علاج قبل واقعه کنکور

قریب به نیم قرن از سرنوشت زندگی حرفه ای و اجتماعی دانش آموزان و فرزندان این مرز و بوم با آزمونی رقم خورد که همواره موضوع نقد و نظر در محافل مختلف علمی و سیاسی بوده و هست. آزمونی که با فلسفه رقابت عادلانه در انتخاب شایستگان از خیل عظیم فارغ التحصیلان آموزش عمومی برای تحصیل در فرصت های محدود آموزش عالی شکل گرفت و سالیان دراز با همین بهانه تداوم یافت اما اینک با وجود پیشرفت شگرف انقلاب اسلامی در توسعه و گسترش آموزش عالی و تعدد کرسی های تحصیل در دانشگاه ها و رشته های متنوع این لزوم بسیار کمرنگ شده و تغییر و انقباض در فلسفه وجودی کنکور را منجر گشته است.

با گذر از آسیب های بسیار این آزمون فرصت سوز در کنار محدود مزیت هایش که بارها به آن اشاره شده و صرف نظر از لزوم برگزاری و یا حذف کنکور به عنوان تنها ابزار سنجش و پذیرش آموزش عالی در این اجمال به زمینه هایی پرداخته خواهد شد که غفلت از آن ها وضع کنونی را ناشی شده است و بالتبع توجه و برنامه ریزی در این راستا به خودی خود درمان مشکل خواهد کرد.

کشف و پرورش استعدادها
بستر نخست توجه به علایق و استعدادهای فردیست که مولفه اصلی در آموزش و پرورش نیز به حساب می آید. هرچند در این باره طرح ها و عناوین مختلف چون طرح شهاب و مدارس استعداد درخشان از خاطر می گذرد اما مشکل اصلی نه در طرح و برنامه بلکه در اجراست. کشف و پرورش استعدادهای سرشار و خدادادی که در وجود دانش آموزان نهادینه است میتواند مسیر زندگیشان را متحول کند و آینده ای برحسب شایستگی های ذاتی برای افراد محقق سازد. لذا آموزش و پرورش می بایست در قدم اول و از سال های آغازین آموزش رسمی در کنار پرداختن به تعلیم و تربیت، نگاهی پیوسته و تکاملی به استعدادها و ظرفیت های درونی و بالقوه افراد داشته باشد و آن را زمینه ای برای پرورش و هدایت در دوران متوسطه مدنظر قرار دهد تا در غایت تحصیلات عمومی، فرد به پشتوانه شناخت صحیح و دقیق از خود به دنبال سلایق شخصی و حرفه ی متناسب با ظرفیت وجودی خود رفته و از تحمیل و تلقین های دیگران برای ورود به عرصه های نامناسب ممانعت به عمل آورد.

مهارت آموزی
متاسفانه برخلاف روند صحیح گاهی به سبب برخی محدودیت ها و موانع تنها مسیر موفقیت برای محصلان عبور از سد کنکور و ورود به جرگه ی دانشگاهیان ترسیم می شود اما آنچه در این سالیان مشهود است افزایش چشمگیر فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی می باشد که نه تنها به موفقیت دست نیافتند بلکه سرخورده و نگران به دنبال فرصت جدیدی برای دستیابی موفقیت می گردند غافل از اینکه بهترین و طلایی ترین فرصت ها را در مسیر اشتباه رهسپار شده اند.
علت این امر را شاید بتوان در نداشتن مهارت های شغلی و توانمندی دانست که از طریق مهارت آموزی در آموزش و پرورش مرتفع می گردد.
متاسفانه با رویکرد کنکور محوری در نظام آموزش رسمی و عمومی وجه تربیتی و مهارت های زندگی و شغلی به حاشیه رانده شده است.آنچه در برخی مدارس غیر دولتی نو ظهور در ایران به وقوع پیوسته آموزش مهارت های زندگی و حرفه ای خصوصا در دوره ابتدایی است. رویدادی که دانش آموزان را با واقعیت های کاربردی و عبرت آموز زندگی مواجه و در ضمن آن با تنوعی از مهارت ها و توانمندی ها آشنا می سازد تا در دوره های بالاتر تحصیلی مهارت را بر صرف علم آموزی و حفظیات ارجحیت دهد.
برای تحقق این مهم اجرای طرح هر دانش آموز یک مهارت شغلی در کنار تدریس سایر دروس نظری برای دوره دوم متوسطه پیشنهاد می شود طرحی که سابقا خوش درخشیده ولی در سال های کنونی مورد بی مهری قرار گرفته است چه بسا دانش آموزانی که رغبت به مهارت هایی چون آهنگری، سفالگری، نجاری، آشپزی و… دارند اما به سبب اینکه موفقیت از مسیر کنکور به ایشان از طرف جامعه و خانواده ها تحمیل شده است بدون هیچ انگیزه و گرایشی به آن تن می دهند و درنتیجه مهارت ورزی و اشتغال و هر آنچه که به این ها وابسته است؛ چون ازدواج را با تاخیر مواجه می سازند.

هدایت تحصیلی
هدایت تحصیلی فرآیندی حائز اهمیت که در سال های اخیر چالشی دست به گریبان دانش آموزان و خانواده ها شده و با ترفند های ناصحیح از ریل اصلی خود خارج گشته است.
حجم بسیار زیاد پشت کنکوری ها در برخی موارد معلول همین سوء مدیریت هاست زیرا که نیاز جامعه و صنعت، ظرفیت و امکانات موجود تحصیلی در آموزش عمومی و عالی و رغبت و استعداد دانش آموزان سه ضلع مثلثی می باشد که یک یا بیشتر اضلاع آن نادیده گرفته شده است.
آموزش و پرورش می بایست در تعامل با ذی نفعان آینده نگاری و نیازسنجی صورت دهد و براساس آن اقدام به اجرای دقیق هدایت تحصیلی نماید تا موجب افزایش چشمگیر داوطلبان یک رشته خاص در کنکور نشود و ظرفیت ها به تناسب تقسیم و مورد استفاده گردد.

گسترش شاخه فنی و حرفه ای
هجوم دانش آموزان به تحصیل در شاخه نظری بدور از دقت نظر در چشم اندازهای آتی فرد و جامعه سبب از دست رفتن فرصت ها و سوخت ظرفیت ها خواهد شد. هرچند که نگرش مثبت و توجه به شاخه فنی و حرفه ای بهتر از گذشته شده است اما تا حد مورد انتظار و مطلوب فاصله زیادی دارد. آشنا ساختن خانواده ها و دانش آموزان با آینده شغلی و تحصیلی، کشف، هدایت و پرورش استعدادهای مرتبط، گسترش کمی و کیفی مدارس و دانشگاه های فنی و حرفه ای و آموزش مهارت های کارآفرینی اقداماتی لازم و حداقلی برای رشد نرخ ورود به شاخه فنی و حرفه ای به حساب می آید. بدین ترتیب فارغ التحصیلان حتی پس از اخذ مدرک دیپلم قادر خواهند بود با تخصص و مهارت عملی خود در بازار کار اشتغال یابند و بخشی از ماموریت تحصیلی خود را به سرانجام رسانند و تهدید گذر عمر و از دست رفتن انرژی جوانی را در پشت دیوار بلند کنکور به فرصت کسب درآمد بدل کنند.

آنچه گذشت گامی مهم و تاثیرگذار در اصلاح و تسهیل جریان تحصیلی و آینده علمی و حرفه ای فرزندان ایران اسلامی خواهد بود که به یقین با همت جهادی و اراده پولادین مسئولین و سیاست گذاران حوزه آموزش و پرورش و همیاری و کمک دیگر نهادها و ارگان های ذی نفع محقق خواهد شد. ان شاء الله تعالی

یاسر جنگی
کارشناس مسائل آموزش و پرورش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *