نگاه سیاست زدگی وسطحی نگری به سازمان پژوهش نداشته باشید

برخی رسانه ها اخیرا نامه سرگشاده ای را منتشر کرده اند که در آن به نام عده ای از اساتید علوم تربیتی، پیرامون روند تغییرات مدیریتی در سازمان پژوهش و برنامه­ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش، دغدغه هایی مطرح و از رئیس جمهور درخواست اقدام عاجل شده است.

اینکه چهل سال پس از پیروزی انقلاب، جمعی از اساتید تعلیم و تربیت دانشگاه، نسبت به آموزش و پرورش عنایت و حساسیت نشان داده اند را باید به فال نیک گرفت. اگرچه جای این سوال برقرار است که چرا در برابر مجموعه فراوان مشکلات مهم این وزارتخانه تاکنون، حرکت بایسته ای انجام نشده است.

اما برخلاف آنچه از جمع فرهیخته و پژوهشگر و استاد، آنهم در عرصه تربیت و علوم تربیتی انتظار می­رود، واژه ها و جملات متعددی در نامه وجود دارد که به دشنام های سیاسی و تربیتی بیشتر شباهت دارد. به عنوان مثال

سازمان پژوهش را چون نگاه سیاست زدگی، سطی نگری و کم مایگی خواندن و چشم انداز غمبار برای آن و تصمیمات شتابزده و ناپخته چند دوره گذشته را به مدیریت شش ماهه سازمان نسبت دادن
نمونه هایی از این غلبه احساسات طراحان نامه بر پایبندی به اخلاق پژوهشگری و تربیت مداری است. در بخش پایانی نامه نیز طراحان نامه مواردی را متذکر شده اند که به نظر می رسد قضاوتی زود هنگام درباره عملکرد کوتاه مدت ریاست جدید سازمان باشد. از جمله نگرانی از

  • خطر افت شدید کیفیت برنامه های درسی و انجام تغییرات کم مایه و نمایشی در کتاب های درسی
  • خطر تشدید بی عدالتی آموزشی
  • خطر فرصت سوزی و تکرار اشتباهات و تجارب ناکارآمد گذشته
  • خطر طرد و حذف نیروهای کارشناسی باسابقه
  • خطر غلبه تفکر خود بسنده نگر و به اعتنا به عقلانیت سازمانی
  • خطر شکاف آموزشی میان کشورما با کشورهای منطقه
  • به اعتنایی به دانش انباشته علم برنامه درسی با انتصاب افراد نامتخصص

از باب مطایبه اگر به اثین فهرست مشکلات معیشتی معلمان را هم اضافه کنیم، به سوالات نمایندگان هنگام استیضاح وزرای آموزش و پرورش شباهت خواهد یافت. اما گذشته از این ها مواردی را باید یادآوری کرد:

  • اعتراف طراحان نامه به کاستی های گذشته در بندهای فوق الذکر و باید به فال نیک گرفت اما سوال اینجاست که سهم پرسش کنندگان امروز، در پیدایش این کاستی ها چه اندازه است؟ چرا گروه طراحان نامه به سابقه­ی حضور و مدیریت و مسئولیت های خویش در سازمان پژوهش و تشکیلات وابسته و نیز دانشگاه فرهنگیان اشاره ای نکرده اند؟ چرا از بودجه کلانی که بایست سند ملی غربزده و ناموفق دریافت کرده اند، نامی نبرده اند؟

چرا از عملکرد خویش در دانشگاه فرهنگیان و تسویه حساب های سیاسی ودریافت حقوق نجوم دفاعی نکرده اند؟ چرا شفاف سازی نکرده اند که با سند تحول بنیادین در آشکار و پنهان مخالفت نموده اند؟ چرا در دانشگاه فرهنگیان یا تربیت معلم، تا توانسته اند با تربیت معلم کارشکنی کرده اند و سهم پذیرش دانشجو را بیست و چند هزار به 5 هزار نفر کاهش دادند تا بتوانند فارغ التحصیلان دانشگاه که هیچ دوره ی آموزشی و تربیتی ندیده­اند را استخدام کنند؟

چرا حرمت معلمان دارای مدرک دکترا و نیز معلمان پیشکسوت که سالها مدرس دانشگاه تربیت معلم بوده اند را پاس نداشته اند و در مقابل نیروهای غیر آموزش و پرورش را به صرف داشتن مدرک دکترا به­کار گرفته اند؟ اصولا چرا مدیران مهمان از دانشگاه فرهنگیان با نگاه از بالا به پایین، احساسی و نوعی قیمومیت بر معلم دارند و تلاش می کنند با شغل و شاکله معلم در ایران اسلامی بیشتر آشنا شوند به آموخته های غربی خود بسنده ننمایند. آیا برازنده یک پژوهشگر و استاد با انصاف است که اگر پست و موقعیت و مناقع اقتصادی اش به خطر افتاد مدیریت یک سازمان نقش آفرین را زیرسوال ببرد و برای آینده دانش آموزان ابراز نگرانی کند؟  آیا اسائه ادب به شخصیتی که یکی از طراحان اصلس برنامه درسی ملی بوده است جفا به تعلیم و تربیت کشور نیست؟

  • اما شخصیت علمی ریاست سازمان پژوهش از همان روز نخست مورد هجوم عده ای مغرض سیاسی قرارگرفت و در فضای مجازی حملات ناجوانمردانه ای به ایشان شد که از دور از انتظار هم نبود. زیرا که هرکس گامی در راه تحکیم مبانی استقلال کشور در هر زمینه ای بردارد، آماج حملات دشمن واقع خواهد شد.
    شهدای تعلیم و تربیت ما یعنی مطهری و رجایی و باهنر نمونه های آشکار این سخن می باشند. اما مظلوم ترین آنان معلم شهید بهشتی بود که با خون پاکش توانست شایعات وقت را خنثی نماید.

امزوه هم جایگاه علمی حجت الاسلام و المسلمین دکتر ذوعلم را می توان در مناظرات علمی ایشان با اساتیدتعلیم و تربیت در کتاب ها و مقالات علمی اش جستجو و شناسایی کرد. درباره عملکرد مدیریتی ایشان هم تغییر ساختار سازمان مبتنی بر حوزه های یازده گانه را باید به فال نیک گرفت. همچنانکه رویکرد پاسخگو بودن سازمان و حضور ایشان در مجامع فرهنگیان اتفاق مبارکی است و پاسخ به انتظار سالیان دراز معلمان و گروه های آموزشی از این سازمان و مولفان کتاب های درسی می باشد.

یادداشت یک همکار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *