نگاهی بر مقوله ی مهم هدایت تحصیلی

یکی از گذرگاه های کلیدی برای دانش آموز وجامعه انتخاب رشته تحصیلی و هدایت تحصیلی است که نتایج عملکرد سال های گذشته نشان از حرکت سینوسی تجربی وریاضی است واین حرکت متاثر فضای اجتماعی شغلی و فکری بوده است در سال های اخیر به عللی از جمله درآمد خوب رشته پزشکی واشتغال افراد براساس مهارتشان و عدم وابستگی به دولت گرایش به رشته علوم تجربی از حد ظرفیت مدرسه وجامعه گذشت و گاهی نور چشمی و از دیگران بهتر با مرحمت در کلاس تجربی پزشکی پذیرفته می شوند واین افراد فخر خود رابا تحقیر بچه های رشته ای دیگر در بازار همکلاسی و خانوادگی می فروشند
متاسفانه در سند تحول بنیادین شاخه ها ورسته ای تحصیلی بر همان پاشنه درب وارداتی از فرانسه چرخید ومدیران مدعی تحول جرات تغییر در آن را نداشتند واز دنیا درس نیاموختند که مدرسه برای دانشگاه وتحصیلات عالیه نیست بلکه مدرسه برای شناسایی استعداد بچه ها و شکوفایی آن برای زندگی وتعاون اجتماعی است و ۷۰ در صد دانش آموختگان مدرسه با ید مهارت ورود به جامعه وداد وستد در آن را داشته باشند و گسیل آنها به دانشگاه یعنی فرصت زندگی در جامعه وتعامل با آن را از فرد گرفتن است دانش عملی متراکم بشری در جامعه بر حسب نیاز و واقعی ارایه می شود و دانش متراکم علمی در دانشگاه برای حمایت از جامعه ارتقا می یابد و خلاصه کردن دانش در دانشگاه ویادگیری آن نادیده گرفتن عینیت ها ودانش بومی و نیاز های واقعی است
دنیا تا قبل از دانشگاه مدارس متعددی برابر با نیاز جامعه دارند و تعداد محدودی از مدارس دانش آموزان رابرای دانشگاه تربیت می کنند
در ایران هدایت تحصیلی براساس ظرفیت مدارس اعم از فضا ومعلم انجام می پذیرد ودر نقاط روستایی بعلت کمبود نیروی متخصص دانش آموزان یا باید اجبارا به رشته علوم انسانی هدایت شوند ویا از روستا مهاجرت کنند ویا ترک تحصیل کنند
در حالی که هدایت تحصبلی براساس استعداد سنجی که در طول دوره عمومی باید صورت پذیرد ومتاسفانه محیط یادگیری ومواد آموزشی وعوامل آموزشی موقعیت شناسایی استعداد متربی را فراهم نمی نماید ودر سال نهم با تست رغبت سنجی و نمرات پایانی هدایت تحصبلی انجام می پذیرد که روایی وپایایی آن برای کل کشور در مناطق متعدد مورد تردید است
از سوی نهاد ها ودستگاه های ذبنفع مانند صنعت،کشاورزی،خدمات نقشی برای تبیین نیاز جامعه وسفارش به آموزش وپرورش برای تامین وآمادگی نیروی کار وحمایت از آموزش آنها در دوره متوسطه ندارد و حکمرانی در این زمینه می لنگد ویا می خوسبد و عده ای از متخصصان برنامه درسی حرفه آموزی و کار آموزی را برای دوره تحصیلی متغایر با تربیت شهروندی می دانند و مهارت را به گفتگو، نه گفتن،نقد خلاصه می کنند
عملکرد دولت ها نشان می دهدکه مدارس برای سرگرم نمودن دانش آموزان وپرکردن اوقات آنها ست تا از شر شیطنت آنها مصون باشند و حداقل سواد خواندن ونوشتن را یاد بگیرند و بقیه پیشکش آنها،والا یادگیری و مهارت آموزی ودانش معطوف به پاسخ به نیازهای جامعه امکانات ،تجهیزات معلم حرفه ای نه نهضتی می خواهد و دولت هزینه در این موارد دیر بازده را که ازمنافع ملی است مغایر مصالح انتخابی خود می دانند
چند در صد مدارس ما به غیر از تخته سباه وسبز،میزو نیمکت امکانات دیگر برای یاد گیری واستعداد سنجی دارند هنوز افتخار دراین است که مدارس کپری تا افق چشم انداز حذف می شود هنوز تجهیز مدارس به چند رایانه به هوشمند سازی مدارس اطلاق می شودهنوز آموزش ده درصد معلمان در طول سال توانمند سازی معلمان به حساب می آید هنوز استخدام نیرو های نهضتی وحق التدریس که خودشان رابر آموزش وپرورش بدون سنجه صلاحیت های تربیتی ،تخصصی وحرفه ای تحمیل می کنند کارنامه درخشان نمایندگاه مجلس محسوب می شود
چرا دراین کشور نهاد های مسئول مانند شورای عالی آموزش وپرورش ،شورای عالی انقلاب فرهنگی مجلس شورای اسلامی ،دولت متوهم پاسخگو در برابر حق دانش آموزان نیستند نباید حقوق دانش آموزان وجه مصالحه فشار اجتماعی وپذیرش مجلس در استخدام نیروهای ناکارآمد شود نباید درک نا درست از مدرسه باعث مرگ مدرسه شود لذا هدایت تحصیلی با تستهای رغبت سنجی یعنی تصمیم گیری برای رفع مسئولیت والا راه نرفته زیاد است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *