بررسی دستاورهای انقلاب اسلامی در حوزه آموزش و پرورش با حضور جناب آقای مهندس فرشیدی

جلسه بررسی دستاورهای انقلاب اسلامی در حوزه آموزش و پرورش با حضور دانشجویان دانشگاه فرهنگیان زنجان در روز دوشنبه مورخ 13 اردیبهشت ماه 1400 و با حضور جناب آقای مهندس فرشیدی برگزار گردید. مشروح جلسه برگزار شده مذکور به قرار ذیل می باشد.

سلام وعرض ادب خدمت همکاران عزیزم دوستان جوان وهمینطور همکاران پیشکسوت در ایام لیالی قدر وماه مبارک رمضان برای همه دوستان آرزوی توفیقات روز افزون دارم وتشکر میکنم از دوستان خطه دین مدار زنجان که فرصتی به من دادند که به عنوان یک همکار قدیمی درخدمتشون باشم.امیدوارم در این لیالی همه مان توسلمان به ساحت امام زمان بیش از پیش باشد وهمانطور که رهبر عزیزمان دیروز فرمودند ایشان هم وقتی که ما توسل کنیم قطعا برای شیعیانشان دعا می کنند. در محضر معلمان جوان و بسیجی هستیم که سه کلید واژه که نشان افتخار است که مسئولیت دوستان را هم زیاد میکند من در دو قسمت همانطور که اشاره کردید مطالب را خدمتتان تقدیم می کنم. یک بخش مربوط به دستاوردهای انقلاب که این مطالب بیشتر در زمان ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران مطرح میشود و کمتر هم در حوزه آموزش و پرورش مطرح میشود وبه این دلیل که این مباحث تخصصی هستند و کمتر در ارتباط با آموزش وپرورش دستاوردها ارائه میشود ابتدا من دوست دارم که هم جایگاه معلم را یادآوری کنم در فرازهای اول دعای عرفه نعمتهای خداوند را می شمارند ودرخصوص بزرگترین نعمت ها و نخستین نعمت ها می فرمایند.

 یکی از بزرگترین نعمت هایی که  فرمایند این است  که خداوند  من را پشت در پشت نگه داشتید تا وقتی من به دنیا آمدم که پیامبر گرامی اسلام مبعوث شده بودند و من فضای حاکمیت معنوی اسلام را درک کردم.به معنایی ما هم در ارتباط با انقلاب اسلامی نیز همین تعبیر را به کار ببریم و خدا را شکر کنیم به اینکه توفیق داشتیم دوران انقلاب را درک کنیم،بنده رژیم را هم درک کردم ولی شما از ابتدا این فضای معنوی را درک کردید و این مسئله را باید یاداور شویم.اشاره کنم به آموزش و پرورش در نگاه امام و رهبری که زیاد شنیدید اما باز هم به اصطلاح گفتنش خوب است.امام فرمودند سرنوشت جمهوری اسلامی در دست مدارس است و اگر دانشگاه‌ها ومدارس درست نشود نمیتوان امید داشت که جمهوری اسلامی درست شودهمچنین می فرمایند اموزش وپرورش در راس مسائل کشور است معلم علت پیشرفت و عقب ماندگی کشوراست،معلم حافظ استقلال  کشور است در ادامه میفرمایند که فرهنگ سایه است ازنبوت و فرهنگی ها سایه ای هستند از نبی به نوعی  فرهنگیان افتخار دارند همکار پیامبران هستند پیامبر خودشان فرمودند که معلم مبعوث شده اند.از این بابت عرض می کنم که گاهی شرایطی که در جامعه هست افراد در کالبد دفاع از معلم باعث تحقیر معلمان می شوند و خود ما به عنوان کسانی که ما موتورحرکت جامعه هستیم به تعبیر مقام معظم رهبری که دیروز فرمودند افساران سپاه پیشرفت کشور هستیم نباید فراموش کنیم که  آینده کشور در دستان پرتوان معلمین است و من تبریک میگویم به دوستان جوانی که توفیق پیدا کردن راه معلمی را آغاز کنند و باور و هویت و خودباوری دارند چون می‌خواهند این را به نسل بعدی منتقل کنند اگر خدای نکرده کسی وارد وادی معلم شده باشد که از باب اضطرار و عدم علاقه و این موارد به نظر بنده کم‌لطفی کرده و بهتره که ان را ترک کنید ولی همه شما که بحمدلله باور دارید این هویت را بدانید که دیگرانی که خدایی ناکرده به این جایگاه اهمیت نمیدهند  به این معنا نیست که جایگاه شما رفیع نیست بلکه مهم این هستش که رهبر عزیزمان در ارتباط با آموزش و پرورش همچنین نگاهی دارند:رهبر عزیزمان فرموده‌اند منزلت معلم یعنی تاثیر گذاری بر روند تاریخی و مرزبندی فرهنگی یک ملت و تاکید کردند که مسئله اصلی بالا بردن شان معلمی است که متاسفانه بعد از پیروزی انقلاب سال‌های اول خیلی برجسته بود اما بعدها تنزل پیدا کرد البته به نسبت خود جمهوری اسلامی و انتظاراتش عرض می کنم وگرنه نسبت به رژیم گذشته که بنده خواهم گفت.

حرف اول این است که معلم جایگاه رفیعی دارد در نظام اسلامی و نظام اسلامی دولت هدایت است برخلاف دولتهای غربی که فقط دنبال رفاه هستند که در سند تحول بنیادین نیز به آن اشاره شده که قرار است که ما انسان ها را با تامین معیشت شان هدایت کنیم و به سمت حیات طیبه ببریم به این معنا که کل جمهوری اسلامی یک مدرسه است اشاره بکنیم به حرکت مقابل این نوع حرکت و نگاهی که امام دارند و مقام معظم رهبری دارند و عملاً ما جایگاهی که داشتیم و داریم در تاثیرگذاری در جمهوری اسلامی چه الگوهایی که ارائه کردیم به عنوان رئیس جمهور تراز از شهید رجایی یا نخست وزیر شهید باهنر و یا رئیس قوه قضاییه شهید بهشتی هستند همه ی  این بزرگواران معلم آموزش و پرورش بودند و امیدواریم که شما دوستان عزیز هم جوانان عزیز هم بتوانید دوباره جایگاه آموزش و پرورش را همانطور که خواسته رهبرمان است ارتقا دهید و معلم دوباره یک کارخانه تولید انسانیت انسان های برجسته بشود.مثل  سال‌های اول انقلاب که فراکسیون  آموزش و پرورش در مجلس یک فراکسیون برجسته بود.دراستانداری‌ها در بخشداری در همه ارکان موثر کشور معلمین نقش تاثیرگذاری داشتند حتی در پیروزی انقلاب به اعتقاد من بعد از روحانیت برجسته ترین نقش را معلمان داشتند بعد از اینکه معلمین به انقلاب پیوستند و به واسطه پایگاه اجتماعی که داشتند مدارس تعطیل شد و تیر خلاص به رژیم طاغوت زده شد اما در ارتباط با وضعیت آموزش و پرورش در رژیم شاهنشاهی فرصت کافی وجود ندارد اما اجمالاً به آن اشاره می کنیم:

 در آن زمان آموزش و پرورش به این معنای جدیدش برخلاف الگویی سنتی  که قبلا داشتیم طراحش فردی بود به نام عیسی صدیق که طراح آموزش و پرورش جدید بود وسناتور انتصابی رژیم طاغوت بود که یک فراماسونری بود و در دانشسرای شبانه روزی فرانسه درس خوانده بود. کتاب های درسی ما بر بی حجابی تمرکز داشت بی بند و باری و باروش های روانشناسی سعی می کردند که علیه حجاب کار کنند مثلاً اگر دختر جوانی بود که بی حجاب بود در موقعیت های اجتماعی خوب نشان داده می شد اما یک خانم با حجاب در حال ظرف شستن و لباس شستن نشان میدانند و دین را به مسجد و قبرستان پیوند می‌دادند و پارک جاهای خوش آب و هوا را به رژیم طاغوت با این روش‌های غیرمستقیم تلاش می‌کردند که اسلام ستیزی را پیش ببرند و ملی گرایی منفی،باستان سرایی،پول پرستی را به روش های مختلف اموزش دهند مثلاًبرای آموزش حرف لام در فارسی مثال لباس و پول را می‌آوردند و یا برای آموزش حرف z بازار را می‌آوردند و مکالماتی که بود مثلاً میپرسید شما می خواهید چه کاره شوید وطرف مقابل می گفت مهندس،پزشک که  پول در آورم. خیلی از وزرای ما در آن زمان عضو باشگاه لاینز،سیا بودنندویا فراماسونری بودند درکتاب های درسی ما جایگاه ومنزلت معلم در سطح پایین بود آموزش و پرورش خاص مخصوص افراد اشراف بود متاسفانه فرصت نیست که از وزرای آن زمان اسم ببرم و عملکردشان را بگویم. آن زمان طاغوت مسئول آموزش و پرورش بودند که ۷۴/۴ مسیولان اموزش وپرورش  تحصیلاتشان در کشورهای خارجی بود و وابسته به غرب بودن این وضعیت ما به صورت کلی در زمان طاغوت بود.بحث بعدی دستاوردهای آموزش و پرورش در انقلاب اسلامی این دستاوردها در ۴۰ سال اول در واقع گام اول می باشد: نکته اول استقلال آموزش و پرورش از بیگانه بود با اینکه ما کشوری با پیشینه دینی و فرهنگی بودیم اما در رژیم سلطنتی کار تعلیم و تربیت ما به آمریکایی‌ها سپرده شده بود و تحت نظرآنها بودیم حتی کتاب‌های درسی دانش‌آموزان انتشارات آمریکایی فرانکلین چاپ می‌کرد و تدوین می‌کرد و ما در حقیقت باید بگوییم که با پیروزی انقلاب، آموزش و پرورش را هم مثل سایر سنگرها فتح کردیم و گفتیم ما آموزش و پرورشی  می‌خواهیم با الگوی اسلامی-ایرانی خودمان اداره کنیم و البته می دانیم که برای این قضیه تلاش می‌کنیم به حد مطلوب نرسیده‌ایم. وزرا در آن زمان همانطور که گفتیم بابی ها،توده ای ها،وهابی و فراماسونری وگاهی اوقات عضو سازمان سیاه بودند اما بعد از انقلاب افرادی همچون شهیدرجایی باهنر واقای پرورش،وزیر اموزش وپرورش شدند. از نظر آماری در سال ۵۷ از هر یکصد هزار نفر ۴۷ نفر باسواد و ۵۳ نفر بیسواد یعنی بیش از نیمی از جمعیت کشور ایرانِ پر افتخار را بی‌سوادها تشکیل می‌دادند (البته آمار بنده برای سال ۸۸ هستش و قطعاً امروزه خیلی فرق کرده) بعد از انقلاب هر ۱۰۰ نفر به ۸۷ نفر رسید در واقع رشد چشمگیر سواد را شاهدبودیم. در رژیم شاهنشاهی از هر ۱۰۰ دانش آموز مقطع دبستان تنها ۳۸ نفر امکان ادامه تحصیل داشتند یا مدارس در مناطق محروم وجود نداشت و یا گاهی به علت فقر اقتصادی مردم فرزند خود را به مدرسه نمی آورند اما امروزه این امار به ۳نفر نزول کرده. ازباب مقطع متوسطه اول یا همان راهنمایی در سال ۵۷ تنها ۳۷ و۲ دهم دانش آموزان امکان ادامه تحصیل داشتند این عدد امروز به ۹۲ درصد رسیده است در ارتباط با دوره متوسطه و دبیرستان در آن زمان ۱۷ و دو دهم درصد دانش‌آموزان می توانستند ادامه تحصیل دهد بعد از پیروزی طبق آمار سال۸۸ به ۸۴ درصد افزایش پیدا کرده در واقع چهار برابر شده آمار دانش‌آموزانی که می‌توانند تا مقطع متوسطه دوم ادامه تحصیل دهند در ارتباط با تبعیض بین دختر و پسر در زمان طاعوت  ۳۸ درصد دانش‌آموزان دختر و ۶۲ درصد دانش‌آموزان پسر بود که به دلایل مختلفی  این تبعیض وجود داشت. امروزه دختران به ۴۸ و ۳ دهم و پسران ب۵۱و ۷دهم رسیده در واقع تقریباً به یک موازنه رسیده‌ایم بین تبعیض دختر پسر کوچک .در ارتباط با عدالت آموزشی یکی از الگوهای خوبی که پیش‌بینی شد در نظام جمهوری اسلامی با توجه به شعار و هدف عدالت جویی این بود که مدارس شبانه روزی بود بعد از انقلاب تعداد این مدارس۳۷ برابر شدن و از ۶۵ مدرسه که در سال ۵۷ وجود داشت به بیش از ۳ هزار مدرسه رسید و در ارتباط با نخبه پروری استعدادهای ایرانی ها برجسته است.بعد از انقلاب باشگاه دانش پژوهان جوان در سال ۶۶ تشکیل شد و بعد از آن حدود پژوهش سراتاسیس شدند که توانستیم در المپیادها و مسابقات علمی مدال اورند.در خصوص تامین معلم در قبل از انقلاب دانشسراهای مقدماتی وجود داشتند که در حد سیکل و معلمان را جذب می کردند اما بعد از پیروزی سطح سواد معلم ها با تاسیس مراکز تربیت معلم و دانشگاه فرهنگیان بالا رفته و خیلی از همکاران مدارک کارشناسی و بالاتر دارند در سال۵۷ دوازده درصد همکاران فرهنگی مدرک کارشناسی داشتند ولی بعد از پیروزی انقلاب طبق امار سال ۸۸ بیش از ۷۶ درصد شد. یکی از نکات مهمی که اشاره کردم بحث منزلت اجتماعی معلمین هست که بحمدلله رشد پیدا کرده و معلم در مقام رئیس جمهور و نخست وزیر رئیس قوه‌قضاییه ظاهر می شود انشاالله که این نگاه همچنان ادامه پیدا کند و کسانی با رویکرد تربیتی بر مسند همه امور نظام قرار بگیرند.همانطور که دیده اید رویکردها عوص شد واز وابستگی به استقلال از مادی گرایی به معنویت گرایی از حیاستیزی به ترویج دین و معنویت و عفاف چرخش پیدا کرد. و اینگونه است که دانش آموزان در علوم فناوری نانو،هسته ای هوافضا موشکی ونظامی و..موفقیت کسب می‌کنند بخاطر آن که در  دوران ۱۲ ساله مدرسه به خودباوری می‌رسند و تربیت می‌شود یکی از نکات دیگر و کلام آخرم در این زمینه این است که آموزش و پرورش از کل بودجه دولت در سال ۵۵، پنجاه و شصت و دو صدم درصد از کل بودجه دولت بود اما در سالهای بعد این روند سه برابر شد. این موارد اشاراتی بود به دستاوردهای آموزش و پرورش در گام اول انقلاب اسلامی طبعاً در گام دوم مسئولیت همکارانمان خصوصاً جوانان بیشتر می شود. همانطور که مقام معظم رهبری اشاره کردند مارصد می‌کنیم تمدن نوین اسلامی را و معلم در این حرکت نقش بسیار تاثیرگذاری دارد،شهید رجایی می فرمود: نقطه آغاز تحول در جامعه آموزش و پرورش است و نقطه آغاز تحول در آموزش و پرورش تربیت معلم است. متاسفانه ما  امروزه به دلیل مدیریت افرادی که باور به این معنا نداشتند،خودشان معلم نبودند و به یک معنا غرب زده بودند باعث شد که این نگاه بلند امام و امثال شهید رجایی و باهنر و این ها نادیده گرفته بشود تربیت معلم که یک انقلابی بود در زمان شهید رجایی و شهید باهنر انقدر مهم بود که وقت بازگشایی دانشگاهها بعد از انقلاب فرهنگی امام برای بازگشایی تربیت معلم پیام جداگانه‌ای دادند و کلمات بلندی در این خصوص دارند،مقام معظم رهبری علت مقدس بودن تربیت معلم خود شخصاً به دانشگاه فرهنگیان آمدند.این نگاه بلند در قیاس با عملکرد بعضی از افراد بعضی از وزرا بعضی از دولت ها وجود ندارد دلیلش هم این است که همه افراد به آن درجه از سطح شعور و باور نرسیدند که همه انسانها نمی میرند و یک انسان برجسته می‌تواندمثل امام یک انقلابی را رهبری کند و فردی دیگر مثل هیتلر ان بلا را بر سر بشریت بیاورد.نقشه راه برای گام دوم آمده است بنیادین است که به تایید رهبری رسیده و شما آنچه که باید انجام دهید این است که این سند مدون الگو را که به نظر بنده جایگاهش از دستاوردهای نوین هسته ای کمتر نیست زیرا برای نخستین بار بعد از صدها سال که الگوی غربی بر تعلیم و تربیت حاکم بود ما وارد شدیم و یک الگوی اسلامی ایرانی را طراحی کردیم و با جرأت و خودباوری به کمک اساتید دانشگاه و معلمین و اساتید حوزه علمیه با الهام از تعالیم قرآن و اسلام و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و ایرانی خودمان طراحی کردیم وامروز دنیا مشتاق است که دربرابر الگوی غربی همانطور که در در سایر میادین سیاسی و اقتصادی و غیره طراحی کند در این زمینه نیز  این الگو طراحی شده است که شما معلمین جوان باید ان را پیگیری کنید.اعتراف باید کنیم که به علت عدم باور دولت‌ها و وزرا اجرای آن مسکوت ماند و ۲۰ درصد آن بیشتر اجرا نشد الان نیز متاسفانه شایعه این آمده که اصلاحاتی صورت بگیرد.در دولت قبلی  سندی نوشته شده بود  تحت عنوان سند ملی که غربی بود وبه دلیل این که مطابق با فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی نبود مسکوت شد و اماطرفداران ام همچنان در صحنه هستند و تلاش می کنند که از این راه ها همان سند غربزده را جایگزین کنند بنابراین دوستان عزیز جوان ما گوش به زنگ رهبری باشند تا خدای نکرده دچار انحراف از صراط مستقیم انقلاب و نظام نشوند و شما دیدید که این سند تحول بنیادین سالهاست که تصویب شده ده سال است اما اجرای نشده و یا در صورت اجرایی مصداق اجرای ان با روح سند متفاوت است.در حالی که  در ارتباط با سند ۲۰۳۰ بعد از اینکه آن را پذیرفتند و این ذلت را قبول کردند بلافاصله بعد از ۶ ماه اجرای آن در مدارس شروع شد بنابراین جریان غرب گرا و نفوذ را شما جوانان عزیز رصد کنیدو مقابله کنید این روزها می بینید که یک قهرمان امت اسلامی سردار سلیمانی چگونه متاسفانه مورد بی‌مهری قرار میگیرد که دیروز هم رهبر عزیزمان مواردی را در وصف ایشون فرمودنند و اشاره‌ای به کم‌لطفی‌هایی که بهشون شده کردند و گفتند که در همه جای دنیا سیاست خارجی را حکومت تعیین می‌کنند و به اصطلاح وزارت خارجه و در این که قدرت نظامی چقدر کمک میکند وباعث میشود برگ برنده داشته باشند  زمانی هم که آقایان می خواستند بروند برای گفتگو حضرت آقا به ایشان گفتند که اینکه آنها از شما دعوت کردنند که بیاید گفتگو کنید دلیلش این است که به دانشمندان ما موفق شدند غنی‌سازی ۲۰ درصد برسانند و  به اصطلاح اسلحه شما این است وگرنه آنها به پست ترین دلت ها برای شما راضی هستند و این نکته‌ای است که من در ارتباط با آموزش و پرورش می خواستم بگویم.

 در ارتباط با انتخابات هم باز بنده دوست دارم اشاره بکنم به دیدگاه‌های رهبر عزیزمان که درباره انتخابات نکاتی را گفتند یکی از برکات انتخابات این است که نوسازی مدیریتی کشور را ایجاد می‌کند افرادی که به هر صورت این سال ها بوده اند و توانمندی‌های خودشان را ارائه کرده‌اند حالا کنار می‌روند و مردم به افراد جدیدی رای می‌دهند که اینها هم بیایند و توانمندی‌های خودشان را ارائه کنندکه یکی از برکات انتخابات است درارتباط با انتخابات این نکته ظریفی که وجود دارد این است که دشمنان تلاش دارند که مردم را نسبت به انتخابات با اصطلاحاتی همچون مهندسی انتخابات دلسرد کنند جامعه فرهنگیان نقش تاثیرگذاری دارند به عنوان یک قشر مطمئن.

 در خیلی از مدارس انتخابات برگزار می‌شود خود فرهنگیان شاهد هستند ممکن است درصدی جزئی خطا رخ داد اما در سرنوشت انتخابات هیچ اشتباهی رخ نخواهد داد در ارتباط با ریاست جمهوری رهبر عزیزمان فرموده‌اند که موثر ترین و قدرتمندترین نهاد کشور است اما متاسفانه عده‌ای برای اینکه  ضعف‌های خود را پوشش دهند می گویند که رئیس‌جمهور قدرتی ندارد در حالی که تمام بودجه و امکانات حکومتی در اختیار رئیس جمهور است و بسیاری از نیروها را رئیس جمهور است که منصوب می‌کند و در ارتباط با نامزد ها اشاره کردند که شعارهای غیر منطقی و غیر کارشناسی را ندهید منطقی صحبت کنید و ثانیا اینکه در چارچوب نظام صحبت کنید در چارچوب قوانین اساسی صحبت کنید گاهی اوقات کسانی مخالف نظام هستند شعارها و حرف‌هایی می‌زنند که این فرد تکلیفش معلوم است ونظام هم با او مخالفت دارد. اما اگر کسی در درون نظام میخواهد وار کند باید بداند که در درون همین قوانین اساسی و ضوابط رهنمودهای امام و رهبری کار خواهد کرد. اگر نمی تواند از عهده آن بر می‌آید و نیاید به خاطر رای مردم نباید از جاده ی مستقیم خارج شود  در انتخابات گذشته ما شاهد بودیم حتی حرف های ضد انقلاب را در داخل کشور مطرح می‌کردند برای اینکه رای بیشتری کسب کنند این هم خطا بود برای نامزدها رهبر عزیزمان فرموده‌اند اما مشکل اقتصاد، امنیت، آسیب‌های اجتماعی مشکل مقابله با سیاست‌های دنیا، را داریم مسئله فرهنگ و آموزش و پرورش. به خاطر همین توصیه کردند که به اصطلاح شما به صورت منطقی ببینید می توانید برای این کارها برنامه ریزی کنید.برای مردم هم توصیه کردند که مشارکت حداکثری مملکت را بیمه می‌کند و چشم دشمنان را کور می‌کند و همچنین فرمدند فردی که انتخاب می‌کنید با کفایت با ایمان عدالت خواه ضدفساد باعملکرد انقلابی نه  اتو کشیده که بخواهد با الگوی غربی رای مردم را جلب کند ما یک الگویی دینی واعتقادی داریم  برای کسب محبوبیت در بین مردم که جنبه معنوی دارد همانطور که در احادیث امده کسی که دوچیز اگر نزد انسان بی ارزش باشد نزد مردم محبوب می شود یکی قدرت ودیگری پول است کسی که به این دو بی اعتنا باشد مردم دوستش دارند له کسی که اینگونه باشد میگویند روحانی کسی که به ظواهر دنیا دلبستگی ندارد و در قرآن داریم که می فرماید کسانی که ایمان بیاورند وعمل صالح داشته باشند خداوند انها را محبوب قرار میدهد مثل سردار سلیمانی ودر الگوی غربی این طور نیست و از راه های دیگری مثل عکس با سلبیریتی ماشین های لوکس و… رای مردم را بدست میاورند به قول پروین اعتصامی کسی زنده ای که از فضل جامه ای ….)

همچنین رهبر انقلاب اشاره کردند که انتخابات باید موجب وحدت ملی شود نه دودستگی ها مثلا در انقلابات رنگی تلاش میکنند نامزد داشته باشنداگر به اهداف خود نرسیدندو نماینده شان پیروز نشد از راه های گوناگون و با زور و تظاهرات و … تلاش میکنندبه اهداف خود میرسند.

از همه مهمتر در انتخاب رئیس‌جمهور این است که رئیس جمهور باید در خط ولایت باشد همانطور که بنده به بیامات مقام معظم رهبری و امام اشاره کردم اگر واقعا رئیس جمهوری باشد که توجه داشته باشد به منویات رهبری و امام وقتی آن بزرگواران آنقدر تاکید می کنند به آموزش و پرورش قطعا رئیس جمهور هم خود را ملزم می‌داند به اینکه به آموزش و پرورش توجه ویژه کند اما متاسفانه خیلی اوقات این تفکر را نداشتیم و اکثرا تفکر غرب گرایی بوده و به این فکر می‌کردند که بودجه آموزش و پرورش را کم کنند و چوب حراج  بزنند که اینجا فرصت نیست که در مورد این موضوع صحبت کنیم.

سوالات:به جز توسعه کمی آیا کیفیت آموزش هم تغییری پیدا کرده؟
منزلت اجتماعی معلم آیا بعد از انقلاب رشد پیدا کرده؟
ایا رشد بودجه متناسب با افزایش کمی وکیفی آموزش صورت گرفته است؟
چرا سند ملی که در گفته هایتان اشاره کردید به صورت عمومی منتشر نشده ودراختیار مردم ومعلمها قرار نگرفته؟

پاسخ:همانطور که همکاران گفتند تا وقتی که سند تحول فراگیر نشود به خصوص از طریق رسانه ملی و مردم ندانند که حق وحقوقشان در زمینه تعلیم وتربیت فرزندانشان چیست وچه انتظاری از مدرسه داشته لاشند نمیتوانند مطالبه کنند. مدرسه جایگاهی است برای اینکه همه بچه ها با اشتیاق بیایند واحساس کنند که که استعدادهایشان شناخته میشوند ورشد داده میشود اما متاسفانه همانطور که اشاره شدبه این موضوع  توجه نشده.به خصوصتوسط کسانی که طراح سند بودند چون ممکن است من بیایم با یک نگاه غربی سند را بخوانم  وبگویم  هر کاری که به مدارس بخشنامه میکنید  یک کاغذ رویش بگذارید و به عرصه‌های مختلف سند ربط دهید که این کار یک نوع کار صوری و ظاهری است و آن تحول بنیادین که در مدرسه باید انجام شود نیست به همین دلیل باید از صاحب نظران طراح و ایدئولوژیک خود سندتحول برای اجرایی و معرفی آن باید استفاده شود و خود آنها باید بگویند که سند تحول بنیادین یعنی چه.

 من از شما همکاران عزیزم تقاضا می کنم سند را مطالعه کنید علاوه بر خود سند یک مبانی نظری داریم که کمی گسترده تر است(اتفاقا آنجا هم می بینند که یک شورای عالی تربیتی پیش بینی شده که در راس ان رئیس جمهور است که اینجا هم باز اهمیت انتخابات ریاست جمهوری بیشتر می‌شودما شورای عالی بورس و… را داریم اما شورای عالی تربیت را نداریم چرا نباید این شورا را داشته باشیم و یکی از وظایف رئیس جمهور در این حوزه باشد.در حال ان سند هم مفصل  است  که ممکن است از حوصله شما خارج باشد اما دو صفحه وجود دارد به نام سیاست‌های ابلاغی سند تحول بنیادین دو صفحه خیلی فشرده و گسترده و ساده توسط مقام معظم رهبری به قواه ابلاغ شده است شما اگر بخواهید تمام مسائل آموزش و پرورش ر را حل کنید از مشکلات معیشتی معلمان تا واگذاری مدارس، در زمینه بودجه و زمینه های مختلف چه کار باید بکنید همه این موارد تحت عنوان سیاست های ابلاغی تحول در آموزش و پرورش امده و مهم این است که این سیاست ها فقط به وزیر آموزش و پرورش به رئیس‌جمهور ابلاغ نشده بلکه به سران سه قوه ابلاغ شده است که در کشور ما طبق قانون اساسی سیاستهای کلان نظام توسط مقام معظم رهبری تعیین می‌شود همان‌طور که راجع به سفر اخیر سیاست خارجه رهبر عزیزمان اشاره کردند که رابطه ما با آمریکا سیاست ها را رهبری می‌کند و دستگاه‌های دیگر به تناسب کار خودشان آن برنامه‌ها را اجرا می کند در ارتباط با آموزش و پرورش سیاست‌های کلی تصویب شده ابلاغ شده توسط رهبر عزیزمان و مجلس شورای اسلامی ودولت و قوه قضاییه اجرا میکنند. بنابراین ما باید به عنوان یک مطالبه اگر دیگران توجه نکردن به جایگاه معلم و حقوق معلمان و اهمیت آموزش و پرورش این مطالبه را پیگیری کنیم.درخصوص راه رشد بودجه که آیا متناسب با نیازها بوده  همانطور که اشاره کردم نسبت به قبل از انقلاب پیشرفت کرده و سه برابر شده اما آن چیزی نیست که نظام تعلیم و تربیت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی برازنده اش باشد به تناسب دولتها و روسای جمهور این نوساناتی وجود داشته اما در یک کلام باید گفت که همواره جوابگو نبوده در این چهل سال آموزش و پرورش ما همیشه دچار کسری بودجه بوده که علت آن هم این است که در دوره کارگزاران یک الگوی تعریف شد برای کشور که طبق  آن  که دستگاه ها دو دسته هستند با یک نگاه اقتصادی:دستگاه هایی که کار تولیدی می‌کند دستگاه‌هایی که مصرفی هستند و وقتی بودجه کم است باید به تولیدی ها بیشتر بودجه اختصاص دهیم تا سود بیشتری داشته باشیم با این نگاه آموزش و پرورش جزو دستگاه های مصرفی است بنابراین بودجه کمی از همان ابتدا به آن اختصاص داده می‌شود که نهایت مقام معظم رهبری وارد شدند و فرمودند که آموزش و پرورش تولید کننده است تولید سرمایه انسانی می کند و انسان تولید می‌کند و این نکته است که متاسفانه خیلی ها دچار این اشتباه هستند بنده همیشه گفتم که آموزش و پرورش یک وزارتخانه از جنس سایر وزارتخانه ها نیست علت اینکه سایر وزارتخانه ها برای انسان کالا یا خدمات تولید می کنند اما وزارت آموزش و پرورش انسان تولید می کند انسانی که نقطه آغاز است بعد از تولید انسان آن وزارتخانه ها برای او کالا و خدمات تولید می‌کنند حتی وزارت علوم هم  علم را تولید می‌کند که به نوعی یک خدمت وکلال است اما آموزش و پرورش است که انسان را تربیت می کند متاسفانه بودجه و اندازه که باید باشد نبوده به هر حال باید همکاران پیگیری کنند و نه فقط ببحث های معیشتی بلکه بحث های منزلت معلنی را نیز باید پیگیری کنند.بعد از انقلاب به حمدالله سال‌های اول انقلاب افراد ب جسته ای بالا امدند اما به دلیل کم توجهی که به بودجه آموزش و پرورش شد هر فرد برتری که احساس کرد می‌تواند به جای بهتری برود آموزش و پرورش را ترک کرد و آموزش و پرورش با فرار نیروها مواجه شد و ما این مسئله را داریم که امروز باید کمک کنیم که دستور رهبرمان هم هست و رسانه‌ها باید حتما کمک کردند برای اینکه معلم قهرمان معرفی بشود خیلی از این اتفاقات می‌افتد که معلمانی که در آتش سوزی مدارس خودشان می سوزند از خودگذشتگی می‌کند روی تخت بیمارستان ها آموزش می دهند معلمی همراه با ایثار است و کسی که عشق به معلمی ندارد به نظر بنده معلم نیست حتی زمانی که شاخص‌های جذب دانشجو معلم را مطرح می‌کردیم یکی از شاخص‌های عشق معلمی بود که از طریق سوالاتی به ان پی ببرند. معلم یعنی مظهر ایثار و باید از راه های مختلفی همچون سریال و غیره معلمان قهرمان را معرفی کنند.در مورد اینکه کیفیت آموزش و پرورش رشد پیدا کرده یا نه بنده عرض کردم محتوای کتاب‌های ما خیلی تغییر کرده نسبت به آن انحرافات گذشته اما مثل یک پوستین فرسوده است که هر چقدر که پینه می زنی از طرف دیگری پاره میشود علتش این است که نظام آموزش و پرورش غربی باید کنار برود و یک نظام آموزش و پرورش انقلابی و اسلامی حاکمیت پیدا کند در انتظار با کیفیت انتظار ما خیلی بیشتر است همانطور که عرض کردم نقطه آغاز این تحول بنیادین دانشجومعلمان هستند و ظرفیت خوبی که در دانشگاه های فرهنگیان وجود دارد در هرساختاری در هر اداره ای وقتی میخواد تحولی ایجاد شود یک عده افسران جوان مهندسان جوان وارد می‌شوند با یک فکر جدید  تحولی در آن مجموعه ایجاد می‌کندو به این معنی نیست که بخشنامه باشد میتوان هر معلمی هر مدیری به اندازه بضاعت خودش میتواند تحولاتی ایجاد کند در حوزه کاری خودش. ما می دانیم که الگوی مطلوب ما از انسان چی هست این شبها شبهای قدر است در حال ما می‌خواهیم دانش آموز ما نزدیک باشد به  علی بن ابیطالب همه مردم ما می‌دانند همه مردم ایران می دانند ما باید تلاش کنیم که خودمان این حرکت را در حوزه کاری خودمان انجام دهیم در ارتباط با کیفیت تغییرات خوبی بوده اما کافی نبوده.

سوالات: با توجه به تجربه ای که شما در وزارت آموزش و پرورش داشتید علت اینکه طول خدمت وزراکم و  میانگین ۱۹ ماه تا ۲۸ ماه است چیست؟
نقش و جایگاه وزارت آموزش و پرورش در دولت ها چیست؟( با توجه به این که منزلت اجتماعی معلمان نزول نزول پیدا کرده و از سطح بالا  به اصطلاحاتی همچون کارگر آموزشی رسیده است)
همچنین اینکه همانطور که بودجه کمی برای آموزش و پرورش در نظر می‌گرفتند و برای جبران این کمبود ها فکری شده است یا نه؟

از سوالات قوی و عمیق شما تشکر می کنم و خیلی خوشحالم که در خدمت همکاران خوش فکر و عزیزی مثل شما هستم و افتخار می‌کنم همانطور که به معلم بودن افتخار می کردم و اینها هست که ما را به این تحولات خوب امیدوار می‌کند ورود من به دستگاه‌های دولتی از طریق صدا و سیما هم بود در ابتدای انقلاب مسئول صدا و سیما یکی از استان‌ها شده و بعد به سمت آموزش و پرورش کشیده شدند و علیرغم همه فراز و نشیب ها و مسائلی که وجود داشت نوعی آموزش و پرورش مرا جذب کرد که همواره افتخار کردم در این حوزه فعالیت کردم و همیشه همانطور که گفتم  کسانی وجود دارند که با  لباس دفاع از آموزش و پرورش می گویند که معلم ها هم مثل سایر اصناف یک صنف هستند و خیلی در این زمینه هم توطئه می کنند مثلاً میگویند که روز معلم روز شهادت شهید مطهری نیست بلکه روز کشته شدن معلمی در قبل از انقلاب بوده و یا سعی می‌کنند که روز معلم را روز جهانی معلم معرفی کنند همیشه افرادی وجود داشتند که سعی داشتند با این کارها مقام‌معلم را تنزل دهند  اصل قضیه این است که ما خودمان این را باور نکنیم در یک دوره هایی در اوایل انقلاب معلم بسیار جایگاه رفیعی داشت آموزش و پرورش یک نهاد انقلابی بود یعنی بخشنامه هایی که در زمینه های مختلفی ایجاد می شد ابتدا در آموزش و پرورش تهیه می شود بعد به سایر دستگاه‌ها ابلاغ می‌شد در مجلس فراکسیون آموزش و پرورش قویترین فراکسیون بود امّا همان‌طور که گفتید آموزش و پرورش در دولت جایگاهش آنطور که باید نیست که یک سری از دلایل آن به دلایل ساختاری است اگر رئیس‌جمهور  بخواهد میتواند ضعیف‌ترین وزیر را به قویترین وزیر تبدیل کند شما شاهد بودید که در دوره قبل وزیر بهداشت و درمان کهتوانست بودجه خیلی زیادی برای وزارتخانه خود بگیرد و به یک وزیر موفق نیز تبدیل شد و در حال قدرت در اعتبار و پول است و معمولاً در ارتباط با آموزش و پرورش این اتفاق نمی‌افتد اگر قرار است به رای باشد وزیر آموزش و پرورش یک نفر است اما پشت سر این یک نفر  تقریبا اکثریت ملت هستندبه این مورد توجه نمی‌شود و رای او را همان یک رای حساب می کند یا این که پیش‌بینی شود دستگاه‌ها به عنوان پاداش به همکاران خود بودجه بدهد همه وزارتخانه‌ها موافق هستند اما به جز آموزش و پرورش چون بودجه کافی را ندارداگر آموزش و پرورش بگوید که فلان امکان را به ما بدهید و در کنار آن سایر وزارتخانه‌ها نیز می گویند که همان میزان امکانات را می‌خواهیم در حالی که اینطور نباید باشد با توجه به تجربه که من دارم بنده پیشنهاد میدم که شورای عالی اقتصاد آموزش و پرورش با ریاست رئیس جمهور پیش بینی شود الزاماً وظایف این شورا این نیست که از طریق دولت بودجه را تامین کند بلکه راهکارهایی سراغ دارم که تجربه شده که و با آن راهکارها میتوان مشکلات معیشتی معلمان را حل کرد برای وسایل صندوق ذخیره فرهنگیان  اما در مورد ما پانزده هزار میلیارد تومان از پول معلمان را دزدیدند و تمام شد و رفت به هر حال شما نمی توانید رئیس بانک مرکزی و وزارت اقتصاد را به عنوان وزیر آموزش و پرورش بگذارید درست است که مشکل اصلی آموزش و پرورش مااقتصاد است اما اینجا مسئله تعلیم و تربیت مطرح است برای حل مشکل اقتصادی باید یک شورای وجود داشته باشد ما برای بورس یک شورای اقتصادی داریم اینجا هم باید آن طور باشد معمولا به ریاست رئیس جمهور با وزیر آموزش و پرورش در جلسات منظمی نمی گذارد همانطور که در خاطران  است که وزیر قبلی راجع به صندوق ذخیره فرهنگیان هان صحبت کند گفتند استیضاح میشود ویاخواستند ده دقیقه با رئیس جمهور صحبت کند به ایشان اجازه داده نشد به هر صورت این موضوع وجود دارد که روسای جمهور مکانیکی به تعلیم و تربیت نگاه می کند همانند جاده و مسکن و غیره و به تعلیم و تربیت توجه کافی ندارند راه حل این است که جایگاه آموزش و پرورش باید در حکومت تقویت شود اما مستقیم بگوییم زیر نظر مقام معظم رهبری باشد مثل صدا و سیما با توجه به مشکلات بودجه‌ای که وجود دارد مشکلی حل نمی شود بلکه ممکن است تشدید نیز شود اگر تحت نظر رهبری باشد دولت بودجه کافی را به آن نمیدهد مانند صدا و سیما اما می شود راه های پیشبینی کرد که ارتباط با دولت و مجلس کمی به ارتباط با حکومت تبدیل شود دولت ها میگویند که اگر به بودجه ای که  به آموزش و پرورش بدهیم مردم نمی گویند که چقدر کیفیت بالا رفته اما اگر یک جاده بسازیم مردم آن را می بیند و رای می دهند یا نماینده مجلس پروژه عمرانی انجام دهم بهتر است از طرف دیگر وقتی یک نفر  نماینده رئیس جمهور شد رئیس ستاد انتخاباتی خود را  بگذارد به عنوان وزیر آموزش و پرورش.اموزش وپرورش مانند مرغی است که جوجه دارد ولی توان دفاع از این جوجه ها را ندارد بنابراین باید جایگاه آموزش و پرورش در حکومت تقویت شود مثلا وقتی یک مدیر کل برای یک استان می گذاریم فراتر از بحث‌های ستاد انتخاباتی به این توجه کنیم که آیا معلمان آن استان واقعاً به این افتخار می‌کنند که این چنین فردی به عنوان رئیس کل تعیین شده است اینها مواردی است که باید به آنها توجه کنیم و به سمتش برویم و راهکارهایی را ارائه دهیم شاید اگر اصلاحاتی در قانون اساسی صورت بگیرد اینگونه جایگاه‌ها آموزش و پرورش در حکومت تقویت شود و مشکلات همچون اینکه رئیس‌جمهور وزیر می‌گوید اگر این کارو نکنی استیضاح می‌شود یا برکنار حل شود

سوالات :چرا بعد از تدوین سند در شورای عالی آموزش و پرورش آن را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع دادند و اگر آموزش عالی ترین نهاد در آموزش و پرورش این شورا نیز پس چه نیازی به تصویب و حمایت شورای عالی فرهنگی بود؟
در تدوین سند چگونه از معلمانی که سر کلاس‌های درس بود نظرخواهی شد و آنها نیز مشارکت کردند و سوال آخر اینکه چرا در آموزش و پرورش عموما از نقد سند تحول استقبال نمی شود (بنا به مشاهدات این سوالات پرسیده شده است)

حقیقت این است که در راستای نگاه تحولی آفرین وقتی شما می‌خواهید کاری را اصلاح کنید یک نوع نگاه می کنید اما اگر بخواهید یک تحول بنیادی ایجاد کنید که به نوعی شبیه یک انقلاب  است ایجاد کنید کسی که در یک نظام بسته فکری زندگی کرده نمی تواند از اوانتظار این تحول را داشت حالا چنین تفکر چه تفکر بروکراتیک باشدچه فردی که سال ها درآموزش و پرورش بود وتجربیاتی دارد. الان یکی از مهمترین دلایل عدم اجرای سند این است که کسانی که باید تحولی ایجاد کند افراد محافظه کاری هستند یعنی نیروهای تحول خواه با مدیریت تحولی می‌تواند تحول ایجاد کند کسی که در سیستم اداری و بروکراتیک کار کرده است نمی‌تواند جرأت کند تحول ایجاد کند با توجه به تجربه ای که من داشتم مثلاً در زمینه دانشجومعلمان بنده باور داشتم که باید دانشجو معلمان را احیا کنم و باور داشتند که نقطه آغاز نقطه آغاز تحول در یک معلم است بنده  بارها دستور می دادیم که ۲۰ هزار دانشجو معلمان جذب شود وقتی به سیستم بوروکراتیک می‌رفت رد می‌شد. به هرحال کتاب‌هایی که در مورد بروکراتیک و کاغذبازی نوشته شده واقعا هویت دارند بنابراین شورای عالی آموزش و پرورش اصلاً این شان را نداشت که نگاه انقلابی و تحول آموزش و پرورش داشته باشد این شورا بر اساس آموزش و پرورش موجود به عنوان یک مکمل بوده و که با تبصره و کمیسیون‌های که افرادی با حفظ وضعیت ساختاری عمل میکند به خاطر همین به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع شد همان زمان که ستاد اولیه تحول بنیادین تشکیل شد به این موضوع فکر می‌کردیم که چه کسی باید این کار را انجام دهد در خود وزارتخانه تفکرهای بسته وجود داشت به خاطر همین از بیرون  دعوت کردیم مثل خانم دکتر علم الهدی و…ستاد تشکیل دادیم به همین خاطر به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارجاع دا ه شد اما به دلیل اینکه اجرای آن توسط همین افرادی بود که به  تحول بنیادین باور ندارند  اجرا نشد شورای عالی آموزش و پرورش با ترکیب فعلی که دارد هیچ اقدام جدی در این زمینه انجام نداده است حالا می گوید که ما می خواهیم آن را اصلاح کنیم سندی که اجرا نشده و روی تاقچه بود و بایگانی شده چگونه می‌خواهد اصلاح شود چه کسانی این حرف را می گویند همان کسانی که سند ملی را نوشتن همایش های مختلفی گذاشتن و کارهای مختلفی کردند تا سند تحول را زیر سوال ببرد و نهایتاً حالا می‌گویند که باید اصلاح صورت بگیرد کسی مخالف نقد سند نیست خود مقام معظم رهبری نیز به این موضوع اشاره کردند که حتی در خود سند هم آمده که هر ۵ سال یکبار باید بازنگری صورت بگیرد منتها ریشه قضیه این است که ما دو تفکر داریم یک تفکر می گوید ما باید یک الگوی اسلامی ایرانی از تعلیم و تربیت ارائه دهیم و بر اساس آن الگو برنامه‌ریزی کنیم دیگری می گوید که آموزش و پرورش یک تجربه جهانی است و هر چیزی که آنها تجربه کردند ما نیز باید دنبال آنها برویم روش آنها را باید بیاوریم و پیاده بکنیم این دو تفکر با هم در  تنازع هستند. درست این بود که اگر سند اجرا می‌شد و مجری ها می گفتند که ما در این قسمت مشکل داریم و همان طراحان اصلی که امروزه کنار گذاشته شده اند همچون آقای اعرافی ذوعلم افراد نظرخواهی شود که چگونه مشکل را برطرف میکردند.همان تفکر غربی که اشاره کردم که  برای سند زیر نظام های نوشتن که درست مقابل سند است در اهداف دوره های تحصیلی واژه‌های مقدس و معنوی را همچنین استکبارستیزی و غیر را حذف کردند و چهارتا واژه  که در فرهنگ غربی نیز هست اوردند در ارتباط با زیرنظام منابع مالی سیاست هزینه و فایده را در نظر گرفتند در واقع اینکه چوب حراج به مجامع مدارس دولتی زده شود و مدارس همه واگذار شوند ببینید که افرادی مخالف با سند وارد شدند و زیر نظام هایی نوشتن که اگر این زیر نطام ها بخواهد اجرا شود کل سند باطل میشود خود بنده مطلع هستم که در ارتباط با برنامه درس ملی جلسات کارشناسی گذاشته شد که دست‌اندرکاران آن همچنان آقای ذوعلم خیلی هم استقبال می‌کنند با نقدها و با مخالفین سند نیز بارها جلساتی گذاشتند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *