تحلیلی بر حذف تعلیم در ترمیم سند تحول بنیادین

بسمه تعالی

ترمیم وبه روز رسانی سند تحول در شورای عالی آموزش وپرورش به تصویب رسید وتغییراتی در این سند طی فرآیندی که غالبا جلسات کارگروه نخبگانی بوده است صورت گرفت از جمله این تغییرات ترکیب واژگان تعلیم وتربیت به تربیت کاهش داده شد و در همه جای سند تعلیم حذف شد و تربیت به تنهایی آورده شد مثلا در سند نظام تعلیم وتربیت رسمی عموی بود به نظام تربیت رسمی عمومی کاهش داده شد ویا ساحت های تعلیم وتربیت ششگانه به ساحت های تربیت کاهش داده شد و به پنداردوگانه تعلیم وتربیت پایان داده شد تحلیل وارزیابی واستدلال این رویکرد را می توان به شرح زیر برشمرد

۱-ترمیم کنندگان سند تحول و موثرین بیرون از حلقه ترمیم معتقدندتا اندیشه ای تبدیل به امر درونی نشود محفوظات و سطحی است آموزش ریاضی باید به هویت ریاضی وفیزیک به هویت فیزیکی یادگیرنده تبدیل شود ودر بینش وگرایش و خواسته های فرد تاثیر بگذارد

آیا این ایده شواهدلازم برای تاییدش دارد؟ علم ودانش اگر هویت ساز باشد افراد را از زندگی طبیعی محروم نمی کند ؟و فرد ریاضی خوان وریاضی دان همه زندگی را با مقیاس کمیت و اعدا واشکال نمی سنجد؟ و دنیای غیر ریاضی برای او بی معنا نخواهد شد ؟ ولذا آموزش در بستر ارتباطات وتعامل با افراد و محیط در رویکرد های جدید برای پرهیز از علم زدگی است و رویکرد میان رشته ای و شکستن ساختار علوم ، انقلاب در علم نتیجه پیامد های علم در درون وهویت سازی آن است در حالی که بخش قابل توجهی از علوم تجربی برای مهار وکنترل وپیش بینی طبیعت و بهره برداری بهینه از آن وجلوگیری از طغیان آن است و البته الینه شدن علمی آفت بزرگ دنیای مدرن است

۲-تحلیل دوم این ایده می تواند این باشد که دوگانه سازی واژگانی در تمامی بخش های آموزش وپرورش تاثیر گذار خواهد بود و معاونت های وزارتخانه به آموزشی وپرورش تقسیم خواهد شد واین رشته سر دراز آن تا مدرسه ادامه پیدامی کند وعلاوه بر آن فعالیت های مدرسه را دوگانه خواهد کرد واین دوگانه سازی شخصیت وهویت دانش آموز را چند تیکه خواهد کرد

آیا این استدلال درست است ویا مغالطه ای در آن وجود دارد وشاید مغالطه ایهام باشد که از تعلیم به تربیت بعلت قرابت آنها باهمدیگر انتقال یابیم و آن را قصد کنیم در حالی که این اشتباه ذهنی از سهل ورزی ذهن وساده انگاری مفاهیم باشد وگرنه تفاوت ها ،بین تعلیم وتربیت است که آندو را از هم متمایز می کند مثل تفاوت دانش وارزش ، تفاوت ذهن وقلب ، تفاوت علم وایمان

یا اینکه مغالطه حصر حقیقت در واقعیت باشد حقیقت تعلیم غیر تربیت است ولی در شرایطی که آموزش رسمی بر دانش تاکید دارد تا سنجه پذیر باشد و تربیت غیر علمی پنداشته می شود علم را جایگزین تربیت می کنند و تربیت را به نفع علم مصادره کنند

۳-یا این حذف تعلیم و تثبیت بلامنازعه تربیت توسط ترمیم کنندگان سند تحول خبر از انحصار آموزش های مدرسه ای درعلوم انسانی ودانش زیستن دارد از قبیل تعاملات اجتماعی ، مسئله محوری مبتنی بر موقعیت های زندگی ، تفکر انتقادی و تلقی اینکه در آینده نزدیک فرزندان این کشور نیازی به علم متراکم بشری مانند ریاضی وفیزیک وشیمی وزیست شناسی ندارند و مهارت های زندگی از جمله خودشکوفایی نیکخواهی و… برای یک ملت کافی است که این نگاه نیز پسامدرنی و خارج از نگاه همه جانبه نگری است وبدنبال خود سقوط یک ملت را بدنبال خواهد داشت

۴-خدای عالم در کتاب زندگیش قرآن تزکیه وتعلیم را جمع کرده است تزکیه در برابر غریز ه و تعدیل وکنترل آن و تعلیم برای کشف علم الهی در خلقت ، تزکیه برای فهم کتاب تدوین‌شده و علم برای کشف کتاب تکوینش است

سید نصرت الله فاضلی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *