مطالبه معلمان و فرهنگیان شاغل در مدارس استثنایی از وزیر آموزش و پرورش

جناب آقای صحرایی وزیر محترم آموزش و پرورش:

معلمان و فرهنگیان شاغل در مدارس استثنایی با چالش های فراوانی در زمینه ی آموزش وپرورش فرزندان خاص ایران زمین روبرو هستند که باعث فرسودگی شغلی در آنها شده است. متاسفانه با وجود تلاش زیاد برای بدست آمدن وضعیت مطلوب در دانش آموزان، این چالش ها رسیدن به هدف را برای معلمان سخت کرده است. از این رو قصد داریم با برشمردن این مشکلات، مسئله را به اطلاع شما و گروههای زیر مجموعه ی تحقیق وزارت برسانیم تا برای بهبود وضعیت آموزشی، تربیت دانش آموزان و معلمان آنها چاره اندیشی شود. باشد که توفیقات الهی چراغ راه شما وتمامی کسانی باشد که در راه اعتلای آموزش وپرورش و بخصوص آموزش دانش آموزان با نیاز ویژه گام برمی دارند .

۱. نیاز به تغییر ساعت های آموزشی و کاستن آنها با توجه به مشکلات زیادی مانند شرایط مترتب بر جسم و روان دانش آموزان و حتی معلمان آنها.

۲. تغییر محتوای آموزشی برای گروه‌های مختلف دانش آموزان استثنایی با توجه به تفاوت های بسیار آنها در یادگیری، بیماری های مختلفشان، شرایط فیزیکی و روانی و عاطفی و نیز تفاوت های هوشمند.

۳. هدف گذاری های کم و کوتاه مدت یک ماهه؛ بطوری که در صورت پیشرفت و یادگیری، مشخص نمودن گام بعدی برای هر دانش آموز با نظر معلم، مشاور، کاردرمانگر و سرپرست یا معاون آموزشی دوره دیده و زبده باشد. برداشته شدن نظام ترمی واحدی برای گروه‌هایی مثل گروه نیازویژه ذهنی چرا که تجربه‌ نشان می دهد، فایده چندانی برای معلم و دانش آموز ندارد و اساساً مدارس قادر نیستند، دانش آموزی را که در یک یا چند واحد درسی نمره نگرفته است، کلاس بندی کنند. همچنین برداشته شدن آزمون از سه پنجم کتب درسی که در راستای همین اهداف است و یکی از اشتباهات برنامه ریزی درسی است .

۴. به کارگیری پاره وقت و تمام وقت دستیار معلم با توجه به مشکلات دانش آموزان؛ این افراد را می توان از نیروهای آزاد علاقمند انتخاب کرد و پس از توانمند کردن آنها طی دوره های مناسب، برای کمک به معلمان به کار گرفت. متاسفانه معلمان چه در مدارس عادی و چه استثنایی دست تنها و بی یاور هستند و هرگز نمی توانند بازدهی مناسب داشته باشند زیرا با کوهی از محتوای نامتجانس و دانش آموزانی با انواع یادگیری و مشکلات مختلف روبرو اند و تنها راهکار آن، تسلط بر روش های تدریس و … نیست .

۵. تعدد دانش آموزان: در مدارس استثنایی و حتی عادی، تعداد دانش آموزان در یک کلاس زیاد بوده و نیازمند آن است که استاندارد تعداد دانش آموز در کلاس باز بینی شود. به آن دلیل که استاندارد تعریف شده با توجه به امکانات، تعداد فضاهای آموزشی، تعداد معلم و دانش آموزان است و درعمل می بینیم که منجر به ناکارآمدی شده است .

۶. گذراندن دوره های نوین کار با دانش آموزان استثنایی؛ معلمان و مربیان تربیت بدنی، در صورت امکان حضوردستیار معلمان، کاردرمانگر، مشاوره و.. نیازمند دوره های مناسب شغلی با روش های جدید علمی هستند و به منظور تعیین هدف های آموزشی و غیره، ارتباط تنگاتنگی بین معلم و کاردرمانگر، مربی تربیت بدنی،مشاور، سرپرست یا معاون آموزشی نیاز است.

۷. تعیین مجدد اهداف آموزشی؛ اهداف آموزشی باید پلکانی و به آهستگی، با توجه به بهره ی هوشی و توانایی های جسمی دانش آموزان با مشورت معلم،کاردرمانگر و سرپرست آموزشی تعیین شود. ولی متاسفانه شاهد آن هستیم که این موضوع نه تنها رعایت نشده است، بلکه دانش آموز و معلم را در مواجهه با هدف گذاری های اشتباه، غیر اصولی، شتاب زده قرار داده است و بدون در نظر گرفتن سطح شناختی، جسمی و روانی فرد، دانش آموز را بهت زده کرده است؛ در نتیجه کمکی به ایجاد عزت نفس چه برای دانش آموز و چه برای معلم نمی کند. به طور مثال نمی توانیم از همه ی دانش آموزان انتظارات یکسان داشته باشیم بنابراین کتب و محتوای یکسان نیز مناسب نیستند.

 ۸. تغییر در فضای آموزشی؛ کلاس های دانش آموزان استثنایی مناسب نیستند و نیازمند امکاناتی چون مفروش شدن کلاس، نزدیک شدن آن به فضای منزل، وجود اتاق بازی درمانی است تا در ساعت کار درمانی و تربیت بدنی استفاده گردد و اگر نیاز باشد به هر دلیلی دانش آموز از کلاس خارج شود، مشاور وقت دانش آموز را پوشش دهد. در مدارس ما نگه داشتن دانش آموزان با مشکلات کم توجهی و بیش فعالی در فضای محدود کلاس، جز اتلاف وقت و زیان به آموزش ثمری نداشته است. البته می توان با تجهیز کلاس، حضور دستیاران و کم نمودن تعداد دانش آموز و اهداف درسی از این قبیل مشکلات کاست.

۹. برقراری ساعت هایی تحت عنوان کاردرمانی، پرورشی، مشاوره ای دربرنامه ی درسی تمامی مقاطع و گروه ها؛  به نظر می رسد برای رسیدن به اهداف بهتر آموزشی و تربیتی، مشاوران و حتی مربیان امور پرورشی نتوانسته اند نقش قابل توجهی در مدارس داشته باشند. این موضوع نشان گر آن است که باید در ساعات آموزشی بازنگری شود و علاوه بر ساعت کار درمانی که با حضور معلم و کاردرمانگر انجام می شود، ساعت مشاوره ای و تربیتی نیز در برنامه ی درسی تعبیه گردد. بهتر این است که همه ی این افراد در رابطه ای تنگاتنگ برای برآورده شدن اهداف باشند و به گونه ای در هم ادغام شوند.

۱۰. ارتباط معلم با سایر نیروهای مدرسه و خانواده ها؛ وقتی  می توانیم مدرسه ی خوبی داشته باشیم که معلم ساعتی فارغ از آموزش برای ارتباط با والدین و نیز جلسه با کاردرمانگر،مشاور و مربی تربیتی داشته باشد تا اهداف مربوط به هر پایه را مرور کند و با توجه به توانایی دانش آموزان، آنها را تعدیل کنند؛ البته پیشنهاد می شود، دانش آموزان سطح بندی شوند و هر دانش آموز اهداف یادگیری خاص خود را داشته باشد. اما متاسفانه با کتبی مانند کتب عادی سرو کار داریم و اهداف عملی سنگین و طاقت فرسا! در مدارس ما کارهای عملی سنگین به شکلی است که معلمان به اجبار کار دانش آموز را انجام می دهند. وقتی دانش آموزی قادر به نوشتن یا انجام یک کار عملی و حتی ذهنی نیست، باید جایگزینی وجود داشته باشد

۱۱. نگاه ویژه به نیروهای استثنایی؛ این عزیزان اگر چه ۷۲ روز کاری در سال تحت عنوان سنوات ارفاقی به سابقه شان اضافه می شود ولی در طول سال تحصیلی با اضطراب،  افسردگی ، بیماری های جسمی بیشتری نسبت به افراد عادی مواجه هستند و نیازمند به تعدیل هدف گذاری های آموزشی، کم کردن ساعت حضور در مدرسه، بهسازی و نشاط در فضای آموزشی هستند؛ البته در درجه ی اول این فشارها را معلمان تحمل می کنند که اگر در برنامه ی درسی حضور مشاور، مربی پرورشی و کاردرمانگر گنجانده شود، با اطمینان می توان گفت، معلمان برنامه ای هدفمند برای استراحت، نوشتن اهداف جدید برای دانش آموز، تماس و ارتباط درست با اولیا خواهند داشت.

۱۲. معلولیت نیروهای آموزش استثنایی؛ تعدادی از نیروهای شاغل در آموزش و پرورش استثنایی خود دارای معلولیت های متفاوت و بیماری های صعب العلاج و خاص هستند که نیازمند توجه در رتبه بندی آنها، کاستن ساعات کاری شان یا تعدیل اهداف آموزشی و درگیر نمودن مستقیم سایر نیروها در امر آموزش و پرورش هستند. این موضوع  می تواند از آلام آنها بکاهد و سنوات کاری آنها بهتر است بازبینی شود. به طور مثال فردی که معلولیت شدید و خیلی شدید دارد، نیمه وقت و تمام حقوق محسوب خواهد شد، در حالی که افراد با معلولیت خفیف و متوسط یا دارای بیماری صعب العلاج و خاص، اگر در شرایطی یکسان با دیگران کار کنند، خیلی زود از کار افتاده خواهند بود. از آنجایی که عدالت باید برقرار شود، این امر توجه بیشتری همچون حذف بعضی آیتم های رتبه بندی برای آنها و امکان استراحت در محیط کار و کم کردن ساعت کاری و غیره می طلبد.

۱۳. مقایسه ی اصولی و دقیق آموزش استثنایی در کشورهای مختلف؛ این امر کمک زیادی به بهبود وضعیت موجود در آموزش، ارزشیابی دانش آموزان و حتی شرایط کاری همکاران خواهد کرد. ما برتری ها و کاستی هایی داریم که با مطالعه ی نحوه ی آموزش و ارزشیابی کشورهای مختلف می توانیم آن را بهتر هدایت کنیم.

۱۴. حذف سیستم ارزشیابی نمره برای حداقل برخی گروه‌های استثنایی مانند دانش آموزان گروه کم توان ذهنی و جایگزین کردن فهرستی از اهداف و خرده مهارت ها با توجه به نیاز هوشی جسمی و روانی هر دانش آموز جدا از دیگری؛ بهتر است سطوح مختلف به جای پایه های تحصیلی قرار گیرد، بطوری که اگر دانش آموزی هدفی را در طول ماه کسب نکند آن هدف را تا یادگیری تکرار کند و در صورتی که عدم توانایی وی محرز شد هدفی دیگر جایگزین شود. این عزیزان نیازمند حمایت هستند و در هر شرایطی عزت نفس و اعتماد به نفسشان نباید خدشه دار شود. اما متاسفانه شاهد این اتفاق هم برای دانش آموزان و والدین و معلمان آن ها هستیم.

و در آخر :

رتبه بندی به شکل فعلی اساسا موجب سواستفاده برخی مدیران و معاونان و نیز رقابت غیر اصولی در میان اعضای مدرسه شده است، افراد را از همدلی به سوی رقابتی نادرست سوق داده است و ملاک های نادرست  نمی تواند نشان از زحمات معلمان دهد.  شاهد این بوده ایم که به معلمی توانمند و خدا ترس که تمام وقت خود را برای دانش آموز گذاشته است رتبه ی کمتری تعلق گرفته است نسبت به معلمی که در وقت کلاسی به نوشتن مقاله ، اقدام پژوهی، فراهم نمودن مقدمات جشنواره و …. می پردازد و بجای مبادرت به چنین اموری در منزل، خود را برای دانش آموز خسته نمی کند. مشاهدات سالها انجام وظیفه در آموزش و پرورش نشان می دهد، ما نیازمند تغییرات ساختاری و زیرساختی هستیم که یکی از آنها تربیت معلم است و نه همه‌ی آن . از این رو تقاضا داریم  همان طور که معلم باید تفاوت های فردی دانش آموزان را در عملکردشان مورد توجه قرار دهد ، آموزش و پرورش نیز در رتبه بندی فرهنگیان به این مهم بپردازد، به گونه ای که در واقع نیاز نیست همه معلمان به دنبال نوشتن مقاله و اقدام پژوهی و…باشند. همان طور که مستحضرید ممکن است معلمی توانایی اجرایی بالایی داشته باشد ولی نویسنده ی مقاله واقدام پژوهی و..نباشد واین مورد کاملا نادیده گرفته شده است.

فرهنگیان شاغل در مدارس استثنایی کشور

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *