دولت سيزدهم وچاش هاي آموزش وپرورش(بخش هشتم)

ابوالقاسم جامه بزرگ كارشناس ارشد روان شناسي تربيتي

بخش هشتم

مدرسه زندگي،برنامه درسی برای زندگی فردا

 برای تحقق اهداف تعلیم و تربیت كه از ضروری ترین نیازهای بشر در طول تاریخ بوده است، مولفه های متعددی را باید مورد توجه و استفاده قرار داد. یکی از مهم‌ترین آنها برنامه درسی است. برنامه درسی به عنوان یکی از زیر نظام های اصلی سند تحول بنیادین و به منزله ي نقشه جامع یادگیری، زمینه ایجاد تحول همه جانبه، گسترده و عمیق در مفاهیم و محتوای آموزشی را فراهم می‌آورد. این برنامه تحول‌آفرین با تدارک فرصت های تربیتی متنوع و جامع در صدد است، تا امکان کسب شایستگی های لازم را جهت درک و اصلاح موقعیت بر اساس نظام اسلامی توسط دانش آموزان میسر سازد و آنان را برای تکوین و تعالی پیوسته هویت خویش تا دستیابی بر مراتبی از حیات طیبه یاری رساند(1).

 این برنامه هنگامی موفق خواهد بود به اهداف مورد نظر برسد که اولاً متکی بر مبانی (پیش فرض ها) برگرفته از فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی باشد و ثانیاً نگاهی به آینده و “وضع زندگی مطلوب بشر در همه ي ابعاد و مراتب، بر اساس نظام معیار اسلامی (مبانی و ارزش‌های مقبول دین الهی) که تحقق آن باعث دستیابی به غایت زندگی یعنی تقرب الی الله خواهد بود”(2) داشته باشد.

 برنامه درسی متناسب با این دیدگاه به صورت زیر تعریف شده است:

“برنامه درسی و تربیتی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در راستای فرهنگ تمدن اسلامی -ایرانی با تکیه بر میراث گرانبها و ماندگار  رسول الله- قرآن کریم و عترت- تحقق جامعه عدل مهدوی عجل الله و چشم انداز نظام تعلیم و تربیت رسمی  عمومی در افق ۱۴۰۴ با بهره‌گیری از الگوی پیشرفته و بومی زمینه های تربیت نسلی موحد و معتقد به معاد و آشنا و متعهد به مسئولیت ها و وظایف در برابر خدا، خود، دیگران و طبیعت، حقیقت جو و خردمند، دانش‌پژوه و علاقه مند به علم و آگاهی و… را فراهم می سازد”(3).

 تعریف مذکور نقشه راه تدوین محتوا و فراهم کردن شکل فرصت های یادگیری و تربیت را مشخص می‌کند و قاطبه ي  دست اندرکاران در این حوزه، باید مستلزم به آن باشند. در این خصوص مقام معظم رهبری می فرماید: “کتاب درسی و شیوه ي تعلیم و تعلم و برنامه ریزی درسی را باید خیلی مهم دانست”(4). صرف اینکه کلاس تشکیل می‌شود و معلمی به آنجا می‌رود و از جان و دل خود مایه می گذارد و(باحله تنيده زدل وبافته زجان) شاگرد را تربیت می کند و کلمه به کلمه روح او را با معارف و معلومات آغشته می‌نماید، کافی نیست که ارزش درست کند. بايد ديد آن ماده‌ای که آموزش داده می‌شود، چیست، هدف و جهت چیست و این تعلیم و تربیت به چه سمت و سویی انجام می گیرد. عزیزان من این مهم است”(5).

 با مقایسه اجمالی بین مبانی، اهداف، اصول و روش های رویکردهای “سند کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامي ایران” مصوب آذر ۱۳۶۶ شورای تغییر بنیادی نظام آموزش و پرورش وسند تحول بنیادین آموزش و پرورش مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی آموزش و پرورش ملاحظه می‌شود اغلب رویکردهای اسناد اخیر در آن سند هم آمده است. بعضی از آنها عبارتند از: فطرت گرایی توحیدی، غايت نگري، قرب الی الله، محور قرار دادن قرآن و سنت معصومین(ع)، نفی فرهنگ شرک و الحاد، مسئولیت انسان در ابعاد چهار گانه (خدا، خود، دیگران و طبیعت)”(6) و… در آن تاکید شده است. علیرغم آن سند معتبر و مصوب، ملاحظه می شود از آغاز دهه ۷۰ و با استیلای مدیران غرب گرا در آموزش و پرورش، برنامه های آموزش و پرورش از جمله برنامه‌ درسی، با همان رویکرد غرب گرایانه تدوین، تصویب و اجرا شد و اندک توجهی هم به سند مصوبه مذکور نشد. یکی از معاونان آموزش و پرورش که اصرار داشت، برنامه‌های جدید بر اساس مفاد سند مصوب طراحی، تدوین و اجرا شود، عزل و برنامه‌های مورد به اجرا درآمد.یکی از آنها که مشکلات زیادی هم از جهت تربیتی و اخلاقی به وجود آورد در دوره نظام جدید متوسطه است.

 این طرح بدون توجه به شرایط اجتماعی و خانوادگی دانش آموزان، امکانات آموزش و پرورش، زیرساخت های لازم، خصوصیات و ویژگی های دانش آموزان در سن نوجوانی، امکانات مدارس و ده ها مولفه دیگر، تدوین، تصویب و اجرا شد.

 یکی دیگر از موضوعات انحراف از اسناد مصوب، تدوین تصویب اهداف دوره های تحصیلی در سال‌های اخیر است.

 در مقدمه اهداف دوره های تحصیلی مصوب جلسه ۹۵۲ شورای عالی آموزش و پرورش آمده است “اهداف دوره های تحصیلی تجلی اهداف آموزش و پرورش، متناسب با ویژگی ها و شرایط سنی دانش‌آموزان بوده و زمینه دستیابی آنان به شایستگی های پایه را فراهم می‌آورد…. این اهداف مبتنی بر اسناد بالادستی به ویژه سیاست‌های کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش….. مبانی نظری و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش….. می‌باشد”(7).

اهداف مذکور، تجلی اهداف نظام آموزش و پرورش جمهوری اسلامی نیست در این خصوص حجت الاسلام علی صدروقی سرپرست سابق معاونت طراحی و تولید بسته های یادگیری سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، ۱۳ اشکال اساسی نسبت به اهداف دوره ها یه اخیر بیان می کند. ایشان در بخشی از بیانات خود می‌گوید:” اهدافی که به تصویب رسیده است اگرچه ادعا می شود و بر اساس سند تحول است، ولی با توجه به مفاهیم انقلابی و سه هویت اسلامیت، انقلابی گری و ملیت مندرج در سند تحول، متأسفانه روحیه انقلابی را در این اهداف نمی‌بینیم.”(8)

کانون تربیت اسلامی برای شفاف کردن این نگرش و آگاهی بخشی فرهنگیان و مسئولان انقلابی، فعالیت‌های مختلفی انجام داده است، یکی از آنها تبیین برنامه درسی، با نگاه به مفهوم ” مدرسه زندگی” است. در این زمینه حجت الاسلام دکتر علی ذوعلم ضمن انتقاد از برنامه ریزی درسی می گوید: “برنامه درسی ملی و سایر خرده نظام‌های آموزش و پرورش، مبانی نظری و چشم انداز “مدرسه زندگی” می‌تواند به عنوان یک رویکرد، جهت‌گیری‌های اساسی آموزش و پرورش را تعیین نماید و متناسب با انتظارات و ویژگی های آن، عناصر مختلف نظام برنامه ریزی درسی و آموزشی را رقم بزند. درحقیقت، مدرسه یکی از مخاطبان اصلی برنامه درسی ملی و هر برنامه و طرح اساسی تحول آفرین در آموزش و پرورش به شمار می آید”(9). ذوعلم برای تفکیک اصطلاح “مدرسه زندگی” از “مدرسه محوری” می گوید” به نظر می رسد اصطلاح مدرسه محوری ناشی از انتقال تجارب برخی از کشورها در اصلاح نظام آموزش خود مبتنی بر “مدیریت مدرسه محوری” بوده است. آنچه در این رویکرد، محور اساسی است، واگذاری بیشتر مدارس است …..که نباید نظریه “مدرسه زندگی” را در راستای نظریه برنامه ریزی درسی مدرسه محور، تلقی کرد؛ زیرا اگرچه در مدرسه زندگی نقش و اختیار قابل توجهی برای معلمان، مدیران و حتی دانش‌آموزان و خانواده‌ها در تعیین اهداف جزئی و فعالیتهای یاددهی-یادگیری پیش‌بینی می‌شود، ولی هدایت دستگاه تعلیم و تربیت و طراحی کلان برنامه های درسی توسط کارشناسان و صاحب نظران با اقتدار و نظارت جدی وجود خواهد داشت”(10).

موارد مورد اشاره، نمونه اي از پيگيري هاي كانون تربيت اسلامي براي تحقق اهداف سند تحول بنيادين مي باشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *