیم اما کرونا تمام نشد و تصمیم گرفتیم، در کار خیر تأخیر نیندازیم و آنها را به خانه خودشان فرستادیم».