دولت انقلابی و تحولات اساسی در آموزش و پرورش (2)

پیشنهاداتی امید بخش به دولت و رئیس جمهور آینده-بخش دوم

2. تدوین قانون جامع تربیت و جذب نیرو در آموزش و پرورش

بخش نيروي انساني در آموزش و پرورش نقشی بسیار كليدي دارد. وقتي در سند تحول بنيادين معلم به عنوان هدايت كننده و اسوه تعريف مي شود بديهي است كه نمي توان به هر كسي اجازه داد سكان تربيت آينده سازان كشور را در اختيار بگيرد. حتي كشورهاي غربي نيز معلم را عنصري اصلي و كليدي در نظام آموزشي خود مي بينند و در تحقیقات جدید از معلم به عنوان بعد مهم و چهارم آموزش یاد می شود که باید در برنامه­ریزی های آتی مورد توجه باشد. متاسفانه طبق گزارشهاي منتشر شده در رسانه هاي جمعي با بارنشسته شدن جمع کثیری از نیروهای آموزش و پرورش در سالهای اخیر که سالها پیش از طریق مراکز تربیت معلم تربیت شده بودند و تعطیلی و کم رنگ شدن فرایند تربیت معلم و دبیر در دو دهه گذشته در حال حاضر بیش از 70 درصد معلمان مشغول به خدمت در کشور فاقد تحصیلات تربیت معلمی یا تربیت دبیری هستند و طبق برخی گزارشها بین 35 تا 50 درصد دروس توسط معلمان غیرتخصصی یا غیر مرتبط آموزش داده می شود. ضروری است دولت آینده با همکاری مجلس شوراي اسلامي با استناد به اسناد بالادستي آموزش و پرورش و اعلام موضع صريح مقام معظم رهبري مبنی بر ممنوعيت ورود نيرو به آموزش و پرورش از مسيرهايي غير از دانشگاه فرهنگيان و دانشگاه تربيت دبير شهيد رجايي که برگرفته از همین اسناد است مي تواند با تصويب قانوني جامع تكليف اين موضوع را برای همیشه مشخص كنند.

ممكن است مخالفان اين ايده استدلال كنند كه در حال حاضر به دليل نياز بسیار زياد در آموزش و پرورش و ظرفیت محدود پذیرش دانشجو در این دو دانشگاه، این دانشگاهها نمي توانند نياز فعلي را تامين كنند. اين استدلال درست است اما شرایط اضطرار فعلی موقتی است و آنچه در این نوشته مدنظر است اولا نگاه بلند مدت به فرایند جذب و پرورش معلمان مورد نیاز آموزش و پرورش است و ثانیا هدف از این پیشنهاد جلوگیری از پیش آمدن شرایط اصظرار و کمبودهای غیر عادی در سالهای آینده است. تا زماني كه پیش آمدن شرايط اضطرار بهانه صدور مجوز برای استخدامهای غیر مسئولانه در آموزش و پرورش باشد مشکل ورود افراد غیر متخصص یا بدون علاقه به نظام تعلیم و تربیت به صورت اساسی حل نخواهد شد. در این راستا موارد زیر در طرح پیشنهادی مدنظر قرار گیرد:

  • در حال حاضر با در نظر گرفتن امکانات و فضای فیریکی موجود، دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با کمی پشتیبانی از حیث امکانات فیزیکی و جذب هیات علمی می توانند سالانه بین بیست تا سی هزار نفر دانشجو معلم را جذب کنند و همه ساله همین تعداد نیرو تحویل آموزش و پرورش دهند. این روند اگر چندین سال با همین روند ادامه پیدا کند احتمال بروز کمبود معلم در آموزش و پرورش به صورت حاد در سالهای آینده وجود نخواهد داشت و نظام تعلیم و تربیت کشور از یک ثبات نسبی برخوردار شده و نتیجه آن موثر شدن برنامه های کیفیت بخشی در آموزش و پرورش خواهد شد. متاسفانه در شرایط فعلی و انباشتگی نیاز در آموزش و پرورش، کمیت نیرو و پر کردن کلاسهای درس با معلم آنچنان دارای اهمیت شده که عملا مجالی برای افزایش کیفیت باقی نمانده است. البته باید توجه داشت فرایند فعلی جذب دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان نیز اشکالاتی دارد که لازم است اصلاحاتی در آن صورت گیرد.
  • در شرایط اصظرار فعلی که امکان تامین همه نیروی مورد نیاز از طریق دوره های 4 ساله دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر شهید رجایی ممکن نیست، می توان با اصلاح سازوکار فعلی که به نام ماده 28 شناخته می شود راهکاری دایمی برای کمبودهای بر زمین مانده فعلی و کمبودهای جزیی آتی برنامه ریزی کرد. اولا باید تدبیری اندیشیده شود که فقط افراد دارای علاقه، مهارت و استعداد معلمی و با امکان ماندگاری بالا در آموزش و پرورش از طریق سازوکار ماده 28 جذب شوند. ثانیا این افراد دوره های تخصصی خاص برای ارتقا مهارت معلمی را به صورت فشرده و  به صورت پودمانی در دانشگاه فرهنگیان طی کنند. این دوره ها هم اکنون نیز در دانشگاه فرهنگیان برگزار می شود اما این فرایند نیز نیازمند برخی اصلاحات و ملاحظات است. متاسفانه در حال حاضر نگاه استخدامی به ماده 28 وجه غالب در فرایند جذب است و توجه کمی به میزان انطباق شرایط استخدام شوندگان با نیازهای آموزش و پرورش می شود. بسیاری از این مستخدمین جدید دارای سن بالا هستند و تن دادن به شرایط آموزش و پرورش از جمله شروع خدمت در مناظق محروم و دورافتاده برای آنها سخت است. برخی نیز دارای مدارج علمی بالا هستند که از سر ناچاری در آزمون استخدامی آموزش و پرورش شرکت کرده اند و چه بسا با فراهم شدن بستر استخدام در دانشگاه ها آموزش و پرورش را رها می کنند. باید تمهیدی اندیشیده شود که این آسیب ها به حداقل ممکن برشد و به عنوان مثال ماندگار کردن این افراد در آموزش و پرورش می تواند یکی از راهکارها باشد.
  • پیشنهاد اول و دوم تمهیداتی است که کمک می کند تا دیگر شاهد تکرار نیاز انباشته نظیر نیاز سالهای اخیر و ایجاد تلاطم و نگرانی در آموزش و پرورش نباشیم. ثبات در فرایند تربیت معلم در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی، سازماندهی نیروهای نهضت سواد آموزی و تعیین تکلیف آن و بستن ورودیهای تعهد آور مختلف به آموزش و پرورش از جمله نیروهای حق التدریس و احتمالا در آینده مواجه شدن با متقاضیان جدیدی به نام نیروهای خرید خدمات آموزشی از جمله موارد قابل توجه در این مصوبه باید باشد. اکنون که به واسطه شرایط موجود و با استخدام های جدید در آموزش و پرورش عملا بخش قابل توجهی از افراد منتظر استخدام وارد آموزش و پرورش می شوند و تعداد افراد در صف انتظار به حداقل می­رسد بهترین زمان برای تدوین و تصویب قانون جامع تربیت و جذب معلم در آموزش و پرورش است. زیرا کاهش دینغعان خاص مرتبط با موضوع این قانون مانع لابی گری و ورود تبصره های متعدد به قانون شده و احتمالا قانون مصوب را کارآمد خواهد کرد تا در سایه آن این فرایند معیوب اصلاح شود و در نهایت منجر به افرایش کارآمدی در دستگاه نعلیم و تربیت کشور می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *