معلمان، تصمیم‌سازان بلامنازع آینده

به گزارش گروه آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، محمدعلی صفاریان‌پور در یادداشتی به مناسبت روز معلم نوشت:

معلمان، تصمیم‌سازان بلامنازعه آینده

نخستین اشتغال انسان در بدو وجود تعلیم و تعلم بود. از سویی از خداوند بزرگ تعلم یافت و از سوی دیگر به نسل بعد از خود تعلیم داد. اگر گفته نشود که مهمترین شغل در دنیا من ازل الی الابد معلمی است، قطعا می‌توان گفت که تاثیرگذارترین حرفه تعلیم است. حال این تعلیم در چه مقطع و در چه مکانی باشد اهمیت چندانی ندارد؛ اصل نفس تعلیم است.

با اندکی تامل در تاریخ و سرگذشت جوامع گوناگون بشری در میابیم که اگر جامعه‌ای شقی یا سعادتمند شد، حاکم و والی آن نقش بسیار مهمی در این سرنوشت داشته است. لذا  پیامبر اسلام‏(ص) فرمودند: «صِنفان من امّتى اذا صلحا صلحت امّتى و اذا فسدا فسدت امّتى» هرگاه دو دسته از امت من فاسد شوند همه فاسد مى‏شوند و اگر صالح شوند در همه اثر گذاشته و همه صالح می‏شوند.

 سؤال کردند آن دو دسته چه‌کسانی هستند؟

 سپس پیامبر(ص) پاسخ دادند: «الفقهاء و الاُمراء» دانشمندان و حاکمان.

از حدیث فوق، معنای اهمیت شغل تعلیم دریافت می‌شود. اگر حاکمی در سرزمینی نیکورفتار و با دانش باشد، قطعاً آن جامعه به سوی تعالی حرکت کرد و اگر حاکمی بهره‌ای از دانش و خرد نبرده باشد، هرچند هم جامعه اهداف متعالی داشته باشد، به قهقرا خواهد رفت. نقش تعلیم آنجا ارزش می‌یابد که می‌دانیم پرچم‌داران، نقش‌آفرینان و تصمیم‌گیران آینده هر جامعه‌ای دانش‌آموزان امروز آن جامعه هستند. لذا معلمان و اساتید اگر در بدنه حکومت‌ها حتی به عنوان مشاور نیز حضور نداشته باشند ولی قطعا از مهمترین ارکان تصمیم‌ساز هستند.

 معلمی اگر در مرزعه حاصلخیز وجود یک کودک هر چه بکارد، در آینده قطعا دیگران ماحصل همان بذر را درو خواهند کرد. اگر تقوا و نیکوسرشتی در نهاد کودک کاشته شود، در آینده یک مسئول نیکو رفتار و درستکار برای مردم خدمت خواهد کرد و اگر بذر بی‌دینی و بدرفتاری کاشته شود، قطعا در آینده مسئولی بدرفتار بر مردم حکومت می‌کند.

امیرالمومنین(ع) در سخنی می‌فرمایند: «الناس بامرائهم أشبَه منهم بآبائهم» شباهت مردم به رهبرانشان، از تأثیر پذیرى آنها از پدران و مادرانشان بیشتر است و یا در جای دیگری می‌فرمایند: «الناس على دین ملوکهم»دین مردم بر طبق دین رهبران و حاکمان آنان است.

بنابراین تا اینجا معلوم گردید که نقش معلمی نقشی تصمیم‌ساز و اثرگذار در آینده جامعه است. هرچند که فاکتورهای دیگر مانند تاثیرات محیط، خانواده و رده همسالان در شکل‌گیری ابعاد مختلف شخصیت یک فرد موثر است اما تمام اینها با تعلیم و آموزش صحیح قابل جبران است. هرچند که اگر آموزش صحیح به آینده‌سازان داده نشود، هرچقدر هم در محیط‌های خوبی رشد کنند، لزوما انسان‌های خوبی نخواهند شد.

هم‌اکنون یکی از مشکلاتی که در بحران‌های کنونی، جامعه از آن بسیار رنج می‌برد، سوء مدیریت است. سوء مدیریت زاییده تحریم‌ها و کمبودها نیست. اگر اینگونه بود در ماجرای تاریخی شعب ابی‌طالب مسلمانان با شرایط بسیار سخت، از آن گردنه بسیار حساس عبور نمی‌کردند. این عبور تاریخی و شگفت‌انگیز حاصل مدیریت، تعلیم و تقوای رسول اکرم(ص) بود که با وجود شدیدترین تحریم‌ها و کمبودها، با کفایت مثال‌زدنی اسلام و مسلمانان را نجات دادند.

اما سوء‌مدیریت‌های کنونی را باید در نحوه تعلیم مسئولان امروزی یافت. با بررسی اجمالی در دانشگاه‌های محل تحصیل مسئولان نظام، مشخص می‌شود که طیف عظیمی از آنها یا در خارج از کشور تحصیل کرده‌اند، یا در آنجا زندگی کرده‌اند و یا هم‌اکنون فرزندان آنها در کشورهای بیگانه تحصیل می‌کنند که ماحصل ریشه‌های تفکری و اعتقادی آنها است.

اگر ریشه‌های فکری و اعتقادی شخصی توسط معلمانی که هیچ بویی از اسلام و تقوا نبرده‌اند شکل بگیرد و تحت تأثیر آموزش‌ها و محیط خارج قرار بگیرند، هرچند هم که مدتی در جبهه‌های هشت سال دفاع مقدس شرکت کنند و تحت تأثیر جو معنوی سنگرهای رزمندگان اسلام قرار بگیرند، اما در نهایت به خاستگاه فکری تحت آموزش قبلی خود برخواهند گشت.

در نتیجه شاهد تعداد انگشت‌شمار مسئولان متعهدِ متخصص هستیم. کسانی‌که در اوایل انقلاب جان‌برکف بودند و جان خود را تقدیم انقلاب کردند تا این نهال ضعیف ریشه بجنباند و قوت بگیرد؛ سپس جوانان متعهد و متخصصی که در جبهه‌ها خون خود را فدای نهضت اسلام کردند، همه رفتند تا امروز با قحط الرجالی روبه‌رو شویم که گاهی مجبور به دفع افسد به فاسد باشیم. از سوی دیگر افرادی که در بحران‌ها و گردنه‌های حساس انقلاب به فکر تحصیلات خود آنهم در خارج از کشور بودند، حالا متخصص شده‌اند و امور کشور را عهده‌دار شده‌اند.

اینها معلمانی داشتند که شاید تخصص را به دانش‌آموزان و دانشجویان خود یاد داده‌اند اما تعهد را نتوانستند آمیخته با جان آینده‌سازان این مرز و بوم کنند. لذا مسئولانی در صدر کار می‌نشینند که یا خود بعضا به فساد اقتصادی متهم می‌شوند یا اطرافیان و وابستگان آنها. تمام این موارد، با خلا آموزشی صحیح مرتبط است. خلایی که از زمان طاغوت در مدارس ایران‌زمین مشهود بود و هنوز هم به نوع دیگری با اجرای سند ۲۰۳۰ در حال اتفاق است.

باتوجه به مباحث فوق، نکته‌ای که پرداختن به آن بسیار حائز اهمیت است، تقوا در کنار آموزش است. قرآن کریم در این خصوص می‌فرماید: «و یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ». خداوند تعالی هم در ابتدا تزکیه و تقوا و سپس آموزش را بیان کرده است. خداوند در این آیه می‌فرماید که ما پیامبرانی را فرستادیم تا ابتدا روش تزکیه و پاک شدن را به آنها یاد دهد و سپس کتاب و حکمت را به آنها بیاموزد. لذا هر آموزشی بدون تعلیم تزکیه و تقوا بی‌ثمر خواهد بود.

در این دنیا، تمام مخلوقات و حتی دین در خدمت سعادت و تعالی بشر قرار گرفته است. لذا خداوند ۱۲۴ هزار پیامبر را فرستاد تا این بشر عاصی را به سوی خود فراخواند و همگی یک هدف واحد داشتند، آنهم تعلیم مسیر درست زندگی کردن و حرکت به سوی حق تعالی. لذا هر علمی که در خدمت تعالی بشر قرار نگیرد در حیطه «علم لاینفع» قرار خواهد گرفت. علمی که هیچ نفعی ندارد تا آنجاکه رسول خدا (ص) از شرّ علم بدون نفع به خدا پناه می‌برد. از اینجا خاستگاه فکری تکنوکرات‌ها نیز معلوم می‌گردد. افرادی که تخصص را فدای تعهد می‌کنند. در صورتیکه تعهد و تخصص در کنار هم اثربخش و مفید خواهد بود.

ماحصل نکات فوق را در حکایتی تاریخی می‌آورم:

ولید ابن عبدالملک، شخصی بود که به سیم و زر و ثروت‌اندوزی علاقه فراوان داشت. زمانیکه وی به حکومت رسید، مردمان در کوچه بازار دائماً نقل خرید و فروش سکه و زر می‌کردند. پس از او سلیمان ابن عبدالملک خلیفه شد. وی به ساختمان‌سازی و عمارت‌سازی علاقه وافری داشت. نقل مجلس مردمان زمان وی، ساخت و ساز و خرید و فروش مِلک بود. سپس عمرابن عبدالعزیز به حکومت رسید. وی شخصی اهل عبادت بود. لذا مردمان دوران او دائماً با هم از عبادت و نیایش پروردگار در مجالس گوناگون سخن می‌گفتند. اینگونه است که رفتارحاکمان تأثیر قهری بر مردم دارد. لذا امیرالمومنین(ع) فرمودند: «الناس على دین ملوکهم».

بنابراین، تمام رفتار انسان در آینده، متأثر از آموزه‌های دوران تحصیل و شکل‌گیری شخصیت اوست. به همین علت است که مقام معظم رهبری در دیدار امروز خود با معلمان فرمودند: «بنده اهل تعارف نیستم و آنچه در این سال‌های متمادی درباره معلم ابراز کردم برخاسته از این باور است که معلم، پایه‌ریز تمدن نوین است؛ چون اگر نیروی انسانی شایسته نباشد، تمدن نیست.»

انتهای پیام/