تا 5 سال آینده 50% و در 10 سال آینده 80% بسته‌های یادگیری توسط مجموعه ‌های بیرونی تدوین می‌شود

ذوعلم رئیس سازمان نیز در تشریح جایگاه حوزه‌های یادیگری و نیز دوره‌های تحصیلی عنوان کرد: این دو بخش بال‌های پرواز سازمان هستند. در حوزه‌ها مبانی، روش‌ها، رویکردها و ابزار به‌گونه‌ای مؤثر و کارآمد تبیین می‌شود و تعاملاتی در سطح ملی و جهانی در مرز دانش و مباحث تعلیم و تربیت خواهیم داشت تا جایی‌که جایگاه آموزش و پرورش را به رتبه‌های تک رقمی  در بین نهادهای تعلیم و تربیت جهانی ارتقا دهیم و به رفع موانع تربیتی در جوامع دیگر بپردازیم.در دوره‌ها نیز باید به اقتضائات مخاطب (دانش‌آموز) به پرسش های کلان پیشینی در زوایای عمیق‌تر پرداخته شود مثل اینکه اصلاً چرا به مدرسه می‌آئیم و ….این دو بخش همتای هم هستند و در تعاملی هم‌افزا، هم‌سو و هم‌دل در یک ارتباط متقابل خود تعریف می‌شوند. سازمان پژوهش نیاز به یک قوه عاقله و یک قوه عامله دارد. قوه عاقله محتوای حوزه‌ها هستند. قلمرو موضوعی و مقوله‌ای هر حوزه باید دقیقاً مشخص شود. دایره بعضی حوزه‌ها گسترده‌تر است و بعضی مفاهیم در عناوین، سطوح متفاوتی از معانی را در بر می‌گیرد مثل حوزه تفکر و حکمت که در همه حوزه‌ها جا دارد و باید در تمامی آنها دیده شود. قوه عامله نیز همان دوره‌های تحصیلی و معاونت طراحی و تولید هستند که مهم‌ترین وظیفه آنها رصد و پایش است که شامل حال برنامه‌های اجرایی مصوب و ابلاغی، مؤثر بودن برنامه‌های 5 ساله و نیز طراحی کلان بیشینی است که به عنوان عنصری محوری، در برنامه‌ریزی آموزشی ما قرار خواهد گرفت.

ارتباط عرضی بین حوزه‌ها و ارتباط طولی بین دوره‌ها و حوزه‌ها باید به‌درستی تبیین شود.

ذوعلم تأکید کرد: ارتباط عرضی بین حوزه‌ها و ارتباط طولی بین دوره‌ها و حوزه‌ها باید به‌درستی تبیین شود. هر چقدر در حوزه ها تعیین مؤلفه‌ها، شاخص‌ها و استانداردها جامع‌تر و شفاف‌تر باشد به معاونت تولید کمک بیشتری خواهد کرد تا آنها نیز بتوانند رصد و پایش درست‌تر و مستدل‌تری را ارائه دهند. قرار نیست همه فرایند ارزشیابی و استانداردسازی در  درون حوزه‌های سازمان انجام شود. حوزه‌ها باید چاپک بمانند و پرهیز از تصدی‌گری در اصول اولیه کار حوزه‌ها قرار دارد .اما باید متوجه باشیم مدیریت و نظارت و ارزشیابی نهایی برعهده حوزه هاست. حوزه‌ها می‌توانند پژوهش‌های خود را به پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و سایر دانشگاه‌ها محول نمایند.

ما در نهایت به‌دنبال تحقق مدرسه زندگی هستیم

ذوعلم یادآوری کرد: مبانی ساختاری صحیح، فراهم کردن بستر مشارکت‌پذیری تلفیقی، مدرسه‌محوری، کاهش تمرکزگرایی، بسته‌های یادگیری یکپارچه و … را مجموعه حوزه‌ها و دوره‌ها باید در یک نگاه مشترک تلفیقی، مهیا سازند. ما در نهایت به‌دنبال تحقق مدرسه زندگی هستیم که عناصر اصلی‌اش یادگیری جمعی، وجود معلم و اهداف متعالی تربیتی است که اگر مساجد ما نیز چنین رویه‌ای را مثل مدرسه در پیش گیرند حتماً موفق‌تر خواهند بود. قیام جمعی و بعد فردی، عبور از جمع و رسیدن به غنا و جوشش فردی بسیار مهم است. ما در این زمینه برای استقرار جامعه مقتدر اسلامی به یک حرکت جهادی نیاز داریم. البته همیشه قبل از هر حرکتی به فکر نیاز داریم. برای همین نیز، ما در استقرار ساختار جدید در طی شش ماه گفتمان‌های بسیار و تضارب آرای فراوان داشتیم.

معاون وزیر در سازمان پژوهش به سه کلیدواژه اصلی در ساختار و عملکردهای سازمان اشاره نمود:

1ـ فطرت: ما رویکردمان فطری‌گرایی توحیدی است و این نگاه ما را، به تعاملات تربیتی تغییر می‌دهد. اگر هنرجوی ما به این نگاه برسد فضا عوض می‌شود و دیگر کمبود میز و صندلی برایش ثانوی می‌شود. ما قرار است فطرت اولیه دانش‌آموزان را شکوفا کرده تا به عقلانیت فکری و در نهایت به عقلانیت توحیدی و وحدانی هدایت کنیم.

2ـ هویت: هدف از تربیت هویت‌یابی تکوینی و تعالی آن است. این هویت دارای سه ضلع است و در مراتب بالاتر تصعیدی این سه ضلع را هم پشت سر می‌گذارد. هویت ایرانی، اسلامی و انقلابی سه بعد هویت هستند که هر یک در جای خود اهمیت دارند و ما باید در راستای تکامل آنها برنامه‌ریزی کنیم.

3ـ تمدن‌سازی: تعلیم و تربیت تمدن‌ساز است. اگر قلب آموزش و پرورش سازمان پژوهش است باید خروجی اش فراهم کردن بستر تعلیم و تربیت و مدرسه طراز تمدن نوین اسلامی باشد. این کارکرد باید با بازآرایی تشکیلاتی و جدید سازمان غنی شود، تداوم یافته و مدرسه‌محوری از این باب مهیا شود. در مدرسه محوری باید مدرسه به کرامت و شخصیت برسد و بتواند برای خودش برنامه‌ریزی و تصمیم‌سازی کند و به اجتهاد برسد و فقط به بخشنامه‌های حوزه‌های ستادی اکتفا نکنند.

تا 5 سال آینده 50% و در 10 سال آینده 80% بسته‌های یادگیری ما توسط مجموعه ‌های بیرونی اما با مدیریت ما تدوین می‌شوند

ذوعلم در پایان تأکید کرد: باید اهداف کمی در حوزه‌‌ها و دوره‌های به خوبی مشخص شوند. باید متوجه باشیم تا 5 سال آینده 50% و در 10 سال آینده 80% بسته‌های یادگیری ما توسط مجموعه ‌های بیرونی اما با مدیریت ما تدوین می‌شوند لازم است شیب آن را در گروه‌هایمان به مشورت بگذاریم و در این بستر بیانیه گام دوم انقلاب و دلالت‌های آن بسیار راه‌گشا خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *