آموزش ابتدایی به مدیران با تجربه زیسته و فهم میدانی نیاز دارد نه مدرک دانشگاهی

قدر کارشناسان را بدانیم؛ تجربه زیسته، سرمایه ملی آموزش و پرورش

در نظام آموزشی، تجربه سازمانی و میدانی، ثروتی است که با هیچ ترجمه و پژوهش آکادمیکی قابل جایگزینی نیست. کارشناسانی که سال‌ها در فضای واقعی مدارس زیسته‌اند، با دانش ضمنی و تجربه زیسته خود، سرمایه‌ای ملی‌اند؛ سرمایه‌ای که از دل مدارس و با لمس مستقیم نیازها و واقعیت‌ها شکل گرفته است. این تجربه‌ها نه‌تنها حاصل سال‌ها کار میدانی، بلکه بخشی از حافظه فرهنگی آموزش و پرورش کشور است.

غلبه نگاه دانشگاهی بر مدیریت آموزشی
در سال‌های اخیر، برخی از معاونان وزارت آموزش و پرورش ـ از جمله در معاونت آموزش ابتدایی ـ بیش از آنکه بر تجربه زیسته مدرسه‌ای تکیه کنند، از چارچوب‌های دانشگاهی و پژوهش‌های ترجمه‌ای غربی الهام می‌گیرند. شاخص‌های ارزیابی آنان غالباً برگرفته از پایان‌نامه‌ها، مقالات و کتاب‌های نظری است و «استادتمامی» دانشگاهی را معیار سنجش برتری می‌دانند. این رویکرد، هرچند در حوزه علمی ارزشمند است، اما در مدیریت آموزش ابتدایی که به ارتباط انسانی، عاطفی و تربیتی وابسته است، کارایی لازم را ندارد.

مدیریت آموزش ابتدایی، نیازمند تجربه زیسته است
آموزش ابتدایی بیش از هر بخش دیگر نظام آموزشی، نیازمند مدیرانی است که فضای مدرسه را درک کنند و با یادگیری اجتماعی و تجربه زیسته معلمان و دانش‌آموزان پیوند داشته باشند. مدیریت در این حوزه، صرفاً تصمیم‌گیری اداری نیست؛ نوعی «خدمتگذاری تربیتی» است که باید از دل تجربه و حضور واقعی در مدرسه برآید.

غفلت از نیروهای مجرب، تهدیدی برای آموزش ابتدایی
متأسفانه در روند تغییرات مدیریتی اخیر، یکی از مدیران کل آموزش ابتدایی -محمد محمدی – که هم از تجربه مدرسه‌ای غنی و هم از دانش دانشگاهی متوازن برخوردار بود، از خدمت کنار گذاشته شد؛ فردی دغدغه‌مند نسبت به پیشرفت کشور و انقلاب اسلامی که آموزش ابتدایی از حضور او بسیار بهره‌مند می‌شد. این تصمیم نه‌تنها ناسپاسی نسبت به تلاش‌های او، بلکه محروم‌سازی آموزش ابتدایی از یک سرمایه انسانی گران‌بها است.

تحلیل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی تصمیمات مدیریتی
چنین رویکردهایی را شاید بتوان با اخلاق ماکیاولی در سیاست و تحلیل قدرت از منظر فوکو توضیح داد؛ جایی که عقلانیت قدرت جایگزین عقلانیت اخلاقی می‌شود. در این چارچوب، معیار انتخاب مدیران نه تجربه و تعهد، بلکه همسویی با الگوهای نظری و ساختارهای قدرت است.

سخن آخر
آموزش ابتدایی سنگ‌بنای توسعه انسانی است. پاسداشت تجربه، تکریم کارشناسان و استفاده از نیروهای میدانی باید در اولویت سیاست‌های آموزشی باشد؛ چرا که هیچ نظریه‌ای جای تجربه زیسته را در تربیت انسان نمی‌گیرد.

سید نصرت الله فاضلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *