اشاره: برگزاری انتخابات های سراسری به ویژه انتخاب رئیس جمهور هميشه با شور و هیجان ویژه‌ای در بین عموم مردم همراه بوده است. مردم به ویژه اقشاری که زندگی آنان در ابعاد مختلف تحت تاثیر مستقیم سياستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های برنده انتخابات قرار مي گيرد، آن را با حساسیت دنبال می‌کنند و در صدد هستند موضوعاتی را که می تواند برای پیشرفت کشور و ارتقاء سطح زندگی آنان مهم باشد، به نحوی به اطلاع داوطلبان انتخابات و به خصوص فرد منتخب برسانند. کانون تربیت اسلامی که یکی از تشکل های اجتماعی - سیاسی کشور با اولویت آموزشی و تربیتی می باشد، اساس تحول و پیشرفت همه جانبه نظام اسلامی را در اولویت دادن به ارتقاء آموزش وپرورش كشورمی‌داند و از منتخب مردم انتظار دارد این بخش را در اولویت برنامه های خود قرار دهند. بدین جهت چالش های آموزش و پرورش را در حوزه های مختلف به منظور قرار دادن آنها در برنامه های دولت سیزدهم تقدیم فرهنگیان فرهیخته و دولتمردان سیزدهم می کند امید است به آن توجه لازم صورت گیرد.

دولت سيزدهم وچالش هاي آموزش وپرورش

ابوالقاسم جامه بزرگ كارشناس ارشد روان شناسي تربيتي

بخش اول

دغدغه هاي تربيتي

مجموعه باورها ،اعتقادات، اندیشه ها و ارزش های هر قوم و ملت، فرهنگ آنان را می سازند و فرهنگ هم بنیان و هدایت کننده رفتار و عملکرد آن ملت یا قوم می باشد.از آنجا که باورها و اعتقادات ملت شریف ایران، برگرفته از اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله میباشد، حکومتی هم که با قیام خود به وجود آورد، نظام اسلامی است و همان فرهنگ اسلامی موجب تثبیت و بالندگی و پیشرفت آن بوده است. بر این اساس حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب در باره فرهنگ، می‌فرمایند: “بی شک بالاترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است”.دراین زمینه هم رهبر فرزانه انقلاب در باب اهمیت فرهنگ فرمودند: فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست ،فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته،عزیز، توانا،عالم، فناور، نوآور و دارای آبرویی جهانی کند. فرهنگ كه ازعوامل مهم پیشگیری از پیدایش ناهنجاری‌ها و تربیت کودکان و نوجوانان درجامعه می باشد، به اعتقاد صاحب نظران فرهنگ بايد ازطريق آموزش و به نسل جوان منتقل ونهادينه شود .ازاين منظر جایگاه قدرتمندترین نهاد تربیت حکومت یعنی آموزش‌وپرورش جایگاهی بی‌بدیل و والا دارد. با توجه به همین اصول محکم است که بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی فرمودند “همه سعادت‌ها و شقاوت‌ها از مدرسه است و کلید آن در دست معلمان می باشد “و مقام معظم رهبری نیز آموزش‌وپرورش را اساس قدرت و …… دانسته‌اند. اما واقعیت آن است که علی‌رغم این جایگاه سرنوشت‌ ساز، آموزش‌وپرورش از منظر اندیشه و در مقام اجرائي، نتوانسته است پاسخ‌گوی نیازهای انقلاب شکوه‌مند اسلامی باشد. به زبانی ساده‌تر اگرچه به ظاهر و از جنبه سیاسی، مدیریت آموزش‌وپرورش يكي از مديريت هاي نظام اسلامی است، اما از جنبه فرهنگی و فکری همچنان، سیطره تفکرات غربی را بر این وزارتخانه  را می توان آشکارا مشاهده کرد و شاهد این ادعا بود که مدیریت عالی این وزارتخانه سالیان متمادی به افرادی سپرده شده است که به نظام تربیتی اسلام باور نداشتند و آموزش‌وپرورش را جریانی سکولار و غیر دینی می‌پنداشتند و در دوران وزارت خویش ، نهادهای به ودیعه گذاشته توسط وزیران شهید این وزارتخانه از جمله امور تربیتی و تربیت معلم را تعطیل یا تضعیف کردند؛ البته در این سال‌ها همواره افراد دغدغه‌مندی برای پیدایش انقلابی فکری در آموزش‌وپرورش و هماهنگی جریان تربیت در این وزارتخانه با مطالبات مردم و ارزش‌های انقلاب ،تلاش‌های خرد و کلانی به عمل آورده‌اند که یکی از برجسته‌ترین این تلاش‌ها ،تدوین مجموعه‌ای تحت عنوان کلیات نظام آموزش‌وپرورش جمهوری اسلامی است؛ اما متأسفانه اغلب این تلاش‌ها توسط اصحاب قدرت ناباور به اندیشه تربیتی اسلام، به تحریف کشیده شده است؛ چنان که به بهانه اجرای همان مجموعه کلیات نظام آموزش و پرورش فوق‌الذکر نظام جدید متوسطه طراحی شد و به اجرا درآمد که هیچ نام و نشانی از تربیت اسلامی در آن مشهود نبود بلکه با واحدي شدن دروس وعدم امكان برنامه ريزي براي يك روز كامل دانش آموزان،ساعات فراغتي بين ساعات تدريس بوجود آمد كه به عنوان پنجره هاي باز معروف شد وچون نگهداري دانش آموزان درمدرسه غير ممكن بود،آنان ازمدرسه بيرون مي رفتند وازكنترل مدرسه وخانواده خارج مي شدند ومشكلات جدي بوجود مي آورد.اين موضوع همراه با دیگر کاستی‌های  دراين دوره تحصيلي ثابت کرد که تفكر برخي از مسئولان آموزش وپرورش تعارض جدي با نظام تربیتی اسلام دارد. هر چند برخی دست‌اندرکاران نظام جدید متوسطه چه‌بسا با نیتی خالصانه کار عظیم طراحی و اجرای آن را به سامان رسانیدند ،اما همان زمان در برابر این پرسش قرار گرفتند که جایگاه تربیت اسلامی در نظام جدید متوسطه کجاست و این پرسشی بود که شاید نخستین بار در ذهن تعدادی از فرهنگیان دغدغه‌مند، شکل گرفت و درنهایت برای پیگیری این هدف یعنی تربیت اسلامی از سال 1377 کانون تربیت اسلامی را تاسیس کردند تا نظام تربیت اسلامی را بشناسند و بشناسانند و با موانع آن مبارزه نمایند .در این دریای طوفان زده از وابستگی‌های فکری و اندیشه‌های غربی، خوشبختانه سکان‌دار نظام اسلامی در سال 1384 ضرورت تحول بنیادین در آموزش و پرورش بر پایه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی را مورد تاکید قرار دادند و در پی رهنمود معظم‌له، تلاش‌های گسترده‌ای انجام شد ودر نهایت سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش، تنظیم و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و رهبر فرزانه انقلاب نیز سیاست‌های حاکم بر این تحول را به سران قوا ابلاغ فرمودند. البته تجربه‌های گذشته ثابت کرده‌است که سند تحول و سیاست‌های ابلاغی هم اگر مطالبه کنندگاني در صحنه‌ نداشته باشند، سرنوشتی جز تحریف یا بایگانی شدن نخواهند داشت ،چنان که طی ده سال گذشته درصد بسیار اندکی ازآن به اجرا درآمده است و حتی در مواردی نظیر زیر نظام نیروی انسانی یا زیرنظام اهداف دوره‌های تحصیلی به انحراف کامل کشیده شده است و لذا دغدغه‌های تربیتی باید همچنان مهم‌ترین دستور کار فرهنگیان انقلابی و دردمندان تعلیم و تربیت کشور باشد.

سلسله بحث هاي حاضر ضمن آنکه نگاهی بر روند تغییر و تحولات کلان آموزش‌وپرورش با شاخص تربیت اسلامی دارد به تلاش‌های تشکل کانون تربیت اسلامی در این زمینه نیز اشاره می‌کند و امید است که این مطالبه‌گری توسط فرهنگیان والامقام و دیگر شخصیت‌های فرهیخته و دلسوز پیگیری و دنبال شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *