همه میدانند که اگر مشکلی دارند، اگر دلشان گرفته است، اگر هوای کربلا دارند و اگر دلشان مدینه و مکه میخواهد کلیدش دست امامی است که به رأفت شهرت دارد. باید با تمام وجود به حضور و محبتش ایمان داشت این روزها عاشقان حضرتش بیش از همیشه دلشان برای پناه بردن به خورشید ایران لک میزند اما بسیاری هستند که به دلایل مختلف امکان زیارت از نزدیک را ندارند به همین نیت خادمی از آستانش را واسطه عنایتش کردیم و با او به گفتگو نشستیم، خادمی که 17 سال از عمر خود را در صحن و سرای رضوی گذرانده است. متن زیر شرح گفتگو با خادم رضوی، آقای غلامحسین حیدری است.قابل ذکر است حیدری چند روز پیش دعوت حق را لبیک گفت . این مصاحبه توسط خبرگزاری رسانه معلم باز نشر می شود تا یادی کرده باشیم از آن معلم روشن ضمیر وماندگار .
ما پرورش یافته امام رضا(ع) هستیم
نسیم: ابتدا کمی از خودتان و خانوادهتان بگویید و این که چه طور شد که خادم آستان قدس شدید؟
خادم امام رضا(ع): پدر من بسیار مذهبی و از کارکنان آستان قدس بود و ما نیز پرورش یافته امام رضا هستیم بنده مشهد درس خواندم و بعد در دانشگاه فردوسی و دانشگاه تهران ادامه تحصیل دادم و الان هم در دانشگاه تدریس دورس معارفی را دارم. از شهریور 58 در آموزش و پرورش مسئول بودم زمان آقای رجایی من رئیس آموزش و پرورش شهرستان بجنورد بودم و زمان آقای باهنر نیز مدیر کل آموزش و پرورش استان زنجان و قزوین شدم. زمان آقای پرورش ، آقای اکرمی و آقای نجفی معاون بودم و بعد مدیر کل استان خراسان بزرگ شدم و بعد در دوره آقای فرشیدی به وزارت خانه برگشتم.
نسیم: در چه زمانی مدیریت امور فرهنگی حرم بود؟
از سال 76 خادم حرم هستم.از طرف آموزش و پرورش هم به 14 کشور سفر کردم در بین این 14 کشور هم کشورهای کمونیست را دیدهام و هم کشورهایی مانند هند و مالزی و… در این سفرها راجع به ادیان و مذاهب نیز کار کردیم زیرا به صورت هیئت میرفتیم و بنده هم مسئول هیئت ایران بودم.
خادم ویژه و افتخاری خادمی است که خدمت ویژه ای انجام داده باشد
نسیم: دقیقا چند سال است که خادم هستید و در کدام قسمت حرم به خدمت مشغول هستید؟
خادم امام رضا(ع): من 17 سال است که خادم هستم اما 8 سال مدیر فرهنگی و روابط امور بین المللی حرم بودهام. من دقیقا داخل روضه هستم. بنده خادم افتخاری هستم. خادمان افتخاری کسانی هستند که خدمات ویژهای داشتهاند مثلا پدر سه شهید هستند و یا فداکاری و خدمات ویژهای به انقلاب کردهاند.
نسیم: چه اقدامتان باعث شده شما خادم افتخاری و ویژه شوید؟
خادم امام رضا(ع): بنده با کرم حضرت و به دلیل بعضی از خدماتم در آموزش و پرورش و به دلیل این که معلم ماندگار شدم این افتخار نصیب بنده شد تا به عنوان خادم افتخاری خدمت آستان آقا را کنم. من در این 17 سال خادمی اتفاقات بسیار عجیبی دیدم. خدمت بسیاری از بزرگان نیز رسیدیم و خاطراتشان را ضبط کردهایم، افرادی مانند آقای بهجت، آقای حسن زاده، آقای دولابی و بسیاری عالمان دیگر، که نتیجه این ثبت و ضبط کرامات دیده شده از امام رضا(ع) 8 جلد کتاب شده است. در این کتابها به موارد بسیار مهمی توجه شده است از جمله درباره امام شناسی. مثلا شاید این سؤال پیش بیاید که آیا واقعا میتوان امام رضا(ع) را در بیداری دید که جوابش در همین کتاب است که بله میتوان. علما دیدهاند که یکی از آنها نیز آقای بهجت است.
نسیم: کمی درباره کراماتی که در حرم دیدهاید برایمان بگویید.
خادم امام رضا(ع): من دوست دارم بحث را با این سؤال شروع کنم که باید چگونه امام را دید؟ آقای بهجت میفرمودند در زیارت ما باید امام را زنده، حاضر و ناظر و قادر ببینیم. من استادی دارم در مشهد که عرفان به ما میآموزد آقای بهجت در بیداری امام رضا(ع) را میدیدند. ایشان درون انسانها را میتوانستند ببیند من اولین بار که خدمت آقای بهجت رفتم بدون هیچ معرفی و مقدمهای خیلی آهسته به من فرمودند نماز امام زمان(عج) را که میخوانی به ایاک نعبد که میرسید حواستان کجاست؟ و این در حالی بود که هیچ فردی از خواندن این نماز خبر نداشت.
حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) به زیارت امام رضا(ع) میآیند.
باید دقت کرد وقتی که به حرم میروی چگونه امام را میبینی؟ آیا دقت داری که امام حی است ؟ امام را باید حی و زنده دانست. امام بالاترین مقام را دارد و خلیفه خداوند است. مقام ائمه(ع) از همه انبیاء گذشته به جز پیامبر اکرم(ص) بالاتر است دلیل نیز زیاد داریم، یکی از این دلایل مکان تولد امیرالمؤمنین(ع) است. مکان تولد امام علی(ع) در کعبه است شیعه و سنی و وهابی همه این موضوع را قبول دارند، اما حضرت عیسی(ع) این مقام را نداشتند، ایشان زیر نخل به دنیا آمدند. البته آیه هم داریم که ائمه(ع) نفس پیامبر(ص) هستند نفس پیغمبر اکرم(ص) هم از پیامبران دیگر بالاتر است. امام رضا(ع) هم همینطور هستند و چنین مقام والایی دارند. بنده خودم مستقیم از آقای بهجت(ره) شنیدم که گفتند در حرم امام رضا(ع) حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) به زیارت میآیند پس مقام ایشان بالاتر است که ایشان به زیارت آقا میآیند. آقای بهجت در این رابطه توضیحاتی دادند که ما هم چاپ کردیم.
امام رضا(ع) تجلی رأفت و محبت خداست
در بین ائمه تنها امامی که لقب رئوف دارند امام رضا(ع) هستند و هیچ امام دیگری این لقب را ندارند. امام الرئوف یعنی بسیار مهربان. خداوند عنایت خودش را در قالب رحمانیت، مهربانی و رأفت به امام رضا(ع) داده است. هر امامی بیشتر تجلی یکی از صفات حق تعالی است و امام رضا(ع) تجلی محبت و رأفت خداوند است البته همه ائمه متجلی این صفت پروردگار هستند اما در امام رضا(ع) شدیدتر است. امام رضا غوث الامه هستند و این لقبشان با امام زمان(عج) مشترک است. لقب دیگری که امام رضا(ع) دارند ضامن است. آقای حسنزاده میگفتند نگویید ضامن آهو، بلکه کلی است.
شما در قرآن میخوانید که حضرت عیسی(ع) مرده را زنده کرد، بنده خودم مواردی را سراغ دارم که امام رضا(ع) مرده را زنده کردند، سند و مدرک این موارد نیز موجود است و آدرسشان را نیز میدانیم.
همه در حرم از اضطراب رها هستند و کامل آرامش دارند
نسیم: می فرمایید امام رضا(ع) رئوف هستند. میشود مصداقهایی را که خودتان این رأفت را حس کردهاید و یا در حرم مشاهده مستقیما دیدهاید بیان کنید.
خادم امام رضا(ع): من چند نمونه را ابتدا برایتان بیان میکنم شیخ نخودکی( نخودک نام روستایی در مشهد بوده است) فرمودند در حرم بودم که دیدم امام رضا(ع) آمدند و دست محبت بر روی سر همه زائران میگذاشتند، ما یک زمان در تهران خدمت آقای دولابی رسیدیم ایشان هم همین را فرمودند و میگفتند که در حرم امام رضا(ع) همیشه بر روی سر همه زائران دست میگذارند، لذا بنده در حرم به این موضوع دقت کردهام که همه در حرم آرامش بسیار خاصی دارند، در خارج از حرم استرس و اضطراب وجود دارد اما در حرم این اضطرابها همه از بین میرود. اینها به معنای همان رأفت و محبت امام رضا(ع) است.
علامه طباطبایی میفرمود من اگر خجالت نکشم از درب حرم تا ضریح، زمین را میبوسم
علامه طباطبایی نیز میفرمودند که رأفت امام رضا(ع) حسی است، فرمایش دیگر ایشان این است که میفرمایند من اگر خجالت نکشم تمام مسیر درب حرم تا خود ضریح، زمین را میبوسم زیرا ما هر چه داریم از امام رضا(ع) است. همراه امام رضا(ع) بسیاری از امامزادگان آمدند و به تدریج ما شیعه شدیم و این به برکت وجود نازنین امام رئوف بود.
بسیاری از حرفها نیز گفتنی نیست. خوشتر آن باشد که سر دلبران، گفته آید در حدیث دیگران.به خدا قسم امام رضا(ع) از انسان به خودش بامحبتتر است، در یک کلام باید بگویم که ایشان مظهر رأفت و رحمت خداوند است.
بنده صدای یک خانم معلم زرتشتی یزدی را ضبط کردهام، آمد دفترم و گفت من زرتشتیام هر سال به حرم امام رضا(ع) میآیم و تا به حال هرچیز را که از آقا خواستهام ایشان به من دادهاند و نذوراتی هم دادهام.
ماجرای شخصی یهودی که شیعه شد و مورد عنایت امام رضا(ع) قرار گرفت
دوست دارم خاطرات خانم یهودی را که از روی آن کتابی چاپ شده است گوش کنید. نام کتاب نیز” شاید کبوتر بودم” است. باید این کتاب را خواند و اشک ریخت. سرنوشت خانمی است که یهودی است، این خانم به دفتر ما آمد و ما خاطراتش را ضبط کردیم در این خاطرات بیان میشود که وی چه طور شیعه میشود و چه قدر مورد بی مهری خانواده و پدر قرار میگیرد تا حدی که از خانه بیرونش میکنند حتی قصد کشتنش را داشتهاند، اما ایشان مقاومت میکنند و عنایات زیادی از امام رضا(ع) میبیند.
من که یک بار به شیراز رفتم آیتالله ناصری به بنده گفتند که در اینجا خانمی است که یهودی بوده و شیعه شده است و تعداد دیگری را نیز شیعه کرده، ایشان خبر نداشتند که این خانم خاطراتشان در دفتر خود ما ضبط شده است.
مسیحیان نیز گروه گروه به حرم میآیند
یک بار که به رواق دارالرحمة رفتم، ظهر که شد دیدم عدهای گوشهای ایستادند و نماز نمیخوانند، چهرهشان نیز به ایرانی نمیخورد، احوالپرسی کردم و پرسیدم از کجا آمدهاید پاسخ دادند از آمریکا. گفتم نماز نمیخوانید؟ گفتند مسیحی هستیم. دوباره از آنها پرسیدم آیا توریست و گردشگرهستید؟ گفتند نخیر. آمدهایم از آقا(ع) تشکر کنیم. بعد یکی از آنها شروع کرد به تعریف کردن و گفت: من مسیحی و تبعه آمریکا هستم. هر بچهای از من متولد شد زنده نماند، 7 سال پیش همسرم مجددا و به رغم مخالفت پزشکان باردار شد و ما ماندیم که چه کنیم. در بین دوستان یک مسلمان شیعه مذهب بود که آدرس اینجا را داد، خانم باردارم را اینجا آوردیم و برخلاف پیشگوییهای پزشکان فرزندم سالم به دنیا آمد. بعد هم عکس دخترش را درآورد و نشان من داد و گفت این دخترم است و خیلی هم زیباست. این فرزند را امام رضا(ع) به ما داده است، بعد از این هر سال برای تشکر به دیدن آقا به مشهد میآییم.
امام رضا(ع) به آقای بهجت فرمود: آیا ممکن است کسی به ما پناه بیاورد و ما پناهش ندهیم
یک خاطره زیبایی که از آقای بهجت وجود دارد این است که حضرت بهجت به آیتالله فهری بیان میکنند که من زمانی در حرم امام رضا(ع) بودم که خود آقا را زیارت کردم و ایشان فرمودند آیا ممکن است، ،کسی به ما پناه بیاورد و ما پناهش ندهیم. امام رضا(ع) نفرمودند مؤمن بلکه فرمودهاند هرکسی.اینها همه نشانه همان رأفت امام رضا(ع) است.
ما استادی داشتیم به نام آقای درافشان، من اواخر عمرشان نزد ایشان میرفتم و خاطراتشان را ضبط میکردم، ایشان 105 سال عمر کردند. قبل از رحلتشان آدرس مزارشان را به خود من دادند و گفتند مزار من صحن آزادی ایوان طلا است. گریه میکرد و میگفت امام رضا(ع) خودشان آدرس قبرم را به من دادند و گفتند مزارت صحن آزادی، ایوان طلاست. همان جا هم دفنشان کردند. این فرد که آدرس مزارش را امام هشتم(ع) به او میدهند خودش میگفت که علم جفر را خواجه نصیر به من یاد داد و تکمیل این بحث را نیز شیخ بهایی انجام دادند، یعنی ایشان در بیداری تحت تعلیم این بزرگواران بود.اینها تخیلات نیست بلکه واقعیت است و البته چیز چندان پیچیدهای هم نیست.
ماجرای دیدار آقای حسنزاده با امام رضا(ع)
نمیدانم تا چه حد آقای حسنزاده را میشناسید. آقای حسن زاده فرمودند 16 سال چشمانم دچار بیماری شد و نهایتا دکترها جواب میکنند، اول اسفند 63 که در مشهد هم نبودم که امام رضا(ع) تشریف فرما میشوند و با نگاهی مملو از مهر و محبت فرمودند چرا کمتر خودت را به ما نشان میدهی و بعد فرمودند که ما ضامن چشم تو هستیم و بعد امام(ع) تشریف بردند، آقای حسنزاده همان جا بلند میشوند و وضو میگیرند.
حضرت حافظ شعری دارد که میگوید آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند- آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند، من میگویم که هر گاه به حرم آمدید این شعر را این گونه نخوانید و آیا را حذف کنید و بخوانید حتما (حتما گوشه چشمی به ما کنند) مطمئن باشید که امام رضا(ع) حتما به شما نگاه خواهند کرد.
شهریار نیز شعری دارد که اگر الان زنده بود من به خاطر این شعرش پایش را میبوسیدم که گفته است برو ای گدای مسکین در خانه علی زن- که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را. آیتالله جوادی فرمودند که شعر را طور دیگری هم میخوانند که، مرو ای گدای جاهل در خانه علی زن، که علی زند همیشه در خانه گدا را. خدا میداند که تمامی امامان(ع) به دنبال ما هستند، آدم که برایشان کار کند این را درک خواهد کرد. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند که انا و علی ابواه هذه الامه (من و علی پدران این امت هستیم). آیا پدر در هیچ زمانی فرزندش را رها میکند، مسلما هرگز. پیامبر(ص) و امامان(ع) نیز هرگز ما را رها نمیکنند بلکه آنها خودشان به دنبال ما هستند. آقای حسنزاده هم فرمودند امام رضا(ع) خودشان تشریففرما شدند من خدمتشان نرفته بودم. مسجد جامع آمل نیز ایشان معتکف بودند که امام رضا(ع) تشریف فرما شدند و فرمودند آب دهانم را بمک. آب دهانشان را مکیدم، علم سرازیر شد و طی الارض را امام(ع) در همین مجلس عملا به من نشان دادند. الان آقای حسنزاده آملی فقیه، ادیب، طبیب (طب اسلامی، طب جدید)، عالم به علم نجوم، فلسفه، علم جفر،علوم غریبه، ریاضیدان و آشنا به زبان انگلیسی، فرانسه و عربی هستند و خط زیبایی هم دارند. به اینگونه اشخاصی چشم برزخی عنایت شده است.
گریه علامه جعفری در حرم و درخواست ایشان برای نداشتن چشم برزخی
یک استادی ما داشتیم به نام رجبعلی مظلومی در سفری ایشان میگفت من پیش امام رضا(ع) رفتم و گفتم آقا قدری به ما چشم برزخی عطا کن، بعد مدتی ایشان چشم برزخی پیدا میکنند و میتوانستند تا حدی درون افراد را ببینند البته آن هم تا حدی چشم برزخی پیدا کرده بودند، اما بعد آن قدر اذیت میشود که میرود دوباره پیش امام رضا(ع) و میگوید دیگر چشم برزخی نمیخواهم. علامه محمد تقی جعفری هم چشم برزخی داشتند روزی ایشان را در حرم میبینند که بسیار گریه کرده و اشک میریزند از ایشان میپرسند چرا این قدر گریه میکنید؟ میگوید من دیگر نمیتوانم تحمل کنم.اقای حسنزاده هم میگویند برخی کوه و جنگل روند ددان بینند و حسن در خیابان بیند.
نسیم: بالاترین کراماتی که از آقا دیدهاید چه بوده است؟
خادم امام رضا(ع): ما فکر کردیم که بالاترین کرامات حضرت رضا(ع) چیست؟ تمامی ما در زندگیمان به مشکل برخورد میکنیم اما به مشکلی جدی که برخورد میکنید امام رضا(ع) جواب میدهند اما به شرطی که توسل کنید. البته باید کمی هم حرف امام رضا(ع) را مد نظر قرار دهید. در مورد مسائل مادی نیز کمک میکنند حتی امام رضا(ع) به خود من نیز پول رسانده است.
با انگشتان دستم به سمت ضریح آقا اشاره کردم که آقا دویست تومان! وقتی آن شخص چک را دست من داد دیدم که نوشته 2 میلیون ریال.
استاد عرفانی است در مشهد که برایم تعریف میکرد که من تقریبا دویست هزار تومان، 15 سال پیش بدهکار شدم، میگفت به هر کس گفتم نتوانستم پول تهیه کنم، گفتم میروم حرم و به آقا میگویم. ایشان در عین حال که عارف بود بسیار فرد سادهای نیز بود. تعریف میکرد که سحر رفتم حرم و با امام رضا(ع) بسیار خودمانی صحبت کردم، و گفتم امام رضا(ع) من برای مادرتان نجمه خاتون سوره مبارکه یس را میخوانم دویست هزار تومان پول نیاز دارم اگر ممکن است امروز عطا کنید. از همان جایی که شهید هاشمینژاد دفن است و ما نیز کشیکمان همانجاست، میگفت از همان کنار مزار شهید هاشمی نژاد، روبه قبله سه آیه از سوره یس را خواندم که یک سیدی آمد، که او مشاور من در تهران بود، من را دید و بعد احوالپرسی گفت ما دنبالتان بودیم و دسته چکی درآورد و به تاریخ آن روز مبلغ 100 هزار تومان نوشت، من که دیدم 100 هزار تومان است روبه ضریح کردم و بدون آن که آن سید بفهمد با انگشتان دستم به سمت ضریح آقا اشاره کردم که آقا دویست تومان! چک را که نوشت و داد دست من دیدم که نوشته 2 میلیون ریال.
من از این هم سادهتر دیدم، خودم میخواستم پسرم را داماد کنم، پولی نداشتم و صفر بودم. همین آقای مظلومی همیشه به من میگفتند که نگذار پولت زیاد شود، مغرور میشوی، همیشه سعی کن خیلی پول نداشته باشی. حالا ما میخواستیم پسر داماد کنیم و هیچ پولی هم نداشتیم. با خودم گفتم مگر امام رضا(ع) ما را نمیبیند، حتما ایشان ما را میبینند و میدانند که ما خادم و خدمتگزارشان هستیم. در اداره در همین فکر بودم که پول از کجا به دست بیاورم که یکدفعه از بانک تماس گرفتند و گفتند تبریک میگوییم اولین و بالاترین جایزه بانک به شما رسیده است. من ته حسابم پول اندکی بود. از طرفی بین این همه جمعیت که در بانک حساب دارند چطور دقیقا زمانی که من نیاز داشتم جایزه به اسم من درآمد. اینها همه از کرامات آقاست که با یک واسطهای عنایتشان را نصیب بندگان خدا میکنند.
تا زمانی که ایرانیان به زیارت ما میآیند و در مراسم عزای ما شرکت میکنند امنیت خواهند داشت
آیتالله آشتیانی در زمان مشروطه فردی بودند شبیه به آیتالله بهجت. از ایشان جریانی تعریف شده است که مکتوبش به دست ما رسیده است. ایشان زمانی برایش مشکلی پیش میآید و تصمیم میگیرد به مشهد برود، در بین راه در حالت مکاشفه 14 خیمه سبزرنگ را میبیند. میرود به خیمه اول آنجا پیامبر اکرم(ص) را میبیند و عرض میکند آقا من این مشکلات را دارم. حضرت میفرمایند چون زائر فرزندم رضا(ع) هستید بروید نزد خود ایشان. آقای آشتیانی میروند نزد امام رضا(ع) و به ایشان مشکلاتش را میگوید و بیان میکند من سه مشکل دارم یکی بیماری مزمن و طولانی است که دچارش شدهام، دوم این که کمونیستها به ایران آمده اند و من میترسم که ضربهای به ایران بزنند و دین ما را از بین ببرند، در پایان نیز میگوید آقا از لحاظ مالی مشکل پیدا کرده ام و قرض دارم. امام رضا(ع) میفرمایند قرضت را ادا کردیم، بیماری مقدر است و به نفع توست، نگران کمونیستها هم نباش و بعد میفرمایند تا وقتی شما با ما هستید و به زیارت ما میآیید و در مجالس عزاداری ما شرکت میکنید در امان هستید. بنابراین طبق گفته امام معصوم(ع) ایران به خاطر این موارد است که در امان است. الان نیز همه اطراف ما در آتش است اما ایران را امام ضمانت کرده است.
ثبت خاطرات و کرامات وقتی صورت میگیرد که از صحتش اطمینان داشته باشیم
نسیم: آقای حیدری نحوه ثبت و ضبط این کرامات چگونه است؟
خادم امام رضا(ع): ما در تحقیقاتمان از صفر شروع نکرده و سراغ هرکسی هم نرفته ایم، اگر من بگویم که یک فرد معمولی به من چنین گفت شاید ته دلتان باور نکنید، اما ما به سراغ بزرگان رفتهایم، مثلا میگوییم علامه حسن زاده به ما چنین گفت، یا میگوییم آقای بهجت مستقیما به ما چنان فرمودند بر این گونه حرفها نمی توان شک کرد مگر این که خود انسان خدایی نکرده شک در دلش باشد. این نحوه ثبت ما است. مسائلی از قبیل مثلا شفا گرفتن و …. را فرد اطلاع میدهد، این گونه نیست که بدون دلیل و مدرک قبول کنند بلکه بالافاصله در آن جا پرونده تشکیل میشود، و سراغ پرونده پزشکی و پزشک معالج میروند و صحت گفتار را بررسی میکنند. اگر ببینند که تمام مدارک درست است و شفای بیماریاش از طرف پزشکان مورد تأیید است آنها نیز این موضوع را قبول میکنند در غیر این صورت موضوع شفا رد خواهد شد.
ماجرای مادر و فرزندی که با عنایت امام رضا(ع) زنده ماندند
یک راه را هم یکی از عرفا به من یاد داده است به نام آقای حکیم باشی، می گفتند ببینید نذورات چه طور است کسانی که شاید برای 100 تومان کم و زیاد با یک راننده تاکسی ممکن است بحث کنند اما این چنین نذر بارگاه امام رضا(ع) میکنند. اینها نشان دهنده کراماتی است که مردم از امامشان دیدهاند. مدیر حرم که بودم فردی آمد که مقدار زیادی طلا داد، از او پرسیدم اقا ببخشید اینها برای چیست؟ گفت شما چه کاره هستی؟ گفتم مدیر حرم هستم. بعد که فهمید من مدیر حرم هستم شروع کردن به توضیح دادن، گفت من اهوازیام. 16 سال پیش همسرم باردار شد دکترها گفتند که باید رضایت بدهی زیرا یا مادر و یا بچه زیر عمل از بین میروند. من بسیار ناراحت شدم و با دلی غمگین در خلوت با امام رضا(ع) صحبت کردم و گفتم که اگر هم همسر و هم فرزندم زنده بمانند هرچه طلاآلات داریم به حرم بدهیم.بعد گفت که اقا عنایت کردند و نوزاد و مادرش هر دو سالم به دنیا آمدند. 16 سال گذشت و امروز آمدم تا نذرم را ادا کنم.
رهبری معظم هر بار به حرم میآیند آستانه درب روضه را بسیار میبوسند
نسیم: آیا از آمدن امام(ره) و یا آقا به حرم خاطرهای دارید؟
خادم امام رضا(ع): امام قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به حرم میآمدند و هرگز از بالای سر امام رضا(ع) وارد نمیشدند، اما بعد از پیروزی انقلاب ایشان با طی الارض به حرم میامدند من برای این گفتهام شاهد دارم. عارفی بودند به نام آقای مولوی قندهاری به من فرمودند امام(ره) با طی الارض به حرم میآمدند.
گفته میشود که امام خمینی هربار هم که به مشهد سفر داشتهاند بسیار زود بازمیگشتند و در سفر بسیار به زائران کمک کرده و ظرف میشسته و چایی آماده میکردهاند و اعتقاد داشتند که خدمت به زائران از زیارت کمتر نیست.
آقا را من خیلی در حرم دیدهام، همین چند روز پیش هم حرم تشریف داشتند، بنده دیدهام که آقا به حرم که میآیند طولانی در را میبوسند، پشت به قبله میآیند و قسمت آستانه در روضه را شدیدا میبوسند جای اصلی ضریح و مدفن اصلی امام رضا(ع) که سرداب است بیشتر به آن جا میروند. مثلا در جنگ سی و سه روزه آقا از اینجا به سید حسن نصرالله پیام فرمودند. امام(ره) میفرمودند که مرکز ایران آستان قدس رضوی است.آقا هم همیشه پیام اول سالشان از آستان قدس رضوی است.
امام رضا(ع) فرمودند برای این جوان دعا نکن، او نماز صبحش قضا میشود
تعدادی خواستهها نیز به ضرر شخص است مخصوصا اگر ضرری معنوی داشته باشد، این را هرگز امام(ع) هرگز به شما نخواهند داد. در این میان گاهی فردی حاجتی دارد اما هرگز به خواستههای امام(ع) عمل نمیکند، این مورد نیز بسیار مهم است، مثلا در همین ضبط و ثبت کرامات امام رضا(ع) آقای حقشناس میگفتند من به حرم امام رضا(ع) رفتم و جوانی را دعا کردم، از امام رضا(ع) جواب شنیدم که فرمودند برای این جوان دعا نکن. گفتم چرا آقا؟ فرمودند این جوان نمازهای صبحش هر روز قضا است. بنابراین معلوم میشود که باید به فرمایشات ائمه(ع) عمل کرد و گاهی همین مورد موجب نگرفتن حاجت و دعای انسان است.
دم در صحن آزادی حاجتت را از آقا طلب کن
این را هم مطرح کردم که گاهی روا شدن حاجت به ضررمان خواهد بود، من خاطرهای از آقای بارانی شنیدم که مصداق همین گفته است. آقای بارانی امام جمعه مهدی شهر هستند. ایشان استادی داشتند به نام آقای مولوی که استاد بنده نیز بودند. آقای مولوی میفرمودند که ورودی صحن آزادی و دم در خبری است(مکان با اهمیتی است و خوب است که آنجا دعا کنید). آقای بارانی میگفت من طبق گفته آقای مولوی رفتم و آنجا ایستادم و دستم را به سوی امام رضا(ع) دراز کردم و حاجتی خواستم. همان لحظه یک دفعه کبوتری که پرواز میکرد دست من را کثیف کرد. من خیلی ناراحت شدم و گفتم خیلی بد شد. من همان طور رفتم نزد آقای مولوی. گفتم آقای مولوی این چه سری بود که به ما یاد دادید؟ گفت آقای بارانی از امام(ع) چه خواستی؟ گفت من مال خواستم. در گذشته بیپولی زیاد کشیدهام و حالا از آقا مال خواستم. آقای مولوی گفتند جواب تو همین است. مال زیاد میخواهی چه کنی؟ مگه نمیدانی مال زیاد ممکن است انسان را بدبخت کند. گفتند این بار برو همان جا و نگو که مال زیاد میخواهم برو و عزت بخواه. دوباره رفتم و گفتم امام رضا(ع) میخواهم با عزت زندگی کنم در کنارش خیلی خودمانی هم به امام(ع) گفتم آقا جان شما اسب و مرکب خوبی داشتید یک ماشین خوب ایرانی هم نصیب بنده کنید، از طرفی شما هیچ وقت هم مستأجری نکشیدهاید، مستأجری خیلی سخت است، یک خانه هم به من عنایت کنید. آقای بارانی میگفت هر سه این حاجتهایم را امام رضا(ع) به من داد. به خداوند قسم که به من هم آقا داده است، منتهی باید توجه کنید که شاید زمانی خواستهتان به ضرر شماست. کتاب روح مجرد علامه تهرانی را بخوانید قسمتهایی دارد که چرا بعضی حوائجمان روا نمیشود. البته گاهی هم انسان تنها به زبان حاجتی را مطرح میکند اما دلش خبری نیست.
به حیدری بگویید این دعا را تکرار نکند
من زمانی که مدیر کل بودم هر روز خواستهای را به آقا(ع) مطرح میکردم. یک روز آقایی ناشناس به دفترم آمد و گفت آقای حیدری این درخواستی که شما هر روز میروی و از آقا میخواهی زمانش نرسیده است. گفتم شما که هستید؟ گفت من بخش رضوی کار میکنم. من فکر کردم همین طوری میگوید. پرسیدم شما میدانید من از امام رضا(ع) چه میخواهم؟ گفت شما مدتی است میروید و این نیاز را مطرح میکنید و بعد عین جمله من را تکرار کرد. من متعجب شدم که این آقا از کجا حاجت من را میداند. بعدها که با هم دوست شدیم از او پرسیدم که شما از کجا حاجت من را میدانستید؟ گفت من حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بودم مستقیم و در بیداری به من گفتند که به فلانی بگویید که این دعا را تکرار نکند، زمانش فرا نرسیده است، باید زمانش فرا برسد.
نسیم: یک قسمتی در حرم هست که مردم در کنار دیوار زیارت میکنند رواق دارالاجابه. آیا واقعا نزدیک ترین مکان به آقا(ع) همان جاست؟
خادم امام رضا(ع): بله، نزدیکترین نقطه به بدن مطهر امام رضا(ع) است و کاملا موثق است. چون بدن در سرداب است.
نسیم: نمیشد آن جا را هم مانند بالا ضریح گذاشت؟
خادم امام رضا(ع): همه جای حرم حتی دیواهایش نیز مقدس است. علی آقا فرزند آقای بهجت تعریف میکردند که من دستم مشکلی پیدا کرد اما به پدر نگفتم. یک روز که به نزد ایشان رفتم فرمودند کسی که دستش درد میکند به دیوار حرم دستش را بکشد شفا پیدا میکند. یک لحظه به خود آمدم و متوجه شدم که ایشان منظورشان من هستم. سه بار به حرم رفتم و دستم را به دیوار، نه ضریح کشاندم و دستم خوب شد.منظورم از این گفته این بود که عرفا و علما همه جای حرم را مقدس میدانند.
روز ولادت امام رضا(ع) هیچ کس دست خالی برنمیگردد
نسیم: آقای حیدری چه زمانهایی از حرم را خیلی دوست دارید؟ سحر، زمان طلوع و یا غروب آفتاب؟
خادم امام رضا(ع): من روز ولادت امام رضا(ع) را بسیار دوست دارم زیرا این روز بهترین روز است و به همه عیدی میدهند و استثنا هم ندارد. آقا به تمامی زائرین هدیه میدهند. حتی حیوانات نیز به امام رضا(ع) پناهنده میشوند. جریان آن شتری که سالها قبل فرار کرد و به حرم امام رضا(ع) پناهنده شد حقیقت دارد از خیابانهای قدیمی مشهد فرار کرده بود و خودش را به حرم رساند و دقیقا روبه روی پنجره فولاد نشست. همه هم این صحنه را دیده بودند. آن را آوردند و دیگر ذبحش نکردند تا خودش مرد. صاحبش هم خادمی است که هنوز هم هستند.