در جای دیگر در بند 6 اقدامات اولویت دار از افزایش اختیار خانواده در مدیریت اعتبارات تعلیم و تربیت در راستای تحقق عدالت آموزشی برابر و ارتقای بهرهوری منابع از طریق الگوی اعطای هدفمند اعتبارات در حال تحصیل در مدارس دولتی هر دانش آموز به خانواده با لحاظ استعداد و نیاز و اقلیم و … و در نهایت پرداخت آن به مدرسه مورد انتخاب سخن می گوید، باز مهمتر از امکان تحقق و پیامد های مترتب، احساسی است که در اهالی تعلیم و تربیت بر جای میگذارد.
با زبان بیزبانی ناتوانی دستاندرکاران تعلیم و تربیت در استفاده بهینه منابع را القا میکند، که اثرات زیانبار آن بر کسی پوشیده نیست.
از طرفی پیش فرض یارانه تحصیلی، واگذاری هرچه بیشتر مدارس دولتی است.
تجربه ای که در سالیان نه چندان دور در شکل واگذاری مدارس دولتی به شرکت های خدمات آموزشی آثار بسیار بدی از خود برجای گذاشت.
ج: سند انتظار در راهبردهای اساسی، به درستی و وفق اهداف و راهکارهای سند تحول روی گسترش و توسعه نقش آفرینی خانواده و نهادهای دیگر در امر تعلیم و تربیت انگشت می گذارد. اما در قالب اقدامات اولویت دار به عنوان ساز و کارهای عملی شدن این اهداف، راه دیگری در پیش گرفته و از هیات امنایی کردن حداقل 25 درصد از مدارس شهری و روستایی در سالیان نزدیک سخن میگوید، امری که سند تحول در اهداف و ارزشها و نیز راهکارهای چندین دهگانه، از آن پرهیز نموده است.
هیات امنایی نمودن مدارس سال ها قبل از تدوین سند تحول تجربه شده بود و تهیهکنندگان سند تحول علیرغم تجربه پیشروی، آگاهانه از آوردن آن در ذیل راهکارهای توسعه مشارکت خانواده و نهاد های مردمی دیگر پرهیز نمودند. این امر از دو حال خارج نیست، یا این مدارس در کنار برخورداری از منابع دولتی از منابع خانواده ها هم سهمی میبرند یا نه صرفا متکی به منابع دولتی باقی میمانند.
وجه اول که وجه قریب است به طبقاتی شدن هر چه بیشتر تعلیم و تربیت انجامیده و مدارس دولتی باقی مانده را نحیفتر مینماید و اصول متعدد سند تحول یعنی تعمیق عدالت تربیتی و آموزشی و نیز همبستگی اجتماعی و … را تحت اثر منفی قرار می دهد.
حالت دوم این است که چشم طمع به منابع خانواده ها ندارند، در صورت اخیر چرا 25 درصد؟
همه مدارس دولتی می توانند هیات امنایی اداره شوند و منتخبین خانواده ها می توانند هیات مدیره مدرسه ها را در وجوه گوناگون اداره مدرسه یاری نمایند.
د: در کل سند انتظار از کنار یکی از مهمترین اهداف سند تحول یعنی تقویت جایگاه و مرجعیت مدرسه و معلم به عنوان رهبران اصلی تعلیم و تربیت و ایفاگر نقش موثر در محیط پیرامونی عبور کرده به صورت زیر ساختی اعتبار حداقلی موجود آن را تنزل و جایگاه حاکمیتی تعلیم و تربیت را با چالش روبرو می کند.
کانون تربیت اسلامی ضمن سپاسگزاری از اهتمام آن حضرت به امر زیر بنایی تعلیم و تربیت و استقبال از فراخوان و هدایت دستگاه های گوناگون به یاری تعلیم و تربیت، استدعا دارد در جهت بازبینی و رفع ضعف های اساسی آن دستور لازم را صادر فرمایند.
کانون تربیت اسلامی به عنوان علاقمندان
بی شائبه حضرت عالی و دولت سیزدهم ، پیشاپیش تمام ظرفیت خود را برای همفکری با مشاوران جنابعالی در حوزه تعلیم و تربیت اعلام میدارد.
محمود فرشیدی
دبیر کل کانون تربیت اسلامی
29/10/1401