کمبود معلم سال ۹۹ را از الان دریابیم/ کاهش فشار کمبود معلم از سال ۱۴۰۱

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ دیگر فرقی نمی‌کند در قلب پایتخت باشد یا در جنوبی‌ترین  نقطه کشور مثل اهواز، حالا دیگر مسئله “کمبود معلم” دامن‌گیر بسیاری از استان‌های کشور شده است.

وضعیت قرمز کمبود معلم را برای نخستین بار اسفندیار چهاربند رئیس مرکز برنامه‌ریزی و نیروی انسانی وقت آموزش‌وپرورش در سال 97 اعلام کرد؛ او گفت: تا سال 1401 خروج نیرو از آموزش‌و پرورش خارج از عرف متداول است در سال 97 حدود 65 هزار نفر مشمول بازنشستگی هستند که پیش‌بینی می‌کنیم 55 هزار بازنشسته شوند و اگر بدین صورت که تا امروز بوده واکنش نشان داده شود شدت کمبود نیرو تا سال 1399 آموزش و پرورش را از پا در می‌آورد!

حالا می‌توان ردی از صحبت‌های او را در آموزش‌وپرورش یافت، آنجا که کلاس‌های درس مدارس دولتی امسال تا همین اواخر مهر بدون معلم مانده بودند و تمام روش‌هایی که با استفاده از آن می‌شد اوضاع را مدیریت کرد،‌ به کار گرفته شده است از رساندن جمعیت کلاس‌های درس به بالای 40 نفر تا به کار بردن روش‌هایی همچون خرید خدمت آموزشی، استفاده از انواع معلمان از حق‌التدریس و بازنشسته…

حتی کار به جایی رسیده است، نیروهای نهضتی که سال‌ها قبل به آموزش بزرگسالان مشغول بودند به عنوان معلم وارد دوره ابتدایی شده‌اند و وقتی که هدف فعلاً فقط خالی نماندن کلاس‌های درس از حضور معلم باشد، طبیعی است اهمیتی ندارد که کیفیت آموزش چگونه خواهد بود؟

البته در ایجاد این شرایط، سیاست‌های نادرست سال‌های اخیر، مازاد دانستن بخشی از معلمان، رویکرد دولت برای استفاده از روش‌هایی همچون خرید خدمات آموزشی از بخش خصوصی و جایگزین کردن آن به جای استخدام رسمی معلمان و در یک کلام در اولویت قرار نداشتن آموزش‌وپرورش و مدارس دولتی، بی‌تأثیر نیست.

در سلسله مصاحبه‌هایی که به منظور بررسی وضعیت کمبود معلم مدنظر داشته‌ایم، به سراغ مسئولان، سیاست‌گذاران و کارشناسان خواهیم رفت تا دلایل تصمیماتی که امروز آموزش‌وپرورش را گرفتار بحران کمبود معلم کرد و دانش‌آموزان مدارس دولتی را از حداقل‌های کیفی محروم کرده است، بررسی کنیم.

در بخش نخست از این سلسله گفت‌وگوها با علی اصغر فانی؛ وزیر اسبق آموزش‌وپرورش که به کاهش جمعیت معلمان باور داشت به گفت‌وگو نشستیم که مشروح این گفت‌وگو را در لینک زیر می‌توانید بخوانید:

بیشتر بخوانید

  در گفت‌وگوی دوم به سراغ علی الهیار ترکمن؛ معاون برنامه‌ریزی  توسعه منابع وزارت آموزش‌وپرورش رفتیم تا ماجرای کمبود معلم، سیاست‌های اتخاذ شده سال‌های اخیر و نقش آن در گرفتار شدن آموزش‌وپرورش در بحران کمبود معلم را بررسی کنیم.

بخش جالب این گفت‌وگو آنجا بود که هشدار اسفندیار چهاربند درباره این موضوع “کمبود شدید معلم در سال 99 آموزش و پرورش را از پا در می‌آورد” این بار از سوی الهیار ترکمن شنیده می‌شود و او هم می‌گوید: از هم‌اکنون باید برای سال 99 چاره‌اندیشی کنیم چون ادامه شیوه‌های فعلی با توجه به  تعداد افرادی که از آموزش‌وپرورش بازنشسته می‌شوند غیر ممکن است و باید حجم قابل قبولی از نیروی انسانی داشته باشیم تا بتوانیم کلاس‌های درس را پوشش دهیم.

در ادامه مشرح گفت‌وگوی تسنیم با معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش‌وپرورش آمده است:

بازنشستگی 255 هزار نفر تا سال 1403

تسنیم: آموزش‌وپرورش در سال‌های اخیر و سال‌های پیش رو با موج بازنشستگی معلمان مواجه خواهد بود، آیا برآورد دقیقی دارید که تا سال 1404 آموزش و پرورش به چه تعداد نیروی انسانی نیاز دارد؟

 وزارت آموزش و پرورش مثل هر دستگاه اجرایی دیگر که از منابع دولتی اعتبار دریافت می‌کند باید در چارچوب سیاست‌های دولت حرکت کند و نیاز داریم که سند جامع نیروی انسانی خود را تدوین کنیم، هم‌اکنون برآورد دقیقی از نیروهای خروجی داریم و حتی با فرض به تعویق انداختن بازنشستگی و استفاده از تمام ظرفیت‌های ماده 103 قانون مدیریت خدمات کشوری می‌دانیم که 255 هزار نفر تا سال 1403 از آموزش و پرورش خارج می‌شوند.

اما اینکه ورودی‌های آموزش‌وپرورش چه تعداد باشد و نیاز ما براساس نُرم‌های قانون جامع اصلاح نظام اداری و سند تحول بنیادین در چه حوزه‌‌هایی باشد را باید در چند حوزه طبقه‌بندی کرد.

یک حوزه از نیاز ما به نیروی انسانی مربوط به نیروهای آموزشی است یعنی معلمانی که باید به کلاس درس بروند و وظیفه  تدریس را بر عهده دارند اما علاوه بر معلم تعداد دیگری نیرو نیاز داریم یعنی مربی پرورشی، مربی بهداشت، مشاور مدارس، مدیریت آموزشگاه و معاون در مدارس که مجموعه آنها را به باید به صورت یک پکیج در نظر بگیریم.

حتی به نیروی اداری نیز احتیاج داریم و باید بدانیم مجوزهایی که سالانه از سوی سازمان اداری و استخدامی صادر و به آموزش و پرورش ابلاغ می‌شود در راستای سیاست‌های اصلاح نظام جامع امور اداری و سیاست‌های سند تحول بنیادین باید در چه سطحی باشد.

شناسایی کامل کمبود معلم با همراهی دو نهاد

امسال کار دیگری انجام دادیم و از الان به پیشواز سال 99 رفتیم یعنی منتظر نماندیم که سال جدید بیاید و بعداً یک حالت انفعالانه داشته باشیم و حتی نتوانیم نظر دستگاه‌های سیاستگذار مانند سازمان برنامه و بودجه و اداری و استخدامی را جلب کنیم، کارگروهی با دستور وزیر آموزش و پرورش و موافقت آقای نوبخت و انصاری تشکیل شده و در حال کار کردن بر روی این موضوع است تا در درجه اول کمبود معلم را کامل شناسایی کنیم چون اولویت با معلم است و در کنار‌ آن تأمین نیروهایی همچون مشاور، مربی پرورشی، مربی بهداشت و بحث مدیریت مدارس را دنبال کنیم.

تسنیم: قبل از اینکه کارگروه تشکیل شود نمی‌دانستید که وضعیت به چه صورت است؟ طبیعی است که یک دستگاه چشم‌اندازی داشته باشد و بداند مثلاً تا 10 سال آینده چه تعداد از نیروهایش بازنشسته می‌شوند و برای جبران آن برنامه‌ریزی‌های لازم را انجام دهد، از سوی دیگر آمار آموزش و پرورش درباره کمبود نیروی انسانی تا چه اندازه از سوی سازمان اداری و استخدامی تأیید می‌شود؟

255 هزار نیروی انسانی با فرض به تعویق انداختن بازنشستگی برای بعد از 30 سال یعنی اگر بتوانیم همه را تا فرجه 35 سال اشتغال نگه‌ داریم تا سال 1403 نیاز داریم اما قانون گفته است تمام دستگاه‌های اجرایی از جمله آموزش و پرورش به ازای هر سه خروجی یک ورودی می‌توانند داشته باشند ما برای اینکه این قانون را با نیازهای آموزش و پرورش منعطف کنیم، این کارگروه را تشکیل دادیم و اگر قرار بود براساس قانون اقدام کنیم، تکلیف ما مشخص است.

قوانین استخدامی را مطابق با شرایط آموزش‌وپرورش منعطف خواهیم کرد

آموزش‌‌وپرورش برای اعلام نیاز به تنهایی کافی نیست و یکی از اصلی‌ترین مؤلفه‌های موفقیت، این است که نهادهای سیاست‌گذار را با خودمان همراه کنیم؛ اگر با یک زبان مشترک برای تأمین نیازها حرکت کنیم آنها را همراه خواهیم کرد و دستاورد خوبی حاصل می‌شود، این کارگروه با این هدف تشکیل شده که قانون را با شرایط آموزش و پرورش منعطف کنیم و زبان مشترک بین سازمان برنامه‌وبودجه با آموزش و پرورش ایجاد شود و اینگونه نیست چون ما نمی‌دانستیم نیازمان به نیرو به چه تعداد است، کارگروه تشکیل دادیم.

ادامه شیوه‌ فعلی غیرممکن است!

از هم اکنون باید برای سال 99 چاره‌اندیشی کنیم چون ادامه شیوه‌های فعلی با توجه به  تعداد افرادی که از آموزش‌وپرورش خارج شده و می‌شوند غیرممکن است و باید حجم قابل قبولی از نیروی انسانی داشته باشیم تا بتوانیم کلاس‌های درس را پوشش دهیم.

تسنیم: آماری که از نیاز به نیروی انسانی اعلام می‌کنید یعنی 255 هزار نفر تا سال 1403، از سوی سازمان اداری و استخدامی و سازمان برنامه و بودجه مورد تأیید قرار گرفته است؟ چون یکی از مشکلات این است که آمار نیاز آموزش‌وپرورش به نیروی انسانی مورد تأیید نهادهای سیاست‌گذار نیست!

از وقتی که سامانه‌ها شکل گرفته و در دستگاه‌های اجرایی نهادینه و مستقر شده، شرایط خوبی ایجاد شده است و ما هر صحبتی که می‌کنیم براساس اطلاعات سایت کارمند ایران است یعنی تمام اطلاعات کارمندان خود را آنجا وارد کرده و سال استخدام و سنوات خدمت آنها مشخص است و سازمان‌های مربوطه می‌توانند ورود پیدا کرده و تأیید صحبت‌های ما را مشاهده کنند.

تسنیم: چرا در زمان وزرای قبلی از جمله آقای فانی به استخدام معلم توجه کافی نشد که هم‌اکنون در هر دو بخش کمیت و کیفیت نیروی انسانی به مشکل بربخوریم، به عنوان مثال چرا در دوره‌ای دانشگاه فرهنگیان نسبت به جذب دانشجو بی‌توجهی کرد تا الان وضعیت نیروی انسانی به حالت قرمز برسد و کیفیت و کمیت هر دو زیر سوال برود؟ یعنی  دولت وضعیت آموزش‌وپرورش و تبعات منفی کمبود معلم بر وضعیت مدارس دولتی را نمی‌داند تا برای اعطای سهمیه‌های استخدامی مورد نیاز همراهی کند؟

فانی در به کارگیری نیروهای بازنشسته افراط کرد

 آقای فانی از وزرایی بود که آموزش و پرورش را از پایه می‌شناخت و دیدگاه‌های خیلی خوبی داشت و نخستین وزیری بود که 5 محور در سیاست‌های خود مطرح کرد که واقعاً مورد نیاز و توجه آموزش و پرورش است اما روش‌های اجرایی درستی را به کار نگرفت، او یکی از وزرایی بود که در به کارگیری نیروهای بازنشسته به‌شدت افراط کرد یعنی می‌خواست رویکرد جدید را با فکر گذشته اجرا کند!

تیم مدیریتی آقای فانی را اگر بررسی کنید اکثر آنها بازنشسته بودند که برخی تا بیش از یک دهه از بازنشستگی آنها می‌گذشت، رویکرد جدید و 5 محوری که در قالب یک منظومه بیان کرد باید با یک فکر جدید اجرا می‌شد و در عمل بسیاری از مدیرانش به ویژه در حوزه بودجه و نیروی انسانی با این 5 محور مخالف بودند، تعارضی که الان در صحبت‌ها و موارد می‌بینید از این تناقض شکل گرفته است.

مورد دیگر این است که آقای فانی همراه کردن نهادهای بیرونی به ویژه مجلس را برای 5 محور سیاست‌هایش نگرفت و به صرف اینکه آنها را بیان کرده و می‌خواهد اجرا کند به ماجرا ورود پیدا کرد و با مشکل بزرگی مواجه شد یعنی آمادگی پذیرش آن صبحت‌ها فراهم نبود.

اشتباه تأسیس مرکز نیروی انسانی!

آقای فانی در ساختار، جزیره‌ای عمل کرد یعنی به جای اینکه معاونت برنامه‌ریزی تأسیس کند و نظام برنامه‌ریزی آموزشی را در وزارت آموزش و پرورش با جدیت دنبال کند بحث برنامه‌ریزی نیروی انسانی را از معاونت توسعه مدیریت گرفت و زیرمجموعه مرکز دیگری قرار داد و دو نهاد موازی را در کنار یکدیگر قرار داد، این باعث شد بین آنها هیچ هماهنگی اتفاق نیفتد و حتی افرادی که برای مدیریت این مرکز منصوب کرد افراد بازنشسته‌ای بودند که نتوانستند عملکرد خوبی داشته باشند و حتی سال 97، تا دی ماه ساماندهی نیروی انسانی و ابلاغ‌ها انجام نمی‌شد و تعداد ابلاغ‌های صوری بسیار زیاد بود.

تسنیم: شما می‌گویید جهت‌گیری و نگاه درست بود اما آقای فانی معتقد بود جمعیت معلمان به تعداد دانش‌آموزان زیاد است و سیاست‌هایی را در پیش گرفت تا جمعیت معلمان کمتر و رفاه آنها بیشتر شود، آیا این سیاست‌ها به کمبود نیروی انسانی منجر نشده است؟

آن زمان بنده در سازمان برنامه و بودجه بودم و مستقیم با وزارت آموزش و پرورش کار می‌کردم، هیچ وقت در صحبت‌های مستقیم از آقای فانی نشنیدیم که بگوید جمعیت معلمان را محدود کنیم تا رفاه بیشتری شامل حال آنها شود و هیچگاه در سیاست‌های آموزش و پرورش این مورد مدنظر نبود! او بیشتر به دنبال الگوسازی برای جذب و به کارگیری نیروی انسانی بود که بسیار کار درستی است و الان اگر بتوانیم الگوی مشخص برای جذب و به کارگیری نیروی انسانی داشته باشیم قطعاً بسیاری از مسائل و مشکلات را حل خواهیم کرد.

حوزه نیروی انسانی بسیار مهم است و حقوق جمعیت مخاطب را باید مدنظر بگیریم، با سیاست‌های نیروی انسانی صرفاً به معلم خدمت رسانی نمی‌کنیم بلکه به دانش‌آموز نیز خدمت می‌کنیم و باید معلمانی را جذب کنیم که در شرایط حرفه‌ای درست بتوانند به حقوق دانش‌آموزان نیز توجه داشته باشند.

بیشتر بخوانید

حرف‌های درست، اجراهای بد!

آقای فانی معتقد بود، تعداد نیروی انسانی آموزش و پرورش را بر روی 700 هزار نیروی انسانی متمرکز و با یک نیروی انسانی فعال و چابک، نیازهای آموزشی را تأمین کند؛ مرکز برنامه‌ریزی و نیروی انسانی که امروز نسبت به منحل شدن آن نقد دارد باید زمینه تدوین سند جامع نیروی انسانی آموزش‌وپرورش را با سازمان برنامه و بودجه می‌بست و این موضوع را آنجا بررسی می‌کرد که آیا کاهش جمعیت معلمان به 700 هزار نفر اقدام درستی است یا خیر؛ وزیر یک تئوری را مطرح کرده بود اما بدنه وزارتخانه نتوانست آن را پیاده‌سازی کند، مشکل از آنجا ناشی شد که یک حرف درست را به شکل بد اجرا کردند و از این زاویه، ضربه خورد و مورد تهمت قرار گرفت که می‌خواهد نیروی انسانی را محدود کند.

تسنیم: یعنی شما می‌گویید نتایج امروز کمبود نیروی انسانی به سیاست‌های آقای فانی مربوط نیست؟ پس علت بحران فعلی آموزش‌وپرورش که برای مهر امسال با 108 هزار کمبود معلم مواجه بود، چیست؟

در چهار دهه گذشته، آموزش و پرورش هیچ الگوی مشخص برای ارائه خدمات آموزش و پرورشی نداشت و موقعیت‌محور و روزمره مدیریت شده است و در سال‌های اول انقلاب تمام تلاش مسئولان این بود که یک نگاه حداکثری به پوشش تحصیلی داشته باشند و هر فردی را به عنوان معلم استخدام می‌کردند، در آن ایام رشد جمعیت لازم‌التعلیم بسیار زیاد بود و سالانه 3.5 درصد رشد جمعیت دانش‌آموزی داشتیم، این برآیند درست بود که به ظاهر پوشش‌های تحصیلی را بالا بردیم اما استانداردها را شکستیم.

کشوری مانند مالزی استاندارد تعریف می‌کند و می‌گوید برای توسعه آموزش‌های خود در دوره ابتدایی، متوسه اول و دوم به استاندارد فضا، نیروی انسانی، و منابع مالی نیاز دارم و اگر آنها را داشته باشم، توسعه می‌دهم و اگر نداشته باشم همان را به شیوه‌های دیگر حمایت می‌کنم اما ما این نظریه را نداشتیم و اصرار داشتیم فقط نیروی انسانی جذب شود و هیچ استانداردی برای آن تعریف نمی‌کردیم.

هیچ استاندارد به روزشده‌ای در آموزش‌وپرورش نداریم

امروز وزارت آموزش و پرورش در شرایطی به مسئولان فعلی تحویل داده شده که هیچ استاندارد به‌روز شده‌ای نداریم و حتی زمینه و فرصت استاندارد کردن را هم نداریم یعنی در نیروی انسانی باید بحث معیشت، جایگاه، آموزش ضمن خدمت، حداقل تراکم کلاس‌های درس و … را داشته باشیم که هیچ کدام در اختیار ما نیست.

استخدام در آموزش‌وپرورش از چه زمانی محدود شد؟

تا سال 79 جمعیت دانش‌آموزی در حال افزایش بود و پس از آن رشد متوقف شد و تمام نیروهایی که استخدام شده بودند بحث ضریب اشتغال آنها دچار تغییراتی شد، پس از آن در دوره‌ای، جلوی ورودی آموزش و پرورش را بستند و گفتند مازاد نیرو دارید که البته درست می‌گفتند چون 980 هزار نیروی انسانی با 11.7 میلیون نفر دانش‌آموز داشتیم و آنجا بود که استخدام را محدود کردند و این محدود کردن استخدام باعث ایجاد شرایط فعلی شد.

اگر در آن ایام  فکر می‌کردند، زمانی جمعیت دانش‌آموزان کاهش می‌یابد و سراغ استخدام افراطی نمی‌رفتند، امروز دچار وضعیت فعلی نمی‌شدیم، یک قلم در سال 1370 حدود 105 هزار نفر آن هم در یک سال استخدام شدند و تحلیل نمی‌کردند که از دهه 80 به بعد افت جمعیت دانش‌آموزی را خواهیم داشت وضریب اشتغال افراد استخدام شده دچار مشکل می‌شود.

چرا هم‌اکنون در استان‌ها عدم توازن داریم و در استانی مانند ایلام به ازای هر 5 دانش‌آموز یک معلم داریم و حتی نیروها را در استان‌های مهاجر‌پذیر مثل شهرستان‌های استان تهران و البرز به درستی توزیع نکردند، پس یک قسمت از اشکال کار مربوط به این است که الگوی نیروی انسانی نداشتیم و صرفاً نگاه کمی داشته و استانداردها را شکستیم، این شکسته شدن استانداردها در حوزه نیروی انسانی امروز نمود بیشتری پیدا کرده است.

نگاه‌های سلیقه‌ای وزرا چگونه بحران کمبود معلم را رقم زد؟

وزرایی که در داخل‌ آموزش و پرورش آمدند به شدت نگاه‌های سلیقه‌ای و ابزاری داشتند یعنی در یک دوره وزیری آمد و گفت آموزش و پرورش نیروی اضافه دارد و به سراغ بازنشستگی پیش از موعد رفت و با 5 سال سنوات ارفاقی، باتجربه‌ترین معلمان بازنشسته شدند! اما وزیر بعدی که آمد گفت کمبود نیرو داریم و 240 هزار نیرو را استخدام و جایگزین کرد!

نقد یا تخریب؟!

توجه داشته باشید، ممکن است مدیر دچار خطا یا اشتباه شود و این منتقدان و فضای رسانه هستند که باید به مدیران تلنگر بزنند که در مسیر درست قرار بگیرند؛ متأسفانه فضای نقد در آموزش و پرورش تکامل نیافته است و بیشتر با افراد مقابله می‌کنند و به سمت پدیده‌ها نمی‌روند؛ شما ببینید که آقای بطحایی را چقدر تخریب کردند، او رفت اما مشکلات آموزش و پرورش چقدر حل شد به جای اینکه پدیده‌هایی که یک مسئول با آن سروکار دارد را تحلیل و بررسی کنند و با استفاده از تجربه و دانش برای هر کدام از پدیده‌ها پیشنهادی را به آموزش و پرورش بدهند، شروع به مقابله با افراد می‌کنند و در نهایت مدیران هم کار خود را انجام می‌دهند.

ما باید یک نگاه علت‌محور نسبت به مسائل‌آموزش و پرورش داشته باشیم تا وضعیت و شرایط را بدتر به مدیران بعدی تحویل ندهیم؛ دیگر ظرفیتی نداریم که بخواهیم آن را هم تحلیل برده و تحویل نسل آینده بدهیم و مسائل و مشکلات آنها را بیشتر کنیم.

درباره نیروی انسانی آموزش و پرورش ابتدا باید به یک الگوی مشخص برای تعیین نیاز آموزش و پرورش برسیم، قوانین و مقررات، وضعیت ما را روشن کرده است که دقیقاً باید چگونه عمل کنیم و برای آنکه بتوانیم آن را اجرایی کنیم به الگو نیاز داریم تا بدانیم نیاز به نیروی انسانی را چگونه تأمین کنیم؛ تحلیل نیازهای واقعی آموزش و پرورش مهم است و اینکه الگو در قالب سند جامع نیروی انسانی چگونه تدوین شود.

در به کارگیری نیرو باید از سازوکارهای انعطاف‌پذیر استفاده کنیم؛ آموزش و پرورش وابسته به جمعیت است و جمعیت نیز هر 5 سال دچار نوسانات محسوس و هر 10 سال یکبار نیز دچار نوسانات ملموس می‌شود و در دهه‌های گذشته آن را تجربه کرده‌ایم  بنابراین نمی‌توانیم نیرو را گرفته و در یک منطقه ثابت کنیم ممکن است آن منطقه سه سال آینده به نیروی انسانی نیاز نداشته باشد.

آموزش‌وپرورش باید نیروی انسانی پاره‌وقت و موقت هم داشته باشد

در به کارگیری نیرو و تعریف آن باید سازوکار مشخص داشته باشیم؛ معتقدم آموزش و پرورش علاوه بر نیروی ثابت باید نیروی پاره‌وقت و موقت هم داشته باشد و فقط با نیروی ثابت قابل اداره کردن نیست، در این کشور پهناور نمی‌توانیم تمام نیازهای آموزشی را بر اساس نیروهای ثابت تأمین کنیم.

اینکه هر فردی که یک یا دو سال در آموزش و پرورش کار می‌کند باید استخدام قطعی شود یک نگاه صنفی و افراطی به قضیه است، با رعایت شرایط حرفه‌ای و حقوق انسانی افراد باید شرایطی فراهم شود که مدیریت را در راستای صرفه و صلاح دانش‌آموزان اعمال کنیم.

جمعیت دانش‌آموزان تا سال 1420 حدود 14 میلیون نفر

برای ما کمبود نیروی انسانی هم‌اکنون یک تهدید است اما در کنار آن چند فرصت هم می‌توان ایجاد کرد، دقیقاً می‌دانیم تا سال 1420 روند رشد جمعیت دانش‌آموزی چگونه است، تا این سال جمعیت دانش‌آموزان حدود 14 میلیون نفر ثابت است البته ممکن است سالهایی به 16 میلیون نفر برسد اما مجدد کاهشی می‌شود.

تمام سیاست‌های استخدامی نباید اینگونه باشد که سال 1403 را رد کنیم و برای بحرانی که حداکثر طول زمان آن 4 سال است یک نیروی 35 ساله استخدام کنیم و این به ضرر نسل بعدی مدیران در آموزش و پرورش است.

متناسب با پیش‌بینی جمعیتی که داریم از یک سری بسته‌هایی برای به کارگیری نیروی انسانی استفاده کنیم که نخست بحران کمبود معلم را سپری و دوم به گونه‌ای استخدام کنیم تا مدیران بعدی با پدیده مازاد و انبوه نیروی انسانی مواجه نشوند.

تسنیم: اجرای این سیاست در یک سال امکان‌پذیر است، ممکن است اوضاع را به همین صورت طی کنند تا عمر دولت تمام شود و دولت بعدی روی کار بیاید و آنها با مشکلات کمبود معلم مواجه شوند و باز هم سیاست‌های سلیقه‌ای اعمال شود!

فشار کمبود معلم از سال 1401 کاهش می‌یابد

از سال 1401 به بعد فشار کمبود نیروی انسانی کاهش پیدا می‌کند و وارد شرایط ثبات خواهیم شد؛ نیروهایی که سال 97 وارد دانشگاه فرهنگیان شدند حدود 25 هزار نفر هستند و سال 1401 وارد مدارس می‌شوند، ورودی‌های سال 98 هم در سال 1402؛ با وجود اینکه عمر دولت دوازدهم در نیمه نخست سال 1400 تمام می‌شود اما دولت بعدی با سازوکارهایی که اتفاق می‌افتد خیلی راحت می‌تواند سال 1401 را مدیریت کند و اگر کار ویژه انجام دهد سال 1402 و 1403 را پشت سر خواهد گذاشت.

تسنیم: اگر آمارها را آنقدر دقیق داریم چرا سند جامع نیروی انسانی تا الان طراحی نشد فکر می‌کنم تنها قانونی که برای نیروی انسانی داریم برای برنامه چهارم توسعه باشد.

سند جامع نیروی انسانی توسط مرکز برنامه‌ریزی نیروی انسانی تا جاهایی پیش رفته اما کامل محقق نشده است؛ این سند با همراهی سازمان اداری و استخدامی تدوین می‌شود این سند مبنای استخدام هر دستگاه اجرایی است؛ معاونت برنامه‌ریزی و منابع انسانی آموزش‌وپرورش از اردیبهشت امسال شکل گرفت و هنوز یک ماه از فعالیت آن نگذشته بود که با استعفای وزیر آموزش‌وپرورش مواجه و به مدت سه ماه بلاتکلیف بودیم، حرف‌هایی که آقای فانی می‌گوید مبنی بر اینکه چرا مرکز نیروی انسانی وزارت آموزش‌وپرورش تعطیل شد به نوعی به وزارتخانه هم نفوذ کرده است و در زمان سرپرستی آقای حسینی تلاش‌هایی شد که مجدد این مرکز را فعال کنند اما دلایلی آوردیم و استان‌ها هم تجربیات خود را بیان کردند و در نهایت به این نتیجه رسید که نیازی به احیای مجدد این مرکز نیست.

سند جامع نیروی انسانی آموزش‌وپرورش تا پایان امسال تدوین می‌شود

در کارگروهی که با سازمان اداری و استخدامی تشکیل داده‌ایم، سند جامع نیروی انسانی را تا پایان امسال قطعی خواهیم کرد تا نُرم‌های نیروی انسانی و ظرفیت استخدامی مشخص شود.

تسنیم: شما می‌گویید ما می‌توانیم معلم پاره وقت هم داشته باشیم اما عدم پرداخت به موقع مطالبات و بدقولی‌های دولت درباره زمان پرداخت بدهی‌ها و از سوی دیگر اجرای ناموفق طرح‌هایی همچون خرید خدمات آموزشی این موضوع را یادآوری می‌کند که استفاده از چنین شیوه‌هایی باز هم مشکلی را بر مشکلات موجود آموزش‌وپرورش اضافه خواهد کرد، از سوی دیگر تعداد زیادی از نیروهای آموزش و پرورش در ستاد حضور دارند آیا نمی‌توان حجم نیروهای ستادی را کاست و آنها را به مدارس بازگرداند؟

آموزش‌وپرورش در طول 40 سال مجوز استخدام نیروی اداری نداشت

این موضوع هم به همان از بین رفتن استانداردها مربوط است؛ به موجب مصوبه شورای عالی انقلاب در سال 58 بخشنامه‌ای معروف به 230 را داریم، شرایط اول انقلاب به گونه‌ای بود که اداره‌ها از نیروی انسانی خالی و یک بحرانی ایجاد شده بود که با پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش وقت، شورای انقلاب این مصوبه را می‌دهد تا آموزش و پرورش مجاز باشد از نیروهای آموزشی در حوزه‌های اداری هم استفاده کند و تا همین الان، فقط از نیروهای آموزشی برای تصدی مشاغل اداری استفاده می‌شود و آموزش‌وپرورش در طول 4 دهه گذشته حتی یک بار مجوز استخدام نیروی اداری نداشت و این یک معضل است، وقتی دبیر زیست‌شناسی را کارشناس بودجه می‌گذارند، کارکردهایش مشخص است و نمی‌توان توقع داشت که عملکرد کیفی از خود نشان دهد.

یکی از برنامه‌های ما این است که بخشنامه 230 را مبتنی بر شرایط به روز کنیم و نیروها را به دو گروه اداری و آموزشی تفکیک کنیم، برای نیروهایی که در بخش اداری نیاز است مجوزهای استخدام را بگیریم و افرادی که شرایط لازم را دارند از ستاد آموزش‌وپرورش به مدارس برگردند.

کمتر از 40 هزار نیروی اداری داریم

البته توجه داشته باشید در کل ستاد آموزش وپرورش، استان‌ها و 760 منطقه کشور، کمتر از 40 هزار نفر نیروی اداری داریم و آنچه که می‌گویند ستاد آموزش و پرورش حجیم است، اشتباهی از طرف سازمان اداری و استخدامی بوده یعنی در آماری که از نیروهای ستادی اعلام می‌کنند مدیران مدارس را جزو نیروهای ستادی حساب می‌کنند در حالی که مدیر مدرسه نیروی اداری نیست و کار او آموزشی است.

اگر آن ایام استانداردها را اجرا می‌کردیم امروز همانند وزارت علوم باید نیروهای اداری و آموزشی را تفکیک می‌کردیم و با این مشکلات مواجه نبودیم.

پرداخت منظم حق‌التدریس‌ها در دستور کار است

مشکلات بودجه‌ای آموزش و پرورش، اجرا و برنامه‌‌ریزی بسیاری از کارهای ما را تحت الشعاع قرار می‌دهد، بنده سه سال تلاش کردم تا توانستم بند ک تبصره 12 را در بودجه سال 98 لحاظ کنم اما دولت هم باید به این نتیجه برسد که نیروی حق التدریس هم مانند معلم رسمی و ثابت کار مشخصی را انجام می‌دهد و باید حقوق خود را منظم دریافت کند بنابراین پرداخت منظم حقوق و حق التدریس‌ها در دستور کار ما قرار دارد.

علت اینکه امروز انواع مختلف معلمان از جمله خرید خدمات، حق‌التدریس، حق‌التدریس شاغل را داریم به خاطر نگاه‌های سلیقه‌ای و این موضوع است که برای حل یک مشکل راه حل‌های مقطعی و موقت ارائه کردند.

شیوه فعلی خرید خدمات آموزشی مورد تأیید نیست!

نگاه ما به بحث خرید خدمت و تنظیم تصدی‌گری آموزش و پرورش در ارائه خدمات آموزشی و پرورش به شکل فعلی نیست و این شیوه خرید خدمات اصلاً مورد تأیید نیست.

اصل 30 قانون اساسی به موضوع رایگان بودن آموزش در مدارس تأکید دارد و باید الگوی مشخصی برای درست اجرا کردن این اصل ارائه دهیم و اینکه بگوییم فقط آموزش و پرورش و دولت از طریق متولی و متصدی بودن باید آن را اجرا کنند تجربه نشان داده است که نمی‌توانند.

روش‌های اجرای اصل 30 قانون اساسی باید تغییر کند

اصل 30 قانون اساسی باید به جای خودش باشد و شیوه‌هایی که این اصل را درست اجرا کند باید پیاده‌سازی شود ما در طراحی و اجرای شیوه‌ها ناموفق بودیم، چه اشکالی دارد از توان و ظرفیت بازنشستگان آموزش‌وپرورش در ارائه خدمات آموزشی و تربیتی استفاده کنیم یعنی دانش‌آموز هیچ پولی پرداخت نکند و آموزش کاملاً رایگان باشد اما به ما به جای متولی بودن مستقیم، این شیوه را دنبال کنیم.
انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *