بازی در سیاست!
محمدکاظم انبارلویی
1- سیاست در منطق و فلسفه غرب یک بازی است. آنها معتقدند در ساخت و ساحت سیاسی یا باید یک «بازیگر باشی» یا «بازیگردان»!
لزوما برای ورود به این عرصه باید «بازیساز» هم باشی!
اصحاب قدرت و ثروت در غرب ، بهویژه در دوران مدرنیته برای تسلط به جهان به دو جنگ جهانی اول و دوم رسیدند و میلیونها تن را در بازیگری و بازیسازی و بازیگردانی خود به کام مرگ بردند.
محصولات فکری این قتلعام را در چند زرورق به نام «دموکراسی»، «جمهوریخواهی»، «آزادی»، «حقوق بشر»، «حقوق زنان و کودکان» و… پیچیدند و به خورد نخبگان و روشنفکران جوامع انسانی دادند.
غرب هم آنچه که از حقوق اساسی انسان در تئوری پردازیهای خود بافته بود در قاب جنایت جنگی سازمان یافته و قتلعامهای وحشیانه و کشتار جمعی در غزه و لبنان رشته کرد و در اذهان جهانیان به آتش کشید.
این سخن امام خامنه ای در دیدار دستاندرکاران کنگره شهدای استان فارس که فرمودند:« برآیند حوادث کنونی در غرب آسیا شکست رژیم صهیونیستی و شکست تمدن غرب و فرهنگ غرب است.»یک تفسیر واقعی از بازیسازی و بازیگردانی و بازیگری سیاسی آمریکا در غرب آسیاست.
امروز کاخ سفید، پنتاگون و سیا و شرکای آنها در انگلیس و فرانسه و آلمان «بازیخورده» یک جماعت فاشیست در سرزمینهای اشغالی هستند، که از بازی سیاسی جز قتلعام و نسلکشی و قتلعامهای وحشتناک، ویران کردن خانهها ،مدارس ، بیمارستانها و … چیزی نمیدانند.
صهیونیستها در بازی سیاسی خود غرب را به سمت «چاه ویل» یک جنگ فرسایشی میبرند که قبلا آن را در ویتنام ، افغانستان و عراق تجربه کردند.
2- غرب در برابر بیداری اسلامی در ایران و مهار سه جنبش اجتماعی مشروطه ،نهضت ملی و انقلاب اسلامی برای اینکه رهبرای جنبش را از صحنه بازی دور کند چند راهبرد داشت.
الف- مدیریت ذهن رهبران نهضت با گردش اطلاعات خود خوانده
ب- ترور شخصیت، منزوی کردن و ایزوله کردن آنها از ساحت سیاست
ج-ترور فیزیکی
غرب موفق شد دو نهضت مشروطه و ملی شدن صنعت نفت را پس از توفیق رهبران آن ظرف یک سال شکست دهد. اما در نهضت اسلامی امام خمینی (ره) سرش به سنگ خورد نتوانست با ترور فیزیکی ، ترور شخصیت، کودتا ، جنگ تحمیلی وسه نبرد پیچیده نرم در سالهای 78 و 88 و 98 انقلاب را به شکست رساند.
امروز علیرغم همه توطئهها در تهران دولتی اصلاح طلب مستقر است اما از حکومت ، حکمرانی یک صدا علیه غرب به گوش می رسد.
بازیخورده های غرب یکییکی دارند برمیگردند . حرف آنها این است در مورد دموکراسی ، آزادی ، حقوق بشر و … گفتی و باور کردم. اصرار کردی شک کردم، حالا در تماشای جنایات و قتلعام های وحشیانه در غزه و لبنان شک ما تبدیل به یقین شد!(1)
آمریکا در «بازیسازی» و «بازی گردانی» سیاسی در ایران شکست خورده است . بازیگران اصلی در ایران شهید حججیها و شهید قاسم سلیمانیها و …هستند.
بازیگران اصلی در منطقه شهید سیدحسن نصرالله و شهید یحیی سنوار و شهید سید هاشم صفی الدین ها و … هستند. کسانی که جهاد، عقل، شجاعت، فداکاری ، صداقت ، اخلاص را در هم آمیختند و به میدان آوردند و حماسه آفریدند.
شهدای مقاومت سیاست را بازی نمی دانند ، سیاست را تکلیف و حرکت در مسیر تاریخی انبیاء و اولیای الهی می دانند .
شهدای مقاومت اسطورههای اسلام و ایران در جهان هستند. آنها صفی پولادین در پیکره مقاومت پدید آوردند که در برابر «جبهه شرارت» در منطقه و جهان ایستادهاند. آمریکاییها فکر میکنند «خیر» آنها در «شری» است که به پا میکنند. آنها به زودی خواهند فهمید اشتباه میکنند.
پی نوشت :
1- واکنش عبدالکریم سروش در مورد جنایات رژیم اشغالگر قدس در غزه و لبنان و به ویژه ویدئوی اخیر ایشان که همه مفاهیم ارزشی غرب و لیبرالیسم را که سالها تبلیغ و ترویج
می کرد طی سخنانی به سخره گرفت و این استفراغ فکری و ذهنی برای برخی روشنفکران و نخبگان عبرتآموز است.
او در این ویدئو هر چه در این سالها خورده و خورانده بود را بالا آورد.