رسانه معلم # نتایج تیمز 2023 اعلام شد ونتایج نامناسب این آزمون عرق ملی هر ایرانی را تحریک می کند تا دلایل آن را کشف وبرای دفاع از هویت ملی در این شاخص چاره اندیشی کند در حالی که کشور در رشد علم در سطح جهان جایگاه مناسبی دارد در حالی که ضریب هوشی ایرانیان را در مقایس جهانی مناسب می دانند ودر حالی که در مسابقات المپیادی ایران جایگاه مناسبی دارد چرا در این دو آزمون همیشه ایران کارنامه ناموفقی دارد ونقش نخبگان علوم تربیتی تصمیم ساز پیدا وپنهان در این زمینه چیست؟ آیا مدیریت اجرایی ویا ساختار آموزشی مانع پیشرفت است ؟ویا اینکه قوه مفکره منفصله یعنی دانشگاه های علوم تربیتی وصاحبان مکنت نشریه های علمی و پژوهش های کلان سهم قابل توجهی در این زمینه دارند حال داده های مرتبط با نمونه گیری را مروری خواهیم داشت شاید تلنگری بر دقت بیشتر در نمونه گیری باشد
آزمونهای تیمز (TIMSS) و پرلز (PIRLS) استانداردهای مشخصی برای نمونهگیری در تمام کشورها دارند، اما این استانداردها به گونهای طراحی شدهاند که انعطافپذیری لازم برای متناسبسازی با ویژگیهای خاص هر کشور را داشته باشند. بنابراین، چارچوب کلی نمونهگیری واحد است، اما جزئیات و اجرای آن ممکن است بین کشورها متفاوت باشد تا شرایط خاص هر کشور لحاظ شود.
چارچوب نمونهگیری در تیمز و پرلز:
- ساختار کلی نمونهگیری:
- تیمز و پرلز از روش نمونهگیری طبقهبندیشده دو مرحلهای استفاده میکنند.
- مرحله اول: انتخاب مدارس (Primary Sampling Unit).
- مرحله دوم: انتخاب دانشآموزان درون مدارس.
- این روش اطمینان میدهد که هم دانشآموزان و هم مدارس، به صورت تصادفی و نماینده جامعه آموزشی کشور انتخاب میشوند.
- تیمز و پرلز از روش نمونهگیری طبقهبندیشده دو مرحلهای استفاده میکنند.
- استانداردهای جهانی نمونهگیری:
- کشورها موظفند نمونهای نماینده از 95 درصد جمعیت دانشآموزی در گروه هدف (Grade 4 یا Grade 8) ارائه دهند.
- تعداد نمونهها باید به گونهای باشد که سطح اطمینان 95 درصد برای نتایج آزمون تضمین شود.
- معمولاً حدود 4000 دانشآموز از هر کشور در این آزمونها شرکت میکنند (با حداقل 150 مدرسه).
تفاوتهای نمونهگیری بین کشورها:
- تنوع در سیستم آموزشی:
- در کشورهایی با تفاوت زیاد بین مناطق (مانند ایران)، ممکن است نیاز به نمونهگیری از طبقات (شهری/روستایی، دولتی/خصوصی) وجود داشته باشد.
- در کشورهایی با ساختار آموزشی همگن (مانند برخی کشورهای اسکاندیناوی)، ممکن است نمونهگیری سادهتر باشد.
- ناهمگنی جغرافیایی:
- کشورهایی که پراکندگی جمعیتی بالایی دارند (مانند کانادا یا روسیه)، باید مدارس را بر اساس مناطق جغرافیایی طبقهبندی کنند.
- در کشورهایی با تراکم بالای جمعیت در مناطق شهری (مانند سنگاپور)، نمونهگیری ممکن است متمرکزتر باشد.
- تفاوت در حجم جامعه دانشآموزی:
- در کشورهایی با جمعیت کوچک، ممکن است همه دانشآموزان گروه هدف (Census Sampling) آزمون بدهند.
- در کشورهای بزرگ، نمونهگیری تصادفی طبقهبندیشده انجام میشود.
- درجه پراکندگی مدارس:
- در کشورهایی مانند ایران که دوسوم مدارس در مناطق روستایی هستند، نمونهگیری باید به گونهای طراحی شود که نماینده این جمعیت بزرگ باشد.
مشکلات در نمونهگیری:
- عدم نمایندگی جامعه هدف:
- در برخی کشورها، نمونه انتخابشده به اندازه کافی نماینده جامعه کلی نبوده است. برای مثال، ممکن است:
- تنها مدارس برتر یا مناطق شهری انتخاب شده باشند.
- مناطق روستایی یا گروههای خاص از جمعیت دانشآموزی حذف شده باشند.
- چنین مشکلاتی باعث شده نتایج به طور غیرمنطقی بالا یا پایین باشد.
- در برخی کشورها، نمونه انتخابشده به اندازه کافی نماینده جامعه کلی نبوده است. برای مثال، ممکن است:
- انحراف از چارچوب استاندارد:
- گاهی کشورها به دلیل محدودیتهای اجرایی یا سیاستهای داخلی نمیتوانند چارچوب استاندارد نمونهگیری (مانند انتخاب مدارس بهطور تصادفی یا پوشش 95٪ جمعیت دانشآموزی) را رعایت کنند.
- این تخطی ممکن است باعث شود سازمان IEA نتایج را نپذیرد یا آنها را با علامتگذاری منتشر کند (به عنوان نتایجی با “محدودیتهای تفسیری”).
2. انتخاب نادرست مدارس یا دانشآموزان:
- در برخی کشورها، ممکن است:
- مدارس قویتر یا برخوردارتر عمداً در نمونه انتخاب شده باشند.
- مدارس ضعیفتر یا مناطقی با عملکرد پایینتر نادیده گرفته شوند.
- این نوع گزینش عمدی (یا غیرعمدی) میتواند نتایج آزمون را جهتدار و غیرقابل مقایسه با سایر کشورها کند.
3. شرایط خاص اجرای آزمون:
- حذف دانشآموزان ضعیفتر:
- در برخی کشورها، دانشآموزانی که عملکرد پایینتری دارند، ممکن است از شرکت در آزمون حذف شوند، که این امر نتایج را بهطور مصنوعی بهتر جلوه میدهد.
- آمادهسازی خاص برای آزمون:
- برخی کشورها برنامههای فشرده آمادگی برای تیمز یا پرلز دارند که نتایج دانشآموزان را بهبود میبخشد، اما نماینده عملکرد معمولی آنها در سیستم آموزشی نیست.
نمونههایی از نقدها و رد نتایج:
- مالزی (TIMSS 2007):
- در آزمون تیمز 2007، مالزی نتوانست پوشش کافی برای جامعه هدف ارائه دهد (کمتر از 80٪ جمعیت دانشآموزی پوشش داده شد). به همین دلیل، نتایج مالزی با علامتگذاری و هشدار منتشر شد.
- کویت (PIRLS 2011):
- به دلیل مشکلات در نمونهگیری و کیفیت پایین دادههای جمعآوریشده، نتایج کویت در پرلز 2011 رد شد.
- قطر و امارات (TIMSS 2015):
- در برخی آزمونها، این کشورها به دلیل حذف تعداد زیادی از دانشآموزان ضعیف و انتخاب نادرست مدارس، با نقد مواجه شدند. نتایج آنها همچنان معتبر بود، اما تحت محدودیت تفسیری قرار گرفت.
- ایران (TIMSS 2015):
- برخی منتقدان داخلی ادعا کردند که نتایج تیمز و پرلز به دلیل ناهمگنی شدید جامعه آموزشی ایران (شهری/روستایی و دولتی/غیردولتی) نمیتواند بهطور کامل نماینده کل کشور باشد. هرچند سازمان IEA نتایج ایران را معتبر دانست، این نقدها همچنان مطرح هستند.
4. تفسیر نتایج و مقایسه بین کشورها:
- برخی کشورها معتقدند مقایسه مستقیم نتایج آنها با کشورهایی که سیستمهای آموزشی کوچکتر و همگنتر دارند (مانند سنگاپور یا فنلاند) منصفانه نیست.
- منتقدان میگویند که شرایط فرهنگی، اقتصادی، و آموزشی باید در تفسیر نتایج لحاظ شود.
5. نقدهای روششناسی:
پیشنهاد شده که برای کشورهایی با ناهمگنی زیاد، روشهای نمونهگیری اصلاحشده یا اندازه نمونههای بزرگتر استفاده شود.
برخی محققان معتقدند که چارچوب نمونهگیری تیمز و پرلز، هرچند علمی و استاندارد است، نمیتواند بهخوبی پیچیدگی سیستمهای آموزشی بزرگ و پراکنده (مانند ایران، هند، یا برزیل) را بازتاب دهد.
نتیجه:
آزمونهای تیمز و پرلز چارچوبهای واحد و استانداردی برای نمونهگیری دارند، اما جزئیات نمونهگیری میتواند بین کشورها متفاوت باشد تا شرایط خاص هر کشور (مانند سیستم آموزشی، پراکندگی جغرافیایی، یا تنوع جمعیتی) را منعکس کند. هدف اصلی، اطمینان از نمایندگی مناسب جامعه دانشآموزی در هر کشور است.