آموزش و پرورش و ماموریتهای مهم پیش رو

مسعود سعادتی، عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان

درباره ضرورت تحول در آموزش و پرورش از جنبه های مختلف می توان استدلال کرد. از جنبه توجه به مشکلات کلان اقتصادی، فناوری، فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی و نیز توجه به مشکلات خاص و برجسته ای که کشور با آن مواجه است مثل نارسایی های موجود در بعد فناوری و توان کارشناسی کشور، نگرانی های حاصل از نتایج آزمونهای بین المللی مثل تیمز و پرلز، آسیب های اجتماعی موجود در کشور، مشکلات داخلی آموزش و پرورش و دهها مساله دیگر که می توان برشمرد.  هر کدام از این موضوعات به تنهایی می تواند عامل انگیزشی بسیار مهمی برای ضرورت اصلاح در آموزش و پرورش کشور باشد. البته برشمردن این دغدغه ها به معنی نادیده گرقتن نقاط قوت نظام آموزشی کشور و نادیده گرفتن سالها تلاش و مجاهدت فعالان این عرصه مقدس نیست اما وقتی هدف ما بهتر شدن و حرکت رو به جلو باشد لاجرم باید نقاط ضعف را برجسته کرد و برای غلبه بر آنها برنامه ریزی نمود. بویژه که مشکلات آموزش و پرورش در ایران بدون تعارف و اغراق در مرحله حساسی قرار دارد و افتادن در دامن توجیه می تواند موجب غفلت شده و ما را در خواب خوش خیالی فرو برد.

همه مسایل و دغدغه های فوق را می توان در ذیل یک عنوان کلی و البته مهم جمع آوری کرد. بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و تحقق ماموریتهای مهمی که در گام دوم انقلاب اسلامی بر عهده نظام آموزشی کشور گذاشته شده است، نیازمند تغییر و تحول اساسی و جدی در آموزش و پرورش است.

آنچه در گام دوم انقلاب اسلامی به عنوان کلید واژه اصلی استنباط می شود کارآمدی است. کار آمدی مدنظر در گام دوم انقلاب اسلامی برخواسته از تجربه انباشته چهل ساله انقلاب اسلامی و آسیب شناسی نقاط ضعف و قوت آن و توجه به توفیقات و ناکامی های حاصل در چهل سال گذشته است. در کنار این خودارزیابی بد نیست نیم نگاهی به تحولات کشورهای همتراز و به عبارت بهتر رقبای منطقه ای خویش نیز داشته باشیم. اصلاحات ساختاری و تغییراتی که از برخی کشورهای منطقه به گوش می رسد می تواند انگیزه متولیان امر تعلیم و تربیت بر جدی گرفتن اصلاحات مطلوب در نظام تعلیم و تربیت را مضاعف سازد. رشد جایگاه برخی کشورهای منطقه در آزمونهای تیمز و رشد تعداد استنادات علمی این کشورها، جذب اساتید معتبر بین الملی در دانشگاهها و استخدام مشاوران برجسته برای انجام اصلاحات در نظام آموزشی این کشورها نشانه هایی از جدی شدن رقابت در منطقه است.

در طلیعه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی صحبت از جامعه پردازی و تمدن سازی است. قطعا ابزار اصلی این ماموریت مهم نیروی انسانی کارآمد و توانمند است و محل تربیت بخش عمده ای از این نیروها نظام تعلیم و تربیت کشور یعنی آموزش و پرورش است. از طرفی اولین توصیه توجه به علم و پژوهش به عنوان آشکارترین وسیله عزت و قدرت یک کشور است. وقتی صحبت از تمدن سازی می شود بدان معنی است که نظام آموزشی ما نه تنها باید از تمدن مسلط حاکم بر جهان با مبانی فکری و نظری خاصی که دارد ضعیف نباشد بلکه فراتر رفته و الگوی جدیدی از نظام تعلیم و تربیت و اندیشه و مقابله با چالشها را عرضه نماید. آیا در حال حاضر نظام تعلیم و تربیت ما دارای چنین ویژگیهایی است؟ پاسخ منصفانه آن است که بگوییم نه. اما آیا ظرفیت و توان لازم برای تحقق چنین آرمانی را دارد؟ پاسخ منصفانه آن است که بگوییم بله. واقعیت آن است که آموزش و پرورش ما نه از جنبه هویت سازی برای نسل آینده و نه از حیث تاثیرگذاری بر تحولات داخلی و بین الملی توفیق زیادی نداشته است و اساسا ساختار این نهاد ارزشمند فاقد چنین شخصیتی است. اما با وجود همین نقاط ضعف درخشش های گاه و بی گاه در برخی عرصه ها در چهل سال اخیر نشان از وجود ظرفیتهای نهفته در این نظام آموزشی با همه مولفه های سازنده اش است. درخشش جوانان ما در المپیادهای علمی جهانی، ثبت اختراعات متعدد در جشنواره های جهانی و ملی، رسیدن به مرز دانش در برخی رشته های خاص نظیر سلولهای بنیادی، انرژی هسته ای و فناوری موشکی و… نشان از وجود برخی قابلیتهای گنج گونه در این سرزمین است. اگر لازمه تمدن سازی استخراج وسیع این گنج های نهفته باشد باید اذعان نمود که در حال حاضر و با شرایط فعلی، نظام آموزشی کشور فاقد این توانایی است. این وظیفه زمانی سنگین تر می شود که انتظار می رود تمدن سازی جدید در مسیری متفاوت و با مبانی نظری متفاوت با نظام حاکم بر جهان امروز تحقق یابد. متاسفانه آموزش و پرورش ما نتوانسته است توفیقات اشاره شده را تبدیل به یک روند دایمی و همه گیر نماید و از حیث ساختار اجرایی، نیروی انسانی، سازمان مدیریتی و مولفه های اصلی سازنده نیز در این مسیر حرکت نمی کند. فقدان برنامه طولانی مدت و منسجم که تحت تاثیر تحولات بخشهای دیگر قرار نگیرد، اثرگذاری بخشهای غیر مرتبط در امورات آموزش و پرورش و توجه بیشتر به حفظ وضع موجود به جای کمک به تحولات مثبت در آموزش و پرورش، گرفتار شدن مدیران آموزش و پرورش در دام روزمرگی و محافظه کاری برای حفظ جایگاه فردی، نشستن افراد فاقد صلاحیت و تخصص در جایگاههای مهم آموزش و پرورش و… از جمله مشکلاتی است که اجازه نداده است آموزش و پرورش در مسیر درستی قرار گیرد.

نکته آخری که باید به آن اشاره شود آن است که نباید تصور نمود رسیدن به نقطه مطلوب و آرمانی صرفا با تزریق منابع مالی بیشتر ممکن است. هرچند آموزش و پرورش در حال حاضر از کمبود منابع رنج می برد و یکی از مشکلات دایمی آن کسری بودجه است اما تزریق پول به این نظام آموزشی تا جایی شایسته است که روند جاری مختل نشود و حقوق طبیعی و قانونی برجای مانده پرسنل بویژه معلمان به موقع پرداخت شود. در حال حاضر تزریق مازاد بر حقوق معلمان هیچ کمکی به ارتقا کیفیت نظام آموزشی نخواهد کرد. چرا که مکانیسم و راهکار مشخصی برای تبدیل منابع به کیفیت بیشتر در آموزش و پرورش وجود ندارد. با ساختار فعلی افزایش اعتبار آموزش و پرورش لزوما به معنی افزایش سطح زندگی معلمان، افزایش کیفیت آموزش و ارتقا کیفیت ابزارهای آموزشی نیست. حداکثر اتفاقی که با تزریق منابع بیشتر اتفاق خواهد افتاد انجام برنامه های بی فایده نظیر برگزاری همایش های تکراری و جلسات اداری غیر ضرور است که غیر از ارزش خبری یک روزه فاقد ارزش آموزشی و پژوهشی می باشد. آموزش و پرورش در فرایند اصلاح خود باید مکانیسمی طراحی کند که بین تزریق منابع با ارتقا کیفیت در کلاسهای درس و نهایتا ارتقا کیفیت نسل آینده یک نسبت محسوس و منطقی برقرار شود. در چنین شرایطی است که تزریق منابع بیشتر نه تنها توجیه پذیر خواهد شد بلکه تبدیل به یک ضرورت خواهد شد و علاوه بر منابع ملی مشارکت خانواده ها در این روند ضرورت خواهد داشت.

آنچه در این نوشته مطرح شد صرفا در حد طرح موضوع و بیان نگرانی و دغدغه هایی است که به زعم نویسنده گریبانگیر آموزش و پرورش بوده و برای عقب نماندن از قافله جهانی و تحقق آرمانهای نهفته در بیانیه گام دوم انقلاب باید مورد توجه قرار گیرد. نویسنده معتقد است هر کدام از این دغدغه ها نیازمند موشکافی توسط محققان و صاحب نظران است تا تبدیل به برنامه ای با کمترین ضعف و منطبق با واقعیتهای کشور باشد. همچنین معتقدم آنچه بیان شد همه مشکلات آموزش و پرورش را شامل نمی شود و قطعا صاحبنظران و متخصصان امر حرفهای زیادی برای گفتن در این عرصه دارند. مهم این است که وجود مشکلات در آموزش و پرورش را بپذیریم، به اهمیت ماموریتهای مهم پیش رو پی ببریم و ایمان داشته باشیم که برای رسیدن به نقطه مطلوب باید بر این مشکلات غلبه نماییم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *